به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین او می توانست برای معروف شدن به استقلال و پرسپولیس برود اما به اروپا رفت تا پیشرفت کند. سعید می دانست مسیر بازگشتش به خانه از این دو باشگاه بی اندازه کوتاهتر از فوتبال اروپاست. او به اتلتیکو رفت. یک سال فوق العاده را پشت سر گذاشت و حالا به تیم ملی هم دعوت شده است.

اگر شب دیر بخوابیم...

باشگاه اتلتیکو برای من و سه بازیکن تیم ویلایی دوبلکس با 6 اتاق خواب گرفت. هر بازیکن اتاقش خودش را داشت. زندگی برای ما اینطوری بود که صبح ها 8 بیدار می شدیم. تا 8:30 صبحانه می خوردیم و راس ساعت 10 تمرین شروع می شد. بعد از تمرین ظهر به خانه برمی گشتیم. در خانه یک آشپز داشتیم که طبق برنامه تیم معمولا برایمان مرغ، گوشت، ماهی و ماکارونی درست می کرد. بعد از ظهر هم دوباره می رفتیم تمرین و وزنه می زدیم. ساعت 11 شب هم می خوابیدیم. البته بایدی در کار نبود. اگر دیرتر می خوابیدیم به ضررمان می شد. آنجا با کسی تعارف نداشتند. بد تمرین می کردی باید روی نیمکت می نشستی. به همین خاطر به نفعت بود که شب زود بخوابی.

 

فست فود را آباد کردم!
اوایل که به اسپانیا رفته بودم مدام فست فود می خوردم. ما ایرانی ها عاشق فست فود هستیم. مک دونالدو، کی اف سی و برگر کینگ و... را آباد کرده بودم(خنده) یک روز زونم کردند و گفتند 87 کیلو هستی؟ زیاد است. بعد فهمیدم در تیم اصلا کسی فست فود نمی خورد. من هم کنار گذاشتم و در مدت کوتاهی 6 کیلو کم کردم. الان برنامه غذایی را رعایت می کنم. مثلا در خانه مادرم کلی برنج و خورشت درست کرد که اصلا نخوردم و مدام می گفت این چه وضعی است. 

قلعه نویی با من صحبت کرد
بعد از اینکه پدیده لیگ برتر شدم امیر قلعه نویی چند بار با من صحبت کرد که به استقلال بروم ولی من ته قلبم دوست داشتم به اروپا بروم. شناختی از خارج نداشتم ولی پدرم گفت اگر می خواهی پیشرفت کنی باید به خارج از ایران بروی. گفت اگر می خواهی یکی دو سال نامت سر زبان ها باشد در ایران بازی کن ولی اگر به اروپا بروی و پیشرفت کنی ماندگارتر می شوی. روزهای اول در اسپانیا خیلی سخت بود. از خانواده دور شدم. 17 سالم بود. زبان بلد نبودم. در کشوری زندگی کردم که فرهنگش فرق داشت ولی انصافا زود با شریط کنار آمدم. اسپانیایی ها واقعا خونگرم هستند. 

الان باید فوتبال را یاد بگیرم
الان ما بازیکنان جوان در سنی هستیم که می توانیم فوتبال را یاد بگیریم. وقتی می توانی یاد بگیری برای چی نباید بروی؟ تا انرژی داریم باید کار کنیم. باید بهترین جا باشیم و پیشرفت کنیم. پول بعدا هم به دست می آید. دیر و زود دارد. نمی گویم باید مجانی کار کنیم. فوتبال الان بیزینس شده است. ولی من طرز فکرم این است که پول را بعدا به دست بیاورم و اول پیشرفت کنم. تا الان هم خدا پول رسانده و بعدا هم می رساند. اتفاقا بعد از بازی ترکمنستان هم با کروش حرف زدم که به من گفت باید الان دنبال پیشرفت باشی. خیلی چیزها یاد بگیری. 

کروش به جوان ها بها می دهد
صد در صد اروپا رفتنم در حضورم در تیم ملی تاثیر داشت. تجربه ای که در این یک سال کسب کردم به اندازه سه سال حضور در فوتبال ایران بود. وقتی آدم تنها می شود به خیلی چیزها فکر می کند. به اینکه چه اشتباهاتی داشته و بعد پخته تر می شود. شخصیت حرفه ای آدم اینجور وقت ها شکل می گیرد. البته من هدفم این بود که در جام ملت ها کنار تیم ملی باشم ولی به این هدف نرسیدم و حالا قصد دارم در تیم ملی پیشرفت کنم. کروش هم نشان داده به جوان ها بها می دهد. 

