قبل از اعتراضها، حیا کردم و تراکتور را رها کردم
به گفته سعید عباسی پرونده یارگیری تراکتور با جذب خارجیها بسته میشود. اقداماتی که به زعم خود مدیرعامل مفید و قابل قبول بوده. اما در این میان پرشورها هنوز از جدایی لوسیانو ادینهو ناراحت هستند و حتی برخی میگویند اگر عباسی تدبیر به خرج میداد حالا آقای گل در تمرینات تراکتور بود.
به گزارش پارس به نقل از روزنامه نودبه گفته سعید عباسی پرونده یارگیری تراکتور با جذب خارجیها بسته میشود. اقداماتی که به زعم خود مدیرعامل مفید و قابل قبول بوده. اما در این میان پرشورها هنوز از جدایی لوسیانو ادینهو ناراحت هستند و حتی برخی میگویند اگر عباسی تدبیر به خرج میداد حالا آقای گل در تمرینات تراکتور بود. در این رابطه با جمشید نظمی مدیرعامل پیشین باشگاه که لوسیانو ادینهو را به تراکتور آورد حرف زدیم.
90: آقای نظمی از وضعیت تراکتوریها خبر دارید؟
از طریق رسانهها بله. البته بنا ندارم در مورد باشگاه حرف بزنم. این تصمیم را پس از برگزاری نشست خبری گرفتم تا مسئولان باشگاه در آرامش کارشان را انجام دهند. به امید خدا خوب کار کنند تا هواداران خوشحال شوند.
90: موضوع اصلی بحث ما ادامه حضور لوسیانو ادینهو است. نمیشد کاری کرد که او بماند؟
من قبل از رفتن، با لوسیانو توافق کرده بودم که بماند. اصلاً زمانی که میخواستم با او قرارداد ببندم به او گفتم کمتر از قرارداد دوساله نمیبندم اما او اصرار داشت یک ساله امضا کند. ادینهو البته گفت قول مردانه میدهم که بمانم. البته من هم از باشگاه رفتم و لوسیانو هم که به مدیران بعدی قول نداده بود.
90: یعنی اگر میماندید او هم تمدید میکرد؟
بله. لوسیانو یک بازیکن حرفهای و خوش قول بود و به قولی هم که به من داده بود پای بند میماند.
90: توافق با او دشوار بود؟
اول سخت بود. او رقم بالایی در ابتدا میخواست. غیر از مذاکرات ابتدایی تلفنی، وقتی به تبریز آمد جلسه ما حدود سه ساعت طول کشید. البته من قبل از آن حدود سه ماه با او در تماس بودم. به هر حال در آن جلسه او درخواست پانصد هزار دلاری داشت که به من صد هزار دلار تخفیف داد و با چهارصد هزار دلار بست. البته بیشتر بحث ما روی زمان و مدت قرارداد بود.
90: چرا دو ساله نبست؟
او میگفت قول من قول است. برای این حرفش هم سند داشت. لوسیانو میگفت من 5 سال در مس ماندم و هر بار هم قرارداد یکساله بستم و بعد تمدید کردم. بعد هم به صراحت از آرزویش برای حضور در تراکتور حرف میزد. به هر حال ما نبودیم و او هم خودش را مقید ندانست که بماند.
90: برخی میگویند عباسی باید قبل از پایان لیگ با او تمدید میکرد؟
دقیقاً! من هم همین اعتقاد را دارم. باید همان نیم فصل دوم امضا را از لوسیانو میگرفت. ای کاش به عباسی این موضوع را گوشزد میکردند. به هر حال او از این مسائل اطلاع نداشت و بیتجربه بود. بازیکنان بزرگ را باید قبل از شروع فصل نقل و انتقالات حفظ کرد.
90: این موضوع در مورد آندو هم صدق میکرد؟
به هر حال آن زمان راحتتر میشد رضایتشان را گرفت. نه پیشنهادات وسوسه کننده بود و هم چون بازیکن تیم بودند میشد یک مقداری به آنها فشار آورد. اما در فصل نقل و انتقالات هم بازار گرمی هست، هم مشاوران سودجو که ذهنشان را خراب میکنند.
