والدس: آسیب‌دیدگی مسیر زندگی‌ام را عوض کرد

به گزارش پارس به نقل از ایسنا، ویکتور والدس که دو فصل پیش دچار آسیب شدیدی شد، از بارسلونا جدا شد و با باشگاه منچستریونایتد به تمرین پرداخت.

او در پنجره نقل و انتقال‌های زمستانی با امضای قراردادی با شیاطین سرخ به عضویت این تیم درآمد اما بنا به صلاح‌دید فان خال، سرمربی هلندی منچستریونایتد در دیدارهای رسمی این تیم به میدان نرفت.

والدس که زمزمه‌های خروجش از اولدترافورد نیز به گوش می‌رسد، در گفت‌وگویی با یک شبکه تلویزیونی کلمبیایی به صحبت در مورد شرایط خود پرداخته است. او در این زمینه گفت: اگر بار دیگر به دنیا بیایم، بدون شک دروازه‌بان نمی‌شوم. مربیانم مرا متقاعد کردند که در زمینه دروازه‌بانی بااستعداد هستم اما در حقیقت وارد مسیر دشواری شدم. ارزش این همه سال سختی کشیدن را نداشت. بارها و بارها در ذهنم به این فکر می‌کردم که دوست ندارم دروازه‌بان باشم اما در هر حال، از زمانی که مربیانم مرا برای پذیرفتن دروازه‌بانی متقاعد کرده بودند، مشغول انجام این کار بودم. درست است که دروازه‌بانی‌ام را در مسیری درست و با دیسیپلین انجام دادم اما در این شغل، هزاران دقیقه سخت را گذراندم.

والدس در مورد دوران آسیب دیدگی سخت خود نیز گفت: همه چیز را خوب به خاطر دارم. داور علیه تیم ما پنالتی گرفت. به عنوان کاپیتان تیم به سمت داور و کمک داور رفتم تا با آنها در این زمینه حرف بزنم. می‌خواستم آنها را زیر فشار بگذارم. داور در نهایت اعلام کرد خطا بیرون محوطه جریمه بوده است و یک ضربه ایستگاهی برای حریف گرفت. از آن لحظه بود که زندگی‌ من تغییر کرد. اگر پنالتی گرفته می‌شد، به هیچ وجه آسیب نمی‌دیدم.

دروازه‌بان پیشین بارسلونا تاکید کرد دوران آسیب‌دیدگی به او درس‌های زیادی آموخته است. او در این مورد اظهار داشت: آسیب دیدگی بار دیگر به یادم آورد که می‌توانم دور از زمین‌های فوتبال، بار دیگر با خوشحالی زندگی کنم.

والدس در ادامه به تعریف کردن خاطره‌هایی از دوران حضور در باشگاه بارسلونا پرداخت. او در این‌باره گفت: 12 سالم که بود، در بارسلونا حضور داشتم. در یکی از تمرین‌ها احساس کردم درد شدیدی در رباط پایم وجود دارد. روی زمین افتادم. بعد از سپری کردن یک هفته در بیمارستان، پزشکان تشخیص دادند که یک باکتری در حال خوردن استخوان ساق پایم است. در آن دوران، این اتفاق یک زخم عمیق برای من بود اما پس از عمل جراحی همه چیز تغییر کرد. وضعیت استخوان‌هایم بهتر شد اما نمی‌دانستم چه اتفاق‌هایی برایم رخ خواهد داد زیرا به من گفته بودند شاید مجبور شویم پایت را قطع کنیم.