تا کی هواداران باید از بوقچیها کتک بخورند؟
برخی بوقچیها بارها به بهانه نظم هواداران را کتک زدهاند و حتی به سرمربی تیم ملی ایران هم بی احترامی کردهاند درحالی که باشگاهها موظفند هر سال افسر امنیتی خود را به آسیا معرفی کنند!
در جریان دیدار استقلال و تیم امید خودش که برای فهمیدن درصد آمادگی و هماهنگی انجام شد و منصوریان باید با تمام تمرکزش چشم از تیمش بر نمی داشت، دوباره یک بوقچی با مشت به چشم یک هوادار زد.
ماجرای لیدرهای رسمی باشگاه ها و هوادارانی که بدون هیچ مشکلی کنار تیمشان هستند از این مطلب جداست. سخن با افرادی است که بیشتر یک بوقچی هستند و به خاطر منافع خودشان هر رفتار غیراخلاقی را انجام می دهند.
ایستاده با مشت
آخرین بار که این اتفاق افتاد فرزاد مجیدی پیشکسوت استقلال را با مشت زدند. در یک بازی دوستانه بین استقلال تهران و پیکان بود که یک هوادار به بازی کردن هوتن قلعهنویی اعتراض کرد و درحالی که امیر قلعه نویی گفت از ورزشگاه حجازی او را بیرون ببرید، آن هوادار را به اتاق بردند و با مشت زدند که اتفاقا بسیار هم پر سروصدا شد.
اینها البته تنها مشت هایی نبوده اند که در فوتبال ایران توسط گردن کلفت ها زده می شوند بلکه معروف ترین آنها مشتی است که یک بوقچی دیگر پای چشم آقای گل جهان در تمرین پرسپولیس کاشت و تا مدت ها علی دایی بادمجانی زیر چشم داشت و یا از آن بدتر روزی را به یاد می آوریم که یکی دیگر با پاره آجر دنبال افشین قطبی می دوید تا او را بزند.
منصوریان مجبور شد وسط بازی برای دلجویی از آن هوادار با وی عکس سلفی بگیرد اما معلوم نیست این موارد تا کی و کجا میخواهند ادامه داشته باشند؟ در ورزشگاه آزادی برخی از همین ها طرفداران فرهاد مجیدی را زدند. روی سکوهای قرمز هم کم اتفاق نیفتاده که آنها مردمی را که فرد دیگری را تشویق کردهاند به باد کتک گرفته اند.
تیم ملی را هم تهدید میکنند
کار امروز به جایی رسیده که برخی می گویند ماجرای تهدیدها و توهین ها به کی روش هم از این ها نشات گرفته و این آنها بودهاند که کی روش در موردشان بیانیه نوشته و از برانکو خواسته که به خاطر این توهین ها عذرخواهی کند.
تیم ملی احترام و حرمتی ویژه داشت، اما به نظر می رسد مرزهای حرمت از مردم تا مدیران و روسا و ... حالا به پیراهن مقدس تیم ملی هم رسیده که دسته ای اینطرف می گویند کی روش را شعار می دهیم و نابودش می کنیم و دسته ای دیگر آن طرف روی آن سکوها به دلیل رابطه بهتر باشگاهشان با تیم ملی – و نه حرمت تیم ملی – می گویند جواب دندان شکنی خواهند داد!
پس افسر امنیتی را چرا معرفی میکنید؟
پرسش واقعا این است که آیا در همه جای دنیا اینگونه است؟ یعنی حفاظت فیزیکی محل های تمرین با بوقچی هاست یا ماموران انتظامی؟ اصلا اعلام اسم افسر انتظامی به کنفدراسیون آسیا به کدامین دلیل انجام می شود؟ فقط فرمایشی است؟ یا جدا باید وارد گود شود و بازی های دوستانه و البته تمرین ها را پوشش امنیتی بدهد؟
مثلا در آن دیدار استقلال با پیکان یا آن درگیری دایی با بوقچی اگر اتفاق بدی رخ می داد چه کسی پاسخگو بود؟ این افسرهای امنیتی که قانونا هر سال باید به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی شوند فقط نمایشی از حرفه ای شدن جلوی کنفدراسیون هستند؟
در جریان دیدار استقلال و تیم امید خودش که برای فهمیدن درصد آمادگی و هماهنگی انجام شد و منصوریان باید با تمام تمرکزش چشم از تیمش بر نمی داشت، دوباره یک بوقچی با مشت به چشم یک هوادار زد.
ماجرای لیدرهای رسمی باشگاه ها و هوادارانی که بدون هیچ مشکلی کنار تیمشان هستند از این مطلب جداست. سخن با افرادی است که بیشتر یک بوقچی هستند و به خاطر منافع خودشان هر رفتار غیراخلاقی را انجام می دهند.
ایستاده با مشت
آخرین بار که این اتفاق افتاد فرزاد مجیدی پیشکسوت استقلال را با مشت زدند. در یک بازی دوستانه بین استقلال تهران و پیکان بود که یک هوادار به بازی کردن هوتن قلعهنویی اعتراض کرد و درحالی که امیر قلعه نویی گفت از ورزشگاه حجازی او را بیرون ببرید، آن هوادار را به اتاق بردند و با مشت زدند که اتفاقا بسیار هم پر سروصدا شد.
اینها البته تنها مشت هایی نبوده اند که در فوتبال ایران توسط گردن کلفت ها زده می شوند بلکه معروف ترین آنها مشتی است که یک بوقچی دیگر پای چشم آقای گل جهان در تمرین پرسپولیس کاشت و تا مدت ها علی دایی بادمجانی زیر چشم داشت و یا از آن بدتر روزی را به یاد می آوریم که یکی دیگر با پاره آجر دنبال افشین قطبی می دوید تا او را بزند.
منصوریان مجبور شد وسط بازی برای دلجویی از آن هوادار با وی عکس سلفی بگیرد اما معلوم نیست این موارد تا کی و کجا میخواهند ادامه داشته باشند؟ در ورزشگاه آزادی برخی از همین ها طرفداران فرهاد مجیدی را زدند. روی سکوهای قرمز هم کم اتفاق نیفتاده که آنها مردمی را که فرد دیگری را تشویق کردهاند به باد کتک گرفته اند.
تیم ملی را هم تهدید میکنند
کار امروز به جایی رسیده که برخی می گویند ماجرای تهدیدها و توهین ها به کی روش هم از این ها نشات گرفته و این آنها بودهاند که کی روش در موردشان بیانیه نوشته و از برانکو خواسته که به خاطر این توهین ها عذرخواهی کند.
تیم ملی احترام و حرمتی ویژه داشت، اما به نظر می رسد مرزهای حرمت از مردم تا مدیران و روسا و ... حالا به پیراهن مقدس تیم ملی هم رسیده که دسته ای اینطرف می گویند کی روش را شعار می دهیم و نابودش می کنیم و دسته ای دیگر آن طرف روی آن سکوها به دلیل رابطه بهتر باشگاهشان با تیم ملی – و نه حرمت تیم ملی – می گویند جواب دندان شکنی خواهند داد!
پس افسر امنیتی را چرا معرفی میکنید؟
پرسش واقعا این است که آیا در همه جای دنیا اینگونه است؟ یعنی حفاظت فیزیکی محل های تمرین با بوقچی هاست یا ماموران انتظامی؟ اصلا اعلام اسم افسر انتظامی به کنفدراسیون آسیا به کدامین دلیل انجام می شود؟ فقط فرمایشی است؟ یا جدا باید وارد گود شود و بازی های دوستانه و البته تمرین ها را پوشش امنیتی بدهد؟
مثلا در آن دیدار استقلال با پیکان یا آن درگیری دایی با بوقچی اگر اتفاق بدی رخ می داد چه کسی پاسخگو بود؟ این افسرهای امنیتی که قانونا هر سال باید به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی شوند فقط نمایشی از حرفه ای شدن جلوی کنفدراسیون هستند؟
ارسال نظر