90: شما همیشه میگفتید عباسی هنوز کم تجربه است و باید از مدیران قبلی مشورت بگیرد.
یک موردش همین بود. در لحظات حساس باید تجربه داشت در غیر این صورت فرصتها از دست میرود و تیم تاوانش را میدهد. به هر حال جای لوسیانو خالی است و آرزو میکنم باشگاه جانشینان شایستهای برای او به خدمت بگیرد.
90: شنیدید برخی هواداران به دلیل جدایی لوسیانو شعار «حیاکن... رها کن» برای عباسی سر دادند؟
بله. شنیدم که متاسفانه این حرکت رخ داد. اما زود است این حرفها. البته هواداران لوسیانو را خیلی دوست داشتند و برای آنها ضایعه کوچکی نبود. اما همین حالا هم شاید بازیکنی در حد و اندازه او جذب کنند. هواداران باید حوصله کنند و زود از کوره در نروند.
90: شما هم از این شعارها شنیدید؟
ما هم فشار زیادی تحمل کردیم اما توهین نشنیدیم. البته هواداران خیلی دلهره داشتند و آن را به ما هم منتقل میکردند. حالا هم تا تیم بسته نشده نباید اعتراضی صورت گیرد. البته هوادار حق دارد نگرانیاش را بگوید اما نباید توهین کند. معتقدم اتفاقات اخیر یک مقداری عجولانه بوده. به هر حال قبل از اینکه کسی بگوید من خودم حیا کردم و رها کردم. (میخندد)
90: بیشترین فشارها در زمان یارگیری بود؟
بله. سختترین و دلهرهآورترین مرحله تیمداری فصل یارگیری است. فصل کاشت است دیگر. یعنی شما نتیجه یک فصل زحمت و تلاش را باید در همان فرصت نقل و انتقالات بکارید.
90: حالا جذب لوسیانو سفارش رسول بود؟
نه. اصلاآن موقع رسول سرمربی نبود. من بعد از بازی تراکتور- مس در فینال جام حذفی از بازی ادینهو خوشم آمد. حدود4 ماه پیگیر وضعیت او بودم. حتی یادم میآید که شانس آوردیم توپ او در فینال به تیر ما خورد و قهرمانی ما را نگرفت! وقتی با ادینهو برخورد کردم دیدم او علاوه بر تواناییهای بارز فنی، از نظر اخلاقی هم حرفهای و عالی است. او در مدت حضورش در تراکتور مثل برخی اصلاً حرف نابجا نمیزد و دنبال حاشیه هم نبود. در واقع میتوانم با صراحت بگویم در تراکتور حرفهای تر از لوسیانو نداشتیم. خیلی هم زرنگ بود و دم به تله حاشیهها نمیداد. آرزو میکنم تراکتور صاحب یک ادینهوی جدید شود و مدیران باشگاه بتوانند مشابه او را جذب کنند.
90: پس عباسی حالا در مییابد شما چه مشکلاتی را تحمل کردید. درست است؟
دقیقاً! اصلاً مدیری که در فصل یارگیری حضور نداشته باشد حرف زدن برایش راحت است و آسان از مدیریت و باشگاه همواره میگوید. عباسی هم حالا میفهمد مدیریت یعنی چه. تازه تنها حُسن غیر بومی بودن او همین است که در تبریز نیست که هر روز جواب پس بدهد. ما از خانه که بیرون میآمدیم نانوا و قصاب و بقال سئوال پیچمان میکرد. عباسی اما این گرفتاری را ندارد و یارگیری در همه باشگاهها سخت است و در تبریز دشوارتر. یادم میآید یک شب ساعت یک و نیم بامداد بود که تلفنم زنگ خورد. یکی از هواداران بود که میگفت از فرط نگرانی خوابم نمیبرد. به هر حال به او توضیح دادم و آرامش کردم.
90: اگر عباسی از شما میخواست در حفظ ادینهو کمکش میکردید؟
در این مقطع شاید نمیشد. او را باید همان سه هفته آخر لیگ نگه می داشتند. یکی از اصول یارگیری این است که وقتی بازیکن را به اتاقت آوردی باید همانجا امضا را بگیری، تا امضا نداد نباید بگذاری از اتاق برود بیرون. (میخندد)
ارسال نظر