پست تیم ملی را حالی نکنند
کسانیکه از تیم ملی انتقاد می کنند فوتبالی نیستند. اگر دوستان تان تیمی بیاورند و قرار باشد شما هم با آنها بازی کنید، فقط نیم ساعت طول می کشد تا ببیند چه خبر است و کلا تیم و بازیکنان در چه وضعی است. من نمی دانم چرا بعد از بازی ترکمنستان انتقاد شد. یکسری بازیکنان جدید آمده بودند. تیم ملی پوست انداخته است. بازی تدارکاتی زیادی هم که کنار هم انجام ندادیم. برای به وجود آمدن هماهنگی زمان نیاز است. مدتی طول می کشد تا بفهمی بازیکن بغلت دستی ات دقیقا چه شکلی بازی می کند. ما راه زیادی در پیش داریم. اگر از الان انتقاد باشد، پشت تیم ملی خالی می شود. جوان هایی هم که تازه آمدند، زود دلسرد می شوند. شک نکنید در بازی با گوام شرایط تیم خیلی فرق خواهد کرد. 

جوان گوشه گیر در تیم ملی نداریم
کروش به بازیکنان جوان اعتماد به نفس می دهد. او در هر دو بازی ازبکستان و ترکمنستان به ما خیلی روحیه داد. اینطور نیست که مثلا توقعش از ما به اندازه توقعی باشد که از بازیکنی با 100 بازی ملی دارد. او به بازیکنان جوان واقعا دلگرمی می دهد. شما ببیند کروش الان در تیم ملی چه رفاقتی را ایجاد کرده است. همه بازیکنان از جوان ترین گرفتن تا بزرگترین، دوست هستند. این وحدتی که کروش در تیم ایجاد کرده واقعا ارزشمند است. از روز اول بازیکنان جوان تیم گوشه گیر نبودند و واقعا ما کنار هم یک تیم هستیم. 

با ختافه سر خانه بحث داریم
باشگاه اتلتیکو پیشنهاد داده به تیم b بروم ولی چون این تیم به دسته چهارم اسپانیا سقوط کرده دیگر تمایلی به رفتن به آن تیم ندارم. الان دوست دارم در جایی بازی کنم که تجربه ام بیشتر شوم. می خواهم به سطح بالاتری بروم. کلی انرژی دارم. باشگاه ختافه به من پیشنهاد داده که به تیم b آنها ملحق شوم ولی هنوز روی امکانات زندگی بحث داریم. آنها گفته اند برایت خانه نمی گیریم. این مسئله کمی من را به شک و تردید انداخته است. با توجه به حقوقی که می دهند، اگر خانه هم ندهند، زندگی برایم سخت می شود. 

از این کشورها پیشنهاد دارم
در حال حاضر هدفم این است به جایی بروم که بازی کنم. از روسیه پیشنهاد دارم. از کشور پرتغال و بلژیک هم پیشنهاد رسیده است. مشغول بررسی این پیشننهادها هستم. البته روسیه جای خوبی است. این کشور می خواهد جام جهانی را برگزار کند و توجه ها نسبت به این کشور و فوتبالیش بیشتر شده است.

 

ماجرای تیم امید
نمی دانم چرا برای دور اول مقدماتی به تیم امید دعوت نشدم. صحبتی که شد گفتند نام تو را برای مرحله اول ریجیستر نکرده بودیم. فکر کنم اسم من یادشان رفته بود!

کروش گفت فکر کن ازبک ها رئالی اند!
کارلوس کروش می داند من رئالی هستم. قبل از بازی ازبکستان در رختکن به من گفت آنها سفید می پوشند و ما قرمز. می خواهم تو را در ترکیب قرار بدهم. فکر کن می خواهی جلوی رئال مادرید بازی کنی. گفتم من رئالی هستم و با خنده گفت، پس لباست را عوض کن! چون من بازیکن اتلتیکو هستم و این تیم را رئال بدجور کری دارد، فکر کرد طرفدار این تیم هستم ولی نمی دانست من رئالی ام و آن موقع فهمید. 

تشابه سبک بازی اتلتیکو و تیم ملی
الان بحثی که می شود شباهت بازی اتلتیکو و تیم ملی ایران است. ببیند کسانی که از سبک بازی تیم ملی ایراد می گیرند، بعد از بازی ترکمنستان هم که ترکیب هجومی بود، دوباره ایراد گرفتند. ما نباید به خاطر منتقدان به تیم ملی خودمان خیانت کنیم. کروش بر اساس مهره هایی که دارد، تیم را می چیند. وقتی ما این شکلی نتیجه می گیریم، چرا بازی نکنیم؟ خود مورینیو هم در اینتر و رئال و الان چلسی دارد این شکلی از تیمش بازی می گیرد. چرا این کار را نکند؟ من واقعا نمی دانم این بحث دفاع اتوبوسی چیست؟ شما به بازی ما در تیم ملی نگاه کنید. در زمین پرس می کنیم. این دفاع نیست، این پرس است. وقتی مالکیت نداریم باید بجنگیم. نباید بگوئیم تیم دارد دفاع می کند. 

نکونام ریزه کاری هایی دارد
الگوی خاصی را در فوتبال دنبال نمی کنم ولی پوگبای یوونتوس را دوشت دارم. با آن قد و قامت تکنیک خوبی دارد. البته خیلی ها می گویند سبک بازی ام شبیه آقای نکونام است. خب من به بازی های او خیلی دقت کردم. وقتی به اسپانیا رفتم فهمیدم که باید ریزه کاری هایی داشته باشید. به هر حال آقای نکونام هم ریزه کاری هایی دارد که سال توانسته در اسپانیا بازی کند. او هم در رده ملی و هم باشگاهی اینهمه بازی کرده است. یک چیزی بوده که او اینقدر کم نوسان بوده است. همیشه در بازی های تعادل داشته. من بازی های نکونام را دنبال کرده ام. مقابل او هم بازی کرده ام. کاملا خونسرد است و استرس ندارد. این به خود آدم برمی گردد. اینکه چقدر اعتماد به نفس دارد. من در بازی ازبکستان سعی کردم با وجود اینکه میهمان بودیم و داوری هم علیه مان بود، مسلط بازی کنم. سعی کردم در زمین ریسک نکنم. دنبال هیجان ناگهانی نیستم. 

هافبک دفاعی نبض تیم است
پستی هافبک دفاعی پستی حیاتی در فوتبال است. بازی تان زیاد دیده نمی شود. شاید شما بگوئید بهترین بازیکن بارسا مسی است ولی به نظرم بوسکتس است. یا یک روز آلونسو بهترین بازیکن رئال بود که توانستند قهرمان اروپا شوند. هافبک دفاعی نبض تیم است. بازیکنی که در این پست بازی می کند باید باهوش ترین باشد.


خاطره من از تمرین اتلتیکو
یک خاطره جالب از حضور در تمرین اتلتیکو دارم. سیمئونه پس از حضور در تمرین تیم گفت من به تمرین تیم بزرگسالان بروم. قبل از بازی اتلتیکو و لورکوزن در لیگ قهرمانان بود که به تمرین رفتم. صبح از خواب بیدار شدم و ماشین یکی از دوستان را که پژو 208 بود گرفتم. ماشین را جلوی استادیوم گذاشتم تا به داخل بروم که نگهبان من را شناخت و گفت ماشین را به داخل استادیوم ببر. خلاصه ماشین را که داخل پارکینگ بردم ناگهان اگزوز ماشین قاطی کرد و دود پارکینگ را گرفت. حالا من قرمز شده بودم و نمی دانستم چکار کنم. سریع ماشین را پارک کردم که بروم ناگهان فرناندو تورس با فرار پیچید کنار من. سرم را آنطرف کردم که من را نبیند! آخر تمرین هم گذاشتم همه بروند و بعد من ماشین را بردارم و بروم. 

در تمرین اتلتیکو همه یکدیگر را می زنند! 
در تمرین اتلتیکو همه همدیگر را می زنند. اصلا بزرگ و کوچک هم ندارد. آخرین تمرین هرکس زنده ماند، او را می گذارند در ترکیب(خنده) واقعا تمرینات جدی است. در تمرین اتلتیکو واقعا تورس به من کمک کرد چون انگلیسی بلد بود. اکثرا تمرین را برایم ترجمه می کرد. چون اولین ایرانی تاریخ باشگاه بودم خیلی معروف شدم. به من می گفتند سعید ایرانی. بازیکنان ایران و عراق را اشتباه می گرفتند و می گفتند در کشورتان جنگ است ولی می گفتم نه عراق یک کشور دیگر است. بازیکنان تیم اتلتکیو جواد نکونام و مسعود شجاعی را خیلی خوب می شناختند چون آنها در لالیگا بازی کرده اند.

بازی اتلتیکو را بین شورشی ها دیدم

ما بازیکنان اتلتیکو یک کارتی داریم که می توانیم با آن همه بازی ها را از نزدیک و در جایگاه vip ببینیم. قبل از بازی بارسا و اتلتیکو یکی از دوستان گفت برویم بازی را ببینم، اما بین تماشاگران. گفتم بلیت بگیر. دیدیم دوتا صندلی در گوشه ای از ورزشگاه خالی است و همان ها را خریدیم. وارد ورشگاه شدیم و تا داور سوت را دیدیم همه از جایشان بلند شدند. 90 دقیقه همه سرپا بودند. نگو رفیق من در جایگاه شورشی ها بلیت گرفته بود! بقیه استادیوم نشسته بودند و ما 90 دقیقه بازی را سرپا دیدیم. شب از کمر درد نخوابیدم!

شوخی با دستیار سیمئونه
بورگاس دستیار سیمئونه با من خیلی شوخی می کرد. من اسپانیایی بلد نبودم اما مدام می آمد با من اسپانیایی حرف بزند. وقتی می دید جوابی نمی دهم فقط می خندید.