به گزارش پارس به نقل از خبرورزشیتابستان 2014 وقتی برندان راجرز تصمیم گرفت سوپرماریو ایتالیایی را جانشین لوئیس سوارس کند، همه را متعجب کرد. کارشناسان فوتبال انگلیس هنوز هم این سؤال را مطرح می‌کنند که واقعاً سرمربی لیورپول چطور فکر می‌کرد بالوتلی از لحاظ فنی در حد سوارس است؟ البته راجرز در مورد توانایی‌های بالوتلی اشتباه نمی‌کرده اما کمی خوشبینانه مهاجم میلان را به ‌عنوان ستاره جدید تیمش جذب کرده بود چرا که همه‌چیز در مورد یک بازیکن، توانایی فنی نیست و چگونگی به‌کارگیری آن هم اهمیت دارد. پائولو دی‌کانیو مهاجم سابق تیم‌ملی ایتالیا در مورد بالوتلی بهترین توصیف را دارد: «او یک سلبریتی است نه فوتبالیست!» بله، وقتی یک بازیکن بیش از اینکه به فکر عملکردش در ترکیب تیم باشد، به فکر تغییر چهره، اتفاقات و حاشیه‌های پیرامونش است، مشخصاً نمی‌تواند تمام توانایی‌هایش را بروز دهد. او در نهایت تنها یک گل در لیگ جزیره به ‌ثمر رساند و فقط هم در 16 بازی حاضر بود تا بر سر نخواستنش در بندر لیورپول دعوا باشد! اوضاع به قدری بغرنج شد که لیورپول حتی حاضر شده بخشی از دستمزد ماریو را بپردازد تا او را هر طور شده رد کند و مجبور نباشد یک فصل دیگر این بازیکن را در تیم خود تحمل کند.

شروع حاشیه از شهر منچستر

از حاشیه‌ها و اتفاقاتی که برای ماریو بالوتلی رخ داده، می‌توان کتاب نوشت. او در 17 سالگی پیراهن اینترمیلان را پوشید و به ‌عنوان بازیکنی بااستعداد خودش را مطرح کرد اما هیچ‌گاه پله‌های ترقی را منظم طی نکرد و همیشه نوسان داشت. تا زمانی که پیراهن نراتزوری را پوشیده بود، حاشیه خاصی نداشت اما مشکلات او از وقتی شروع شد که به منچسترسیتی پیوست. اولین حاشیه‌اش درگیری لفظی در تمرینات با روبرتو مانچینی، سرمربی تیم بود و بعد از آن‌هم داستان‌های ماریو ادامه پیدا کرد.

من پولدارم!

از همان روزهای اول استعداد حاشیه‌سازی داشت. او تازه به منچسترسیتی پیوسته بود که در تصادفی خودروی آئودی‌اش را تبدیل به آهن‌پاره کرد. پس از حاضر شدن پلیس بر سر صحنه تصادف در جواب به علت حادثه گفت: «چون پولدار هستم!»

ویلشر؟ نمی‌شناسم!

برخوردهای مغرورانه‌اش وقتی نمود پیدا کرد که در برخورد با سؤال خبرنگاران در مورد یکی از برترین بازیکنان جوان لیگ جزیره گفت که او را نمی‌شناسد، جوری که انگار واقعاً برایش مهم نیست رقبایش چه کسانی هستند. اتحادیه فوتبال انگلستان جک ویلشر را به ‌عنوان برترین بازیکن جوان فصل

2011-2010 انتخاب کرد اما وقتی در مورد او از ماریو سؤال شد، تنها عکس‌العملش این بود: «ویلشر؟! تا به حال چنین اسمی نشنیده‌ام!»

درگیری با مانچینی در آمریکا

منچسترسیتی تابستان 2011 برای اردوی پیش‌فصل راهی آمریکا شده بود. در دیدار دوستانه با لس‌آنجلس گلکسی ماریو می‌خواست یک توپ ساده را با پشت ‌پا تبدیل به گل کند اما به طرز خنده‌داری آن‌را به بیرون زد تا مانچینی عصبانی شود و او را با جیمز میلنر تعویض کند. این رفتار سرمربی موجب شد بالوتلی در کنار زمین با او درگیری لفظی پیدا کند.

چرا همیشه ماریو؟

فصل 2012-2011 لیگ‌برتر انگلستان در یک دیدار تاریخی منچسترسیتی موفق شد با نتیجه 6 بر یک منچستریونایتد را در دربی شکست دهد. در پی حواشی‌ای که برای بالوتلی رخ داده بود، او پس از گلزنی پیراهن زیرینش را نشان داد که روی آن جمله «چرا همیشه من؟» در واکنش به منتقدانش نقش بسته بود. این پیراهن معروف شد و بعدها در وب‌سایت باشگاه منچسترسیتی هم برای فروش قرار داده شد اما جالب است بدانید او روز قبل از این دیدار مهم در حالی که در خانه‌اش قصد آتش‌بازی داشت، آن ‌را به آتش کشید. ماریو از این حادثه جان سالم به‌ در برد اما استعدادش برای خلق حواشی مختلف را به رخ همه کشید! سال گذشته عکس‌های آن آتش‌سوزی که در آن قسمت‌هایی از خانه به ‌طور کامل نابود شده بود، منتشر شد.

