به گزارش پارس به نقل از  مهر، برخلاف برخی که می‌کوشند فوتبال را به درون مرزها و نژادها محدود کنند و برای انتخاب مربی - معلم تیم ملی به رنگ چشم و رنگ موی آن مربی هم نظر دارند، فوتبال مرزها را از بین می برد و در تمام دنیا می تواند دلها را یکی کند. از روستایی دور دست در ایران بگیرید تا برسید به ملبورن استرالیا.

اگر چه پس از پخش دیدار ایران با بحرین در رقابتهای جام ملتهای آسیا موج جدیدی از اعتراض‌ها به سانسور بیش از حد و اندازه در سیما شکل گرفت، اما با وجود این سانسورها و البته با توجه به اخبار و عکس‌های ارسالی از ملبورن استرالیا می توانستید تنفس ایرانی های مشتاق و ذوق زده را در ملبورن حس کنید. آنها بی هیچ سودمندی و بلکه شاید با صرف هزینه های زیاد خودشان را از سیدنی و کانبرا و ...به ملبورن رسانده بودند و می توانستید حس کنید که هرگز دوست نداشتند آن نود دقیقه تمام شود چرا که فرصت دوباره ای برای با هم بودن کنار آنهمه ایرانی که به زبان مادری حرف می زنند، ممکن است تا آخر عمر آنها دوباره رخ ندهد.

مهاجرین ایرانی که هر کدام به دلایل خاص خودشان (تحصیل- شغل و ..) به استرالیا مهاجرت کرده اند، در طول بازی ایران با بحرین که نه بلکه از ساعت‌ها قبل در کنار ورزشگاه و خیابان‌های منتهی به آن گرد هم جمع شده بودند و حرف می زدند و می خندیدند و دسته جمعی با شعارهای مذهبی و ناسیونالیستی و موسیقی فولکولوریک و سنتی، ایران را فریاد می زدند، می نواختند و می‌شنیدند.

نکته بسیار مهم اما حضور بسیار زیاد بچه‌ها بود در ملبورن. تا جایی که در یکی از معدود صحنه‌های سانسور نشده در میان تماشاگران ایرانی طفلی شیر خوار را می‌دیدید که در حال نوشیدن شیر از شیشه‌ای بود که مادرش با پیراهن تیم ملی ایران به او اهدا می کرد و او را به ورزشگاه آورده بود. شاید تنها برای شنیدن فریادهایی با زبان مادری؛ حضور افراطی بچه‌ها در ملبورن نماد این بود که خانواده‌های ایرانی به شدت می کوشند در آن سوی دنیا هم فرهنگ ایرانی را به بچه های خود بیاموزند و البته کجا بهتر از گردهمایی‌های بزرگ فوتبال؟

در ورزشگاه پاختاکور ازبکستان پدر و مادر و دختری را دیده بودیم که پدر ایرانی بود و طرفدار استقلال، مادر اما ازبک بود. در نتیجه پدر در کنار دختر فریاد استقلال - استقلال را سر می داد و دختر فریاد پاختاکور و آنها در تمام نود دقیقه بازی کنار هم کری خواندند و خندیدند تا به نوعی شاهد گفتگوی تمدنها هم باشیم. آنجا در استرالیا هم قطعا چنین اتفاقی رخ داده است و حتما هستند بچه‌هایی که طرفدار استرالیا هستند و پدر و یا مادری که طرفدار ایران!

فوتبال از مرزها می‌گذرد و به تفکرات هیچکس کاری ندارد. این بهترین دستاورد فوتبال در تمام دنیاست. نه نژادپرست است نه با سیاست کاری دارد، فوتبال یک نوع همگرایی فرهنگی است و زبان خاص خودش را دارد که در موارد گروهی بسیار موثر است. صرف نظر از نتایجی که در میدان به دست می آید، دستاوردهای بسیار بالایی دارد و در بسیاری از مواقع آرامش بخش است.

شاید به همین دلیل است که هزینه کردن در فوتبال در تمام کشورهای اروپایی امری طبیعی است و هیچکس آن را با کولیس اندازه گیری نمی کند و دولت‌ها هم با اهدای ورزشگاه‌ها و یا وام های بلند مدت سعی در سرپا نگه داشتن باشگاهها و نهایتا تیم‌های ملی خود دارند.