سفری کوتاه به یک روز به یادماندنی / 8آذر 1376 روز تولد دوباره فوتبال ایران
تاریخی ترین روز فوتبال ایران بی شک تساوی قهرمانانه مقابل استرالیا در شهر ملبورن و صعود به جام جهانی 1998 است.
این اتفاق درست در روز 8 آذرماه 1376 رخ داد. روزی بزرگ که از خاطر نه تنها اهالی فوتبال بلکه همه مردم ایران زدوده نخواهد شد. روزی که فوتبال ایران از خواب بیدار شد و نسل جدیدی از ستاره های دوست داشتنی را معرفی کرد. حالا آن ستاره ها به کسوت مربی گری رو آورده اند و اکثرا هدایت تیم های دیگر را برعهده گرفته اند. بیایید سری بزنیم به آن روز و به یاد بیاوریم چگونه استرالیا را از صعود راحت به جام جهانی متوقف کردیم.
***
ایران در مرحله گروهی جام جهانی 1998 فرانسه نتوانست عملکرد درخشانی داشته باشد و برای صعود، نیازمند استفاده از نیم سهمیه آسیا بود. نیم سهمیه دیگر نیز در اختیار قاره اقیانوسیه بود که استرالیا از آن به مرحله پلی آف رسید. در بازی رفت که روز اول آذرماه 1376 در ورزشگاه آزادی تهران انجام شد، دو تیم با تساوی یک - یک به کارشان پایان دادند و با این نتیجه مشخص بود استرالیایی ها شانس بیشتری برای صعود دارند چون با یک برد خفیف نیز می توانستند به آرزوی دیرینه خود یعنی حضور در جام جهانی دست یابند.
بازی برگشت روز 8 آذرماه 1376 انجام شد. ورزشگاه کریکت ملبورن استرالیا میزبان دیدار برگشت بود و بیش از 85 هزار هوادار استرالیایی به ورزشگاه رفته بودند تا صعود کشورشان به جام جهانی را جشن بگیرند.
***
تیم ملی ایران که در آن روز با هدایت والدیر ویرا برزیلی با این بازیکنان به میدان رفت: احمدرضا عابدزاده، محمد خاکپور، نعیم سعداوی(70-ابراهیم تهامی-90-علی اکبر استاداسدی)، افشین پیروانی، مهدی پاشازاده، حمید استیلی، کریم باقری، مهدی مهدوی کیا، رضا شاهرودی(52-علیرضا منصوریان) خداداد عزیزی و علی دایی. استرالیایی ها نیز چند ستاره بزرگ و باتجربه در ترکیب تیم شان می دیدند از جمله مارک بوسنیچ گلر خوش چهره شان که بعدها راهی منچستر یونایتد شد و لازاریدیس، آئوریلیو ویدمار، کرگ فاستر، مارک ویدوکا و هری کیول.
***
در آن روز تری ونه بلز انگلیسی هدایت استرالیا را برعهده داشت. مربی نامداری که تجربیات فراوانی با خود داشت و می خواست هر طور شده، استرالیا را به جام جهانی فرانسه ببرد. او قبل از اینکه برای انجام بازی رفت به تهران سفر کند، ایران را کشوری بسیار خطرناک دانسته و گفته بود: «این کشور حتی آب آشامیدنی هم ندارد و باید از استرالیا با خودمان آب هم ببریم.» این حرف های ونه بلز از او یک چهره منفور در نزد ایرانی ها ساخت تا غیرت ایرانی یکبار دیگر خود را نشان دهد.
***
استرالیا بازی را کاملا تهاجمی آغاز کرد و باعث شد تیم ملی ایران صرفا به دفاع مشغول شود. لغزندگی زمین هم مزید بر علت شد تا تمرکز مدافعان ما به هم بریزد اما ستاره ای به نام احمدرضا عابدزاده در همان اوایل بازی چند توپ مفید را از مهاجمان استرالیا مهار کرد ولی تاب و توان گلر دوست داشتنی و محبوب تیم ملی کشورمان بیش تنها تا دقیقه 32 به طول انجامید تا بازیکن جوان آن روزهای تیم ملی استرالیا در این دقیقه دروازه ایران را باز کند. در نیمه اول ما فقط یک فرصت گلزنی نصفه و نیمه داشتیم که آن هم روی سرعت مهدوی کیا از سمت راست پدید آمد و البته به سرانجام نرسید تا این نیمه با برتری کامل استرالیا و شکست یک برصفر ایران به اتمام برسد.
***
با شروع نیمه دوم، فشار استرالیایی ها بیشتر شد و آنها موفق شدند خیلی زود گل دیگری را در دروازه ایران جای دهند. حالا همه چیز حکم به صعود استرالیا به دور بعدی دارد اما فردی به نام «پیتر هور» که چهره ای بدنام در کشورش بود، به یکباره از سمت سکوی تماشاگران به سمت دروازه ایران حمله کرده و قبل از رسیدن به احمدرضا عابدزاده، تور دروازه ایران را پاره می کند. این اتفاق، باعث ایجاد وقفه ای 6، 7 دقیقه ای در بازی شد و تمرکز استرالیایی ها بهم ریخت. عابدزاده نیز در شروع کار، با رفتارها و حرکات نمایشی، آمادگی بالای خود روحیه و اعتماد به نفس استثنایی اش را به رخ مهاجمان حریف کشید.
***
ویرا در کنار زمین کار خاصی از دستش خارج نبود با این حال یک تعویض تهاجمی انجام داد تا شاید شرایط کار را تغییر دهد. او ابراهیم تهامی را به بازی فرستاد و درست یک دقیقه بعد یعنی دقیقه 71 در شرایطی که استرالیایی ها کمی عقب کشیده بودند و توپ و فضا در دست ایران بود، بر روی کار تکنیکی خداداد عزیزی و سماجت تهامی در جلو بردن توپ، کریم باقری از راه رسید و توپی سرگردان را با یک ضربه سخت و مطمئن وارد دروازه استرالیا کرد. این گل، باعث نشد کار زردپوشان میزبان تمام شود ولی در تخریب روحیه آنها تاثیر بسزایی داشت. امید حالا به اردوی ایران برگشته بود به خصوص که هافبک های استرالیایی مدام روی بازیکنان ایران خطا می کردند و مشخص بود تمرکزشان بهم ریخته است.
***
اما آن سکانس بزرگ و جاودانه فوتبال ایران در دقیقه 75 کلید خورد. وقتی مارک بوسنیچ توپی را از کنار دروازه خود به میانه میدان شلیک کرد. در یک لحظه علی دایی صاحب توپ شد و با یک پاس تودر مطمئن، باعث شد خداداد عزیزی با سرعتی زیاد از میان مدافعان حریف با تیزهوشی و تیزچنگی به حرکت درآید. مدافعان استرالیا حتی فکرش را نمی کردند با همین تاکتیک ساده، خداداد با گلرشان در موقعیت تک به تک قرار بگیرد. خداداد جلو رفت و در یک لحظه با یک بغل پای آرام و زمینی، دروازه بوسنیچ را گشود.
***
از آن دقیقه به بعد فشار استرالیایی ها روی دروازه ایران بیشتر شد. آنها می خواستند از جهنم تماشاگران خودشان فرار کنند و به همین علت، بازی عجولانه ای را در دستور کار تاکتیکی و فنی خود قرار دادند اما هر چه می زدند، به در بسته می خورد. در 15 دقیقه پایانی، تیم ملی 11 ستاره جذاب داشت اما احمدرضا عابدزاده بود که بیش از همه آنها در زمین می درخشید. او چند بار توپ ها را به شکل معجزه وار و شجاعانه ای مهار کرد و یکبار نیز با یک دست ضربه سر مهاجم حریف را گرفت تا روحیه بازیکنان را چند برابر کند. در تمام این دقایق، ویرا در کنار زمین ایستاده بود و سیگار می کشید. او سیگار می کشید، آن را روی زمین می انداخت و دوباره از روی زمین برمی داشت تا به سیگار پُک بزند.
***
در کنار آن بازی جسورانه، گزارش جذاب جواد خیابانی و القابی که به بازیکنان می داد نیز جاودانه شد. غزال تیزپای فوتبال آسیا از همان روز به سینه خداداد عزیزی سنجاق شد و قهرمانان ملی توانستند باعث و بانی اولین جشن خیابانی ایران پس از انقلاب اسلامی شوند. آن روز هرگز از ذهن اهالی فوتبال پاک نخواهد شد حتی اگر صدسال از عمر فوتبال ایران بگذرد.
ارسال نظر