اعضای شورای فنی تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی که برخی از آنها به تازگی از رسول خادم حکم گرفته‌اند در شرایطی نخستین تصمیم خود را برای انتخاب سرمربی تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی اعلام کردند که این انتخاب‌ها با حرف و حدیث‌های بسیاری همراه بوده است. 

برخی از منتقدان و البته کارشناسان اعتقاد دارند که فدراسیون کشتی دچار تخلف شده و برخلاف اساسنامه خود عمل کرده است. با توجه به مصوبه مجمع عمومی فدراسیون کشتی که پنجشنبه هفته گذشته برگزار شد و به عنوان بالاترین مرجع قانونگذاری در فدراسیون کشتی و سایر فدراسیون‌ها محسوب می‌شود، مقرر شده بود ابتدا شورای فنی در رشته آزاد و فرنگی تشکیل شود و پس از تشکیل این شورا، اعضای شورا، مدیر تیم‌های ملی را انتخاب کنند و مدیر تیم‌های ملی، سرمربی مورد نظر خود را به شورای فنی اعلام کند تا در صورت تایید این شورا سرمربی جدید بتواند در راس امور فنی قرار بگیرد.

برخلاف این اساسنامه که در حضور روسای هیئت‌های کشتی تمامی استان‌ها مورد تایید قرار گرفت، هم در کشتی آزاد و هم در کشتی فرنگی اعضای شورای فنی بدون انتخاب مدیر تیم‌های ملی در رده بزرگسالان سرمربیان جدید را انتخاب کردند. در کشتی فرنگی انتخاب علی اشکانی با ابهامات بسیار زیادی همراه بوده و در کشتی آزاد نیز برخی محمد طلایی را گزینه خوبی نمی‌دانند و معتقدند وی در کنار غلا‌مرضا محمدی با درصدی شانس پایین‌تری می‌توانست قرار بگیرد. 

 به هر شکل با وجود اعتقاد برخی از اعضای شورای فنی و کارشناسان که 2 گزینه غلامرضا محمدی در کشتی آزاد و حسن رنگرز در کشتی فرنگی را دارای بیشترین شانس برای قرار گرفتن در سمت سرمربیگری تیم ملی می‌دانستند، در نهایت نام محمد طلایی که البته وی نیز جزو گزینه‌های کشتی آزاد بود و علی اشکانی که به هیچ عنوان جزو گزینه‌های کشتی فرنگی قرار نداشت، اعلام شد تا این نفرات در راس امور فنی قرار بگیرند.

نکته جالب جایی است که اعضای شورای فنی بارها در گفت‌و‌گو با رسانه‌های مختلف گزینه‌هایی همچون جمشید خیرآبادی و حسن رنگرز را در کشتی فرنگی و غلامرضا محمدی و محمد طلایی را در کشتی آزاد، دارای بیشترین شانس می‌دانستند اما در کمال تعجب در کشتی فرنگی به یک‌باره علی اشکانی سرمربی شد و گزینه‌ای چون غلامرضا محمدی نیز به هیچ عنوان نامش در شورای فنی مطرح نشد تا ابهام در انتخابات بیشتر از گذشته شود.

اشکانی در رده نوجوانان در سالیان گذشته عملکردی قابل دفاعی داشته و شورای فنی می‌توانست از وی در همان رده یا یک رده بالاتر استفاده کند اما از وی به عنوان سرمربی در رده بزرگسالان استفاده شده تا شاید شورای فنی که در سالیان اخیر بارها شرایط کشتی فرنگی را بحرانی کرده بود، بار دیگر دست به اقدامی عجولانه و بدون تفکر زده باشد و کِشتی در حال غرق شدن کُشتی فرنگی را با چالشی به مراتب خطرناک‌تر از یک طوفان روبه‌رو کند. البته که برای این موضوع باید منتظر گذشت زمان بود و دید این پیش‌بینی درست از آب درمی‌آید یا خیر اما شواهد امر حکایت از این موضوع دارد که به آن اشاره شد و در ادامه پرداخته می‌شود.

