"هوروَش بند" را چه کسی به مردم معرفی کرد
قطعهی «ماه پیشونی» ترانهای سخیف دارد اما از سوی مردم به عنوان بهترین قطعه موسیقی پاپ در سال گذشته انتخاب شده است؛ حال باید دید علت این تنزل سطح سلیقه عمومی چیست.
به گزارش پارس نیوز، سالیان بسیاری بود که موسیقی ایران هیچ جایی برای معرفی برترین هایش نداشت. جشنواره های بسیاری برگزار میشد اما هیچ کدام نه وجاهت و نه جرات آن را داشتند که به سمت معرفیِ برترین های موسیقی ایران در ژانرهای مختلف بروند.
بالاخره جشن موسیقی ما از سوی چند تن از جوانان خوش ذوق طراحی شد تا موسیقی ایران صاحب رویدادی باشد که در آن برگزیدگان موسیقی ایران در ژانرهای مختلف معرفی شوند. پیش از برگزاری جشن موسیقی ما، تقریبا هیچ متر و معیاری برای معرفی بهترین های موسیقی وجود نداشت. اما این جشن در همین هفته گذشته پنجمین گامش را برداشت تا تنها مرجعِ معرفی بهترین های موسیقی ایران باشد.
پنجمین دوره جشن موسیقی ما حاشیههایی هم داشت. در بخش انتخاب بهترین قطعه موسیقی پاپ از نگاه مردم، «ماه پیشونی» به عنوان بهترین قطعه سال 1396 از سوی مردم انتخاب شد.
پس از این انتخاب در فضای مجازی انتقادهای بسیار متوجه قطعه «ماه پیشونی» و البته مردمی شد که به این اثر رای داده بودند. بسیاری معتقدند که متن ترانه این قطعه بسیار سطحی است. برخی انتقاد کرده بودند که چرا سطح سلیقه عمومی مردم تا این حد پایین آمده که به چنین قطعه ای رای می دهند.
چنین انتخابی از سوی مردم نشان دهنده واقعیتی انکارناپذیر در جامعه است.
باید بپذیریم که سطح سلیقه عموم مردم ما در حدِ همین قطعه «ماه پیشونی» از «هوروش بند» پایین آمده است. مگر دیگر نامزدهای بخش بهترین قطعه موسیقی پاپ در سال 1396 سطح کیفی شان چقدر با همین «ماه پیشونی» تفاوت دارد؟
پرسش بزرگ این است که مقصرِ تنزل سطح سلیقه مردم در موسیقی ایران کیست و چیست. واقعیت این است که این تنزل مسببان بسیاری دارد که یکی از مهمترینهایش رسانه است.
هوروش بند را تلویزیون به مردم معرفی کرد
یادمان هست و شاید یادتان باشد که همین گروه «هوروش بند» وقتی تقریبا هیچ سابقه هنری نداشتند و کل تجربه کاریشان به انتشار چند آهنگ در فضای مجازی خلاصه میشد؛ ناگهان به یکی از پربیننده ترین برنامه های تلویزیون دعوت شدند.
همان برنامه و همین تلویزیون عزیزمان، سکوی پرتابِ گروهی شد که حتی نام شان را هم نتوانسته بودند درست تلفظ کنند.
مهدی دارابی در آن برنامه پربیننده گفته بود که نام گروهمان را با سرچی شانسی در گوگل انتخاب کردیم. آنها در گوگل اسمی را سرچ می کنند و جنابِ گوگل هم لطف می کند عنوان «هوروش» را به آنها معرفی می کند. دارابی و دوستانش این کلمه را اشتباه تلفظ می کنند و هرگز هم برای اصلاح اشتباهشان اقدامی نمی کنند. در حالی که تلفظ درست این کلمه «هوروَش» است.
وقتی اشتباه ها درست و درست ها اشتباه می شوند
در مراسم پنجمین جشن سالانه موسیقی ما برای معرفی بهترین قطعه موسیقی پاپ در سال 1396 یکی از استادان ادبیات انتخاب شده بود. این استاد ادبیات وقتی پشت میکروفن قرار گرفت و نام قطعه برگزیده و گروه «هوروَش بَند» را به درستی تلفظ کرد، بیشتر حاضران در سالن خندیدند. آنها گمان کردند که این استاد ادبیات نام این گروه را درست تلفظ نکرده است، در حالی که اینگونه نبود.
وقتی عنوان گروهی آن هم در ژانر موسیقی پاپ به اشتباه تلفظ و به مردم معرفی می شود، همگان را به اشتباه می اندازد. وقتی هم کسی عنوان این گروه را به درستی تلفظ کند، همه فکر می کنند او اشتباه کرده است.
این همان روندی است که باعث می شود، اشتباهها درست به نظر بیایند و درستها در نظرِ عامه مردم اشتباه باشند. این همان روندی است که به در جامعه ایران در حال پیشروی است؛ روندی که ارزشها را به آرامی به ضدِ ارزش تبدیل میکند و درستها را غلط و غلطها را درست مینمایاند.
بدون تعارف باید گفت که یکی از مهمترین دلایل این ولنگاریِ فرهنگی تلویزیون است. تهیه کنندگانی در این رسانه مشغول به کارند که به خاطر رسیدن به منافعشان دست به هر کاری می زنند.
امروز سطح شنیداری مردم تا این حد پایین آمده که «ماه پیشونی» را به عنوان بهترین قطعه سال انتخاب می کنند؛ حال باید مسببان این اتفاق را بازخواست کرد.
بخش هایی از ترانه «ماه پیشونی» را بخوانید:
با انگشت همه نشون میدن منو ماه پیشونی قلبمو خوب زدی بردی
پاک این دل شده مست و خراب تو ببین این دل نابو تو گول زدی بردی
وقتشه دیوونه بشم به سیم آخر بزنم وقتشه که شمارتو بگیرمو زنگ بزنم
نمیتونه سد کنه رامو کسی جلو دارم نیست مثه تو یکی یدونه آخه تو این عالم نیست
وزیر ارشاد هم چشم به بازار هنر دارد