ماریو، لطفاً اخراج نشو!

اما حاشیه‌ای که ژوزه مورینیو از ماریو تعریف می‌کند، خنده‌دار است. آقای خاص می‌گوید در دیدار اینترمیلان و روبین‌کازان دیگو میلیتو و ساموئل اتوئو را به‌دلیل مصدومیت در اختیار نداشته و تنها مهاجم تخصصی‌اش بالوتلی بوده است. ماریو در دقایق پایانی نیمه نخست کارت زرد می‌گیرد و در وقت استراحت بین دو نیمه مورینیو از 15 دقیقه حدود 14 دقیقه وقت گذاشته که بالوتلی را توجیه کند که در جریان نیمه دوم خطایی نکند که منجر ‌به اخراجش شود اما نتیجه این صحبت‌ها چه بود؟ شماره 45 اینتر تنها دو دقیقه پس از شروع نیمه دوم از زمین بازی اخراج شد!

اوضاع روحی

تغییر سریع شرایط مسلماً در رفتار بالوتلی تغییر ایجاد کرده و باعث شده کمی سر به راه‌تر و متواضع‌تر از قبل باشد. بالوتلی طبق گزارش‌ها از سینیشا میهایلوویچ خواهش و درخواست کرده بود که او را به تیم خود ببرد، این درخواست زمانی صورت گرفته بود که سینیشا هنوز مربی فیورنتینا بود و تکلیف تیم جدیدش مشخص نشده بود. مرگ پدر ماریو نیز تأثیر زیادی روی اوضاع روحی او داشته و حالا تلاش می‌کند به یاد و به خاطر پدرش هم که شده، اشتباهاتی که داشته را جبران کند.

آخرین شانس

این بدون ‌شک آخرین شانس سوپرماریو برای حضور در یک تیم «بزرگ» است. خودش به خوبی می‌داند که ناکامی در میلان همراه خواهد شد با انزوا تا پایان مدت قراردادش با لیورپول و سپس در انتظار ماندن برای رسیدن پیشنهاد تیم‌هایی از چین، آمریکا، دبی یا امثال گالاتاسرای و فنرباغچه و این یعنی تلخ‌ترین اتفاق ممکن برای بازیکنی که در 25 سالگی می‌تواند - یا می‌توانست- در اوج فوتبال خود باشد. میلان تنها تیم بزرگی است که حاضر شده شانس بازی به او بدهد و البته شاید یکی از معدود تیم‌هایی باشد که محیط مناسبی برای درخشش دوباره ماریو است. در واقع بیش از آنکه میلان به بالوتلی نیاز داشته باشد، این بالوتلی است که نیازمند تیمی مثل میلان است.

میلان همیشه در قلب من!

سرانجام در روزهای آخر نقل‌و‌انتقالات ماریو بالوتلی، هم تیم جدیدی برای خودش پیدا کرد. او که جوانی‌اش را در باشگاه اینتر سپری کرد، حالا پس از دومین دوره حضور در روسونری از علاقه وافر به این باشگاه می‌گوید. سوپرماریو در واکنش به میلانی شدنش بیان می‌کند: «خیلی خوشحالم که برگشتم. من آماده‌ام و فقط نیاز دارم تا با هم‌تیمی‌هایم تمرین کنم. نمی‌خواهم زیاد حرف بزنم و تنها تمرکزم را می‌گذارم تا تلاش کنم فصل خوبی داشته باشم.» او در عکس‌العمل به این سؤال که فکر می‌کرده تنها پس از یک فصل به میلان بازگردد، می‌گوید: «انتظارش را داشتم. میلان همیشه در قلب من جای دارد و همیشه امیدوار به بازگشت بودم.» البته ماریو در مورد بازگشت به خانه (میلان) نظر جالبی دارد: «خانه من در برشا است!»

کاراگر: خوشحالم که بالوتلی به میلان رفت

جیمی کاراگر، مدافع سابق لیورپول با انتقاد شدید از ماریو بالوتلی معتقد است آوردن این بازیکن به لیورپول یک اشتباه بزرگ بود: «البته نه فقط برای برندان راجرز، بلکه برای کمیته‌ نقل و انتقالات هم آوردن بالوتلی یک اشتباه بزرگ بود. لیورپول، بنتکه را دارد و استوریج هم قرار است به زودی بازگردد. راستش من هنوز هم باورم نمی‌شود که چطور لیورپول، بالوتلی را خرید. من هیچ کیفیتی در بازی او نمی‌بینم. بالوتلی هیچ کاری برای لیورپول نکرد و خیلی خوشحالم که او دوباره به میلان رفت.»