بازی دوسر باخت کیروش و برانکو
قبل از شروع فصل شانزدهم لیگ برتر و بازیهای حساس تیم ملی دعوای برانکو و کیروش از کجا حمایت میشود و سودش به حساب چه کسی واریز میشود؟
هنوز آتش حاشیههای فوتبال ایران در فصل قبل و جنگ و جدل رسانهای مخالفان کارلوس کیروش با این مربی پرتغالی و فروکش نکرده و هنوز از گوشه و کنار زمزمههای اختلاف قدیمی این دو جبهه شنیده میشود. در چنین فضایی به جای این که شرایط به سمت ثبات سوق پیدا کند، حاشیهای جدید و البته خطرناک شکل گرفته است.
برانکو ایوانکوویچ، سرمربی پرسپولیس علیه تصمیم کارلوس کیروش مبنی بر استراحت دادن به ملیپوشان موضع گرفته و شمشیرش را برای همتای پرتغالیاش از رو بسته است. دعوای برانکو و کیروش بر سر مواضع ملی و باشگاهی است؛ هر دو حق دارند و نمیتوان به تصمیم هیچ کدام خرده گرفت.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از اردوی تیم ملی و دیدار دوستانه با مقدونیه و قرقیزستان، کارلوس کیروش دستور داد که ملیپوشان شاغل در باشگاههای ایرانی با تیمهای خود تمرین نکنند و پس از پانزده روز استراحت دوباره به اردوی تیم ملی بروند و بدنسازی پیش فصل را زیر نظر کادرفنی تیم ملی انجام دهند؛ دستوری که مطابق با توصیه فیفا بود تا بازیکنان در طول یک فصل نفسگیر مصدوم نشوند.
فدراسیون فوتبال، خواسته کیروش را در قالب یک نامه به باشگاهها ابلاغ کرد و آنها با هم جوابی که حاکی از مخالفت باشد، ندادند. این در حالی بود که برخی مربیان مثل برانکو ایوانکوویچ هنوز کارشان را برای فصل جدید شروع نکرده بودند و شاید از درخواست کیروش بی اطلاع بودند.
یک مربی مانند برانکو حق دارد در شروع فصل و هنگام بدنسازی، بازیکنانش را – تمام بازیکنانش را – در اختیار داشته باشد و از طرفی منافع تیم ملی و بازیهای مهم پیشرو به ویژه دیدار برابر قطر و چین حکم میکند که در درخواست کیروش اجرا شود. ملیپوشان در فصل استراحت لیگ در اردو بودند و وقتی برای استراحت نداشتند و طبق منطق به حق کیروش در صورت شروع تمرین با باشگاههای خود ممکن است، دچار مصدومیت شوند.
موضع گیری شدید برانکو علیه تصمیم کیروش زمانی شکل گرفت که پرسپولیسیها برای انجام تست پزشکی پیش فصل به مرکز جنجالی "ایفمارک” رفته بودند. آن جا بود که صدای اعتراض برانکو بلند شد و ماجرای جدیدی برای فوتبال ایران شروع کرد.
** دعوای دو سر باخت
چه کسی از جنگ برانکو و کیروش سود میبرد؟ دعوای ایجاد شده بین سرمربی یکی از دو تیم پرطرفدار تیم ایران و سرمربی تیم ملی چه سودی دارد؟ هم کیروش در ایران محبوب است و هم برانکو هواخواهان زیادی دارد. اختلاف این دو قطعا به ضرر پرسپولیس و تیم ملی تمام میشود.
این جا چند سوال اساسی وجود دارد؛ نخست آن که چرا فدراسیون فوتبال خواسته کارلوس کیروش را با شیوه درست و کامل ابلاغ نکرده است؟ بهتر بود فدراسیون فوتبال قبل از شروع فصل تمرینی باشگاهها، جلساتی با حضور مربیان تیمهایی که ملیپوش دارند با کادرفنی تیم ملی ترتیب میداد تا بین این دو دسته هماهنگی شکل میگرفت.
رییس فدراسیون فوتبال که سالها در سازمان لیگ ریاست کرده و نحوه تعامل با باشگاهها را خوب میداند، باید از آن تجربه استفاده میکرد و مانع بروز این حاشیه بزرگ میشد.
سوال دوم این است که چرا عده ای علاقه دارند که بین کیروش و برانکو جنگ راه بیفتد؟ بحث ائتلاف ” کیروش – منصوریان” که در اردوگاه سرخها و بین هواداران دو آتشه آنها مطرح نشده و بعضی رسانهها آن را مطرح میکنند، از کجا آمده است؟ آیا نفع شخصی فردی که خود را نزدیک یکی از دو طرف دعوا کرده تا با ایجاد شکاف و دو دستگی بین این دو مربی پرطرفدار از آب گل آلود ماهی بگیرد، اصلیترین دلیل این درگیری نیست؟
پرسپولیسیها ائتلاف خیالی کیروش و منصوریان را علم اعتراض خود کردهاند و استقلالیها پیراهن پرسپولیس را بر تن وزیر ورزش و جوانان میکنند. این تقابل منفی و پر حاشیه چه سودی دارد؟
ارسال نظر