عواملی که در بیدارشدن پرسپولیس نقش داشتند
پرسپولیس در شرایطی برابر نماینده قطر به یک پیروزی پرگل دست پیدا کرد که قبل از این دیدار اوضاعی آشفته داشت و به واسطه نتایج ضعیفی که در لیگ برتر کسب کرده بود، امیدواری برای موفقیتش بسیار اندک شده بود.
به گزارش پارس به نقل از مهر، پروسه دست به زانو شدن پرسپولیس و بلند شدن و هم قد شدنش با نام این تیم از ابتدای هفته با حمایت رسانه های مکتوب شروع شد و نیمه شب دوشنبه به اوج رسید آنجا که عادل فردوسی پوری که همیشه متهم میبود پرسپولیس را به خودش آورد آنهم با یک نظر سنجی به ظاهر معمولی.
محبوب ترین بازیکن دو دهه اخیر پرسپولیس کیست؟ نام ها را مرور می کنیم، علی دایی آقای گل جهان و برترین بازیکن قاره آسیا، بازیکن بایرن مونیخ و کاپیتان تیم ملی ایران، علی کریمی جادوگر آسیا بازیکن بایرن مونیخ که برف مونیخ را دید و برترین و فنی ترین بازیکن قاره آسیا کسی که می گویند فوتبال ماشینی آلمان را بیدار کرد تا این آلمان خلاقی شود که امروز می بینیم، مهدی مهدوی کیا موشک هامبورگ که در بند هامبورگ برایش سرودست می شکنند، عابدزاده مرد خندان و جسور و محکم سرخها که هرگز از یاد مردم ایران نخواهد رفت، کریم باقری بازیکن آرمینا بیله فلد، شوتزن قهار و برترین هافبک سالهای اخیر ایران.
نکته جالب ماجرا اینجا بود که کریمی و مهدوی کیا و عابدزاده حرکتی را که عادل شروع کرد را کامل کردند، آنها به ورزشگاه آمدند و در کنار پرسپولیس قرار گرفتند و تا انرژی مثبتی باشند برای آنها که قرار بود به میدان بروند. حتی فرشاد آقای گل و محمد پنجعلی و فنونی زاده و ... هم آمدند تا پرسپولیس را بیدار کنند و چنین هم کردند.
در واقع مردم و بازیکنان وقتی لیست بازیکنان این تیم را دیدند، به خود آمدند آنها سه بازیکن را دیدند که برترین بازیکنان قاره شده بودند، آنها به یاد ملبورن افتادند و دندانهای سپید عابدزاده، به یاد گل باقری و پاس طلایی دایی برای خداداد افتادند، به یاد پرسپولیسی افتادند که به هیچکس باج نمی داد، به یاد مهدوی کیای گریز پا، به یاد دریبلهای جادویی کریمی و ...
موجی درست شد، موجی از انرژی. خیلی ها که نمی خواستند به ورزشگاه بروند، راهی شدند، خیلی ها که قهر کرده بودند، خندیدند و این موج به اردوی پرسپولیس رسید تا آنها به یاد بیاورند که میراثبر چه بزرگانی هستند و پیراهن چه بازیکنانی را برتن کرده اند.
...و پرسپولیس درخشان اینگونه بود که تصمیم گرفت بیدار شود و شبیه به آن تیمی باشد که پیشینیانش ساخته بودند، تیمی زلزله مانند که روی سر لخویای چند ملیتی خراب شد و همه آنها که به ورزشگاه نیامده بودند را به افسوس واداشت.
ارسال نظر