اشک و آه و افسوس اشکانی

در حوزه سرمربیگری تیم‌های باید یک مربی وجوه شخصیتی، روان شناسی و روان شناختی را دنبال کند که علی اشکانی از چنین مباحثی چندان سر رشته‌ ندارد و کار کردن با بزرگان کشتی فرنگی در بازه 2 ماهه در زمان سرمربیگری عبدالله چمن‌گلی به جز درگیری اشکانی با بزرگان کشتی فرنگی، ماحصل دیگری برای فرنگی‌کاران نداشت و در نهایت نیز این علی اشکانی بود که با اشک و آه و افسوس مدیریت 2 ماهه کشتی فرنگی را کنار گذاشت. اشکانی در همان سال‌ها به رده نوجوانان رفت تا این تیم عملکردی موفق را از خود پس از چند سال به جا بگذارد اما بار دیگر با تصمیم احساسی او باید به سوی مسلخ روانه شود.

ادامه مدیریت جزیره‌ای در کشتی

در کمال تعجب با وجود فرآیند مصوب، حسن بابک با وجود تمامی انتقادات به عنوان مدیر تیم‌های ملی در رده پایه باقی ماند و این در شرایطی است که تیم جوانان در مسابقات جهانی به لطف تقسیم مدال‌ها با تنها 2 برنز روی سکوی سومی ایستاد. اینکه حسن بابک به چه دلیل باید همیشه در کنار کشتی بماند و راهی سفرهای مختلف شود مشخص نیست اما جالب است که او اجازه حضور مجدد در رده بزرگسالان را ندارد و آخرین ایستگاه وی همان رده جوانان است.

اینکه بار دیگر رده سنی بزرگسالان از پایه جدا شده زنگ خطر جدی برای کشتی فرنگی است و براساس همان اساسنامه‌ای که به تازگی مصوب شده یکی از وظایف اصلی مدیر تیم‌های ملی برقراری ارتباط بین رده‌های مختلف است. اشتباهی که در چند سال اخیر باعث شد هیچ ارتباطی بین رده بزرگسالان کشتی فرنگی و سایر رده‌ها وجود نداشته باشد و حتی برای یک بار دو تیم، تمرینی مشترک نداشته باشند.

این ناهماهنگی مدیریتی در رده‌های مختلف آفت اصلی کشتی فرنگی در این سال‌ها بوده اما متاسفانه شورایی که در این سال‌ها بالغ بر ده‌ها جلسه برگزار کرده‌، هنوز متوجه اهمیت چنین موضوعی نشده‌ است. اتفاقی که در کشتی آزاد به خوبی رخ داده و این هماهنگی ماحصلش طلایی خوشرنگ برای حسن یزدانی بود اما در کشتی فرنگی ماحصلش اعزام همان تیم لندن به ریو!

مدیریت جزیره‌ای کشتی فرنگی و ایجاد چنین مشکلاتی بار دیگر کشتی فرنگی را به سمت ناکامی خواهد کشاند. با ادامه چنین روندی نمی‌توان چندان امیدوار بود که از تیم جوانان نفراتی به بزرگسالان تزریق شود و از سوی دیگر عدم اطلاع مناسب علی اشکانی از رده جوانان سبب می‌شود که وی نتواند تمرکز لازم را در تیم بزرگسالان داشته باشد.

شغل جدید در فدراسیون کشتی؛ نماینده و ناظر؟!

از سوی دیگر حمید بنی‌تمیم با حفظ سمت نایب رئیسی به عنوان مدیر تیم‌های ملی انتخاب می‌شود و سمت رسمی نیز نمی‌گیرد بلکه در حکم او عنوان نماینده و ناظر فدراسیون و تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان خورده می‌شود تا عملا علی اشکانی بی‌تجربه در بزرگسالان بدون هیچ کمکی و البته مدیری کارش را انجام دهد. سابقه اشکانی نشان داده که وی قادر است در هر سیستمی به کارش ادامه دهد بدون آنکه انتقادی داشته باشد اما آیا حضور در رده بزرگسالان و تیمی که پرچمدار کاروان ایران در لندن بوده، به همین آسانی است؟

اشکانی وارد قلمروی «بنا» شده که خود نیز در بازگشت مجدد نتوانست شاگردانش را مثل لندن مسلح کند و مشخص نیست وی بدون تجربه و کاریزمای بنا و البته عدم ارتباط با ستاره‌های کشتی فرنگی چگونه قرار است با جوانانی که تنها 2 مدال از آخرین آوردگاه خود کسب کرده‌اند، کار کند.

در کشتی آزاد نیز رضا لایق با حفظ سمت دبیری که به تازگی آن را بدست آورده به عنوان نماینده فدراسیون و محمد طلایی کار خواهد کرد و جالب است که با این تصمیم دایره مدیریتی فدراسیون کشتی بیش از همیشه کوچک شده تا عده‌ای از این فرصت برای تک محور خواندن رسول خادم استفاده کنند.

خادم که در سالیان اخیر هوش و ذکاوت خاصش را در تمامی موارد به رخ کشیده مشخص نیست با کدام مشاوره چنین تصمیماتی گرفته اما طلای حسن یزدانی و البته کرسی بین المللی او بیش از پیش وی را در اتخاذ چنین سیستم مدیریتی ترغیب کرده است.

6 مربی در 5 سال!

بعد از تغییر و تحولات متعدد، یعنی انتخاب رسول جزینی، عبدالله چمن گلی، محمد بنا، ناصر نوربخش و احد پازاج شاهد حضور ششمین سرمربی در تیم ملی در 5 سال اخیر هستیم که به نظر می‌رسد ناشی از عدم برنامه‌ریزی لازم در شورای فنی تیم‌های ملی کشتی فرنگی باشد. جالب است که در کشتی آزاد شرایط کاملا متفاوت بوده و پس از 5 سال محمد طلایی دومین سرمربی پس از رسول خادم است.

شرایط شورای فنی کشتی فرنگی نیز در نوع خود جالب است؛ شورایی که 3 مربی سابق تیم ملی که در همین سال‌ها در مسند کار قرار داشتند را اکنون در دل خود می‌بیند. سوال مهم این بوده که اگر احد پازاج و عبدالله چمن گلی گزینه‌هایی مناسب به حساب می‌آمدند به چه دلیل در همان سمت سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی باقی نماندند؟ آیا در این سال‌ها به دانش پازاج یا چمن گلی افزوده شده است؟ یا حضور حمید باوفا که هنوز هم چهره او در زمان کشتی حمید سوریان در لاس‌وگاس 2015 و بهت و حیرتش در ذهن اذهان عمومی باقی مانده با کدام دلیل صورت گرفته است؟ حمید باوفا کمک مربی تیم ملی است اما اکنون باید بابک یا اشکانی که از لحاظ مدیریتی بیش از وی در کارنامه دارند را توبیخ یا برکنار کند؟

بی‌شک انتخاب شورای فنی که به لطف سن کم حمید باوفا میانگین سنی 60 سال را دارند (که البته شاید تنها آورده‌ حمید باوفا نیز همین سن کمش باشد) می‌تواند باعث تداعی روزهایی شود که کشتی فرنگی در آرزوی کسب یک مدال بود.

شاهکار آخر؛ دروغ  بزرگ یک عضو شورای فنی!

آخرین و البته تلخ‌ترین قسمت ماجرا جایی است که متوجه می‌شویم در جلسه شورای فنی تیم‌های ملی کشتی فرنگی یکی از اعضا به دروغ یا از عمد نام گزینه اصلی سرمربیگری تیم ملی را حذف می‌کند! جایی که یکی از همین اعضا در شروع جلسه اعلام می‌کند حسن رنگرز با وی صحبت و عنوان کرده است که قصد ندارد سرمربی تیم ملی شود.

صحبتی که حسن رنگرز آن را تکذیب کرده است. جالب است که اعضای شورای فنی با استناد به همین حرف، نام رنگرز - که شاید در انتظار انتخاب مدیر تیم‌های ملی بود تا نظر نهایی خود را اعلام کند-، را از بین گزینه‌ها حذف کردند. خیرآبادی دیگر گزینه موجود نیز با مخالفت اعضا نامش کنار گذاشته شد تا به راحتی گزینه‌ای که برای تمام فصول در این سال‌ها در کنار کشتی فرنگی حضور داشته سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی شود.

در کشتی آزاد نیز در کمال تعجب هیچ نامی از غلامرضا محمدی مطرح نشد تا وی نیز با سال‌ها تجربه بازهم دور از تیم ملی بماند تا بسیاری علامت سوال بزرگی در ذهنشان باقی بماند که دلیل استفاده نکردن از غلامرضا محمدی در تیم ملی کشتی آزاد با وجود تمامی شایستگی‌هایش چیست؟