روایت علیرضا حقیقی از مذاکراتش با سه باشگاه معروف اروپا و ماجرای رضایتنامه 13.5 میلیاردی اش
دروازه بان تیم ملی می گوید:«تا مرز پیوستن به لالیگا یا لیگبرتر رفتم و برگشتم.»
به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاینعلیرضا حقیقی از دل ماجراها میآید. از سفر به اسپانیا و انگلیس. از اینکه تا لحظه 90 نقل و انتقالات اروپا، تا مرز پیوستن به لالیگا رفت. او همه کار کرد تا به عنوان یک ایرانی به فوتبال اسپانیا و انگلیس برود. بعد از مدتی سکوت و پس از اینهمه خبر، سرانجام علیرضا حقیقی دیروز در گفتوگوی اختصاصی با خبرورزشی سکوتش را شکست. او از این گفت که در مذاکراتش با روبین کازان چه گذشت. گفت همه چیز برای حضورش در اسپانیا قطعی بود اما ناگهان روسها مانع بزرگی جلوی پایش قرار دادند...
*علیرضا در این مدت اخباری درباره پیوستن تو به تیمهای انگلیسی و اسپانیایی مطرح بود. خودت توضیح بده با چه باشگاههایی مذاکره کردی و چرا در نهایت در روبین کازان ماندی؟
من بعد از بازی با ترکمنستان بلافاصله اردوی تیمملی را ترک کردم و به کازان رفتم و به اردوی روبین ملحق شدم. از آنجا هم به اتریش رفتیم. اردوی خوبی در اتریش داشتم و در تمرینات خیلی سرحال بودم. بعضی از روزها حتی سه، چهار جلسه تمرین میکردم تا از نظر بدنی آماده شوم. بعد از این اردو بود که با روبین کازان جلسه داشتم و گفتم چون دروازهبان اول ایران هستم، میخواهم در جایی باشم که بازی کنم. گفتم این خواسته قلبی من است. حتی گفتم اگر میتوانم در روبین دروازهبان اول باشم که مشکلی نیست، اگر نه بروم. آنها هم بعد از چند روز به من گفتند اشکالی ندارد میتوانی باشگاه جدیدت را به ما معرفی کنی.
*یعنی حاضر بودند بدون هیچ مشکلی به تو رضایتنامه بدهند؟
ما روز اول اصلاً بحث پولی نداشتیم. آنها درخواست مالی نداشتند و مشکلی از این بابت دیده نمیشد. تقریباً 10 روز به پایان نقل و انتقالات اروپا مانده بود که دو باشگاه انگلیسی خواستار جذب من شدند. مدیر برنامههایم به روسیه آمد و با باشگاه روبین کازان صحبت کرد. روسها اصلاً تصور نمیکردند باشگاهی از لیگ برتر من را بخواهد به همین دلیل تا خبر پیشنهاد را شنیدند، جا خوردند. همان جا گفتند که باید فکر کنیم و به تو خبر بدهیم. بعد از چند روز با من جلسه گذاشتند و گفتند نظر ما و رئیس باشگاه این است که شما 3 میلیون و 500 هزار یورو (حدود 13.5 میلیارد تومان) بدهید و بازیکن آزاد شوید! همان جا گفتم من فقط یک سال دیگر با شما قرارداد دارم و این مبلغ طبیعی نیست. گفتند به هر حال این نظر ماست. مدیر برنامههای من این موضوع را با انگلیسیها در میان گذاشت. آنها حاضر بودند مبلغی را برای رضایتنامه بدهند ولی پرداخت سه و نیم میلیون یورو برای یک دروازهبان ایرانی برایشان نرمال نبود. این شد که قبول نکردند و در واقع کار ما با انگلیسیها خراب شد.
*گویا اوایل این هفته به اسپانیا رفتی و از آنجا به ایران آمدی. ماجرای سفر به این کشور چه بود؟
یک پیشنهاد از لالیگا به من رسید. من همین چند روز قبل به اسپانیا رفتم و با آنها صحبت کردم. پس از مذاکراتی که با این باشگاه داشتم، دوباره آنها را به روبین معرفی کردم. توقعم این بود به خاطر شرایط فوتبال اسپانیا و مشکلات مالی که باشگاهها دارند، روبین تخفیف بدهد. در لحظات آخر نقل و انتقالات اروپا بود که ناگهان روبینیها به من گفتند یا 5/3 میلیون یورو را بده و یا اینکه با ما سه ساله ببند و به صورت قرضی به لالیگا برو. اصلاً این موضوع به مذاق اسپانیاییها و همینطور انگلیسیها خوش نیامد. اینکه بازیکن را بخرند و فقط یک سال در اختیار داشته باشند. یکسال برایش هزینه کنند و بعد دیگر بازیکن خودشان نباشد. متأسفانه لجبازی باعث شد من نتوانم از روبین جدا شوم و حالا باید در این باشگاه بمانم. مطمئناً این اتفاقات باعث نمیشود که کوتاه بیایم. اینقدر میجنگم که یک روز بالاخره به این هدفم برسم و بتوانم در لیگهای بزرگ اروپا بازی کنم. مطمئنم آن روز زیاد دور نیست.
*قبل از جامجهانی میگفتی اینقدر میجنگی که فیکس ایران در برزیل شوی. به این هدفت رسیدی. حالا هم به همان اندازه خواهی جنگید؟
یک روز با خودم عهد کردم باید اینقدر بجنگم که در جامجهانی فیکس باشم. الان هم با خودم عهد کردهام باید در لیگهای بزرگ بازی کنم. همین که تا مرز رفتن به باشگاههای اسپانیا و انگلیس رفتم، نشان میداد به هدفم نزدیک شدهام و تواناییاش را دارم. فقط یک قدم مانده بود که به یکی از لیگها بروم و برگشتم. این دفعه قدم بردارم، دیگر برنمیگردم و شک نکنید به یک لیگ خوب اروپایی میروم.
*با اتفاقی که افتاد، حالا نگران آیندهات در باشگاه روبین کازان نیستی؟
قطعاً این خواسته قلبیام بود که به یک لیگ خوب بروم و بازی کنم. الان ناراحتم ولی حداقل میدانم تلاشم را کردم. میخواستم این اتفاق بیفتد اما کاری نمیشود کرد. غیر از این دیگر نمیتوانستم کاری کنم. من با روبین قرارداد دارم و عملاً بازیکنشان هستم. اگر میگفتند به خانه برو باید میرفتم، میگفتند روی نیمکت بنشین، باید مینشستم، به هر حال هر کاری که میگفتند باید انجام میدادم. کاری هم از دستم برنمیآمد. تلاشم را کردم ولی متأسفانه نمیدانم لجبازی یا هر چیزی که اسم آن را بگذارید، باعث شد اتفاق بدی بیفتد و نتوانم به لیگهایی که دوست داشتم بروم. من و مدیر برنامههایم گروهی کاری را کردیم. نمیدانم، شاید یک خیری در این اتفاق بود. ممکن است در نیمفصل امسال اتفاقی که فکر میکنم بیفتد. من در نیمفصل امسال میتوانم مذاکراتم را با هر باشگاهی که دوست داشتم شروع کنم چون قراردادم به پایان میرسد. قطعاً از نظر تمرینی شرایط ایدهآلی در کازان خواهم داشت و باید ببینم در آینده چه پیش میآید.
*ولی اگر یکی از این انتقالها قطعی میشد، افتخار بزرگی برایت بود. اینکه گلری که از لیگ برتر رشد کرده توانسته به یک لیگ خوب اروپایی ملحق شود.
به هر حال باشگاههای اروپایی به سختی خواهان جذب یک دروازهبان آسیایی میشوند، آنهم در ایران. من در این چند سال دیدم که برای انتقال بازیکنان ایرانی به تیمهای خوب چه مشکلاتی وجود دارد. متأسفانه در حالی که فکر میکردم امسال این مشکل حل شده، روبین اجازه نداد جدا شوم. اشکالی ندارد.
*به هر حال داشتن این پیشنهادها هم اتفاق خوبی بود.
همین که اروپاییها خواهان من شدند برایم افتخار است. در حالی که آنها به من اینطور احترام گذاشتند، در ایران خودمان بعضیها میگفتند اینکه تیمش پارسال افتاد. متأسفانه بعضیها فقط بدیها را میبینند و در روزهای حضورم در پنافیل فقط میگفتند فلان قدر گل خورده اما نمیگفتند با آن خط دفاعی خراب پنافیل، عملکرد من خوب بود. در هر بازی مجبور بودم چند برابر توانم بازی کنم. در اروپا اما اینطور فکر نمیکردند.
*از مذاکراتی که با اسپانیاییها و انگلیسیها داشتی، نکته خاصی هست که بگویی؟
واقعاً چیزی جز احترام ندیدم. در مذاکراتی که داشتم میگفتند مشکلی نیست که تیم افتاده و ما فقط به نمایش تو نگاه میکردیم. دیده بودند که نشریات پرتغالی به من چه نمراتی دادهاند. حتی فیلم تمام بازیهایم در اختیار آنها بود. با مربی دروازهبانهای یکی از این باشگاهها حرف زدم. گفت برای ما افتخار است بازیکنی داشته باشیم که در جامجهانی بازی کرده است. میگفت من فیلم بازیهایت در پنافیل را دیدم و کارت را دوست داشتم اما در ایران بعضیها فقط بدی را میبینند. فقط میگویند پنافیل سقوط کرده و حقیقی گل خورده. فرق فوتبال ما با اروپا همین است. نه تنها در فوتبال بلکه در خیلی چیزها اینطوری رفتار میکنیم. دوست نداریم یک نفر را بالا ببریم، بلکه میخواهیم او را پایین بکشیم اما در اروپا 180 درجه فرق میکند. اگر دروازهبانی گل بدی خورده باشد میگویند بخشی از فوتبال است. دروازهبانی پست خطرناکی است و ممکن است برای هر بازیکنی پیش بیاید که اشتباه کند. خوشحالم که اروپاییها این برخورد را با من داشتند. واقعاً ناراحتم که نتوانستم به باشگاههایی که دوست داشتم بروم ولی چه کار میشود کرد؟ چارهای جز این نبود.
*در یک مصاحبه گفته بودی علاقهمند نیستی به باشگاههای کوچک بروی. این یعنی تو هدفگذاری بزرگی کردهای، درست است؟
من اگر میخواستم به باشگاهی مثل پنافیل بروم، الان از کازان جدا شده بودم و تازه 5 تا بازی هم کرده بودم. شک نکنید مثل سابق روبین هم مخالفتی نمیکرد و جدا میشدم ولی مسئله این است که تا نام باشگاه بزرگ به میان آمد، نظر روسها عوض شد. در هر صورت من هدفم این است که بتوانم به یک لیگ خوب ملحق شوم تا بتوانم برای کشورم افتخارآفرینی کنم. برای من اول از هر چیز سربلندی ایران مهم است. قطعاً حضور هر بازیکنی از ایران در اروپا، برای کشورمان خوب است.
*حالا روحیهات را چطور برای ادامه فصل حفظ میکنی؟
من نمیتوانم ناراحتیام را پنهان کنم. اگر این اتفاق میافتاد برای من و فوتبال ایران افتخار بود اما هواداران مطمئن باشند من از همین امروز تمام تلاشم را میکنم. کار حقیقی تازه سختتر شده و حالا تلاشش دو برابر میشود. حالا هدفم این است که خودم را به مربی روبین کازان تحمیل کنم.
*هفته قبل دروازهبان روبین اخراج شد. ممکن است در بازگشت به روسیه برای این تیم فیکس بازی کنی؟
من نمیتوانم به صورت قطعی درباره چیزی صحبت کنم. با توجه به شرایطی که وجود دارد و من دو سال از روسیه دور بودم، چیزی قابل پیشبینی نیست. از طرفی روسها به خاطر جامجهانی دارند هر سال سهمیه بازیکنان خارجی را کمتر میکنند تا بازیکنان خودشان پیشرفت کنند. قبلاً 6 بازیکن خارجی در تیمها حضور داشتند اما امسال شد 5 بازیکن. سال بعد هم 4 بازیکن میشود و برای فصل بعد از آن سه خارجی. این یعنی روسها ترجیح میدهد روی بازیکنان خودشان سرمایهگذاری کنند. مهمتر اینکه روسها حضور دروازهبان خارجی را خیلی محدود کردند. الان فقط یک دروازهبان برزیلی وجود دارد که کاپیتان لکوموتیو است. این شرایط واقعاً کار را سختتر میکند ولی من همه تلاشم را میکنم تا بتوانم در ترکیب روبین قرار بگیرم.
*بزرگترین هدفت در فوتبال اروپا چیست؟
اول از همه افتخارآفرینی برای ایران و مردم کشورم. دوم اینکه بتوانم به یک باشگاه بزرگ و خوب اروپایی بروم. اگر من امسال به لیگ برتر یا لالیگا میرفتم افتخارش بیشتر برای ایران بود تا خودم. شما یکشبه در فوتبال نمیتوانید پیشرفت کنید، مخصوصاً اگر دروازهبان باشید. من در این مدت خیلی زحمت کشیدم تا بتوانم پیشرفت کنم. الان هم دست از تلاشم برنمیدارم و به مردم و هوادارانم قول میدهم از هیچ تلاشی دریغ نکنم. امیدوارم یک روز به بالاترین جایگاه برسم تا باعث افتخارآفرینی برای کشورم شوم.
*سؤال آخر ما هم درباره حرفهای اخیر کروش است. او گفته دنیا باید بداند آرژانتین معجزه کرد که ایران را برد نه اینکه بازی ایران معجزه بود.
بله، این حرف کارلوس کروش کاملاً درست است. ما چیزی کمتر از آنها نداشتیم. اگر داور پنالتی میگرفت چه بسا برنده آن مسابقه میشدیم. من با کارلوس کروش موافق هستم.
ارسال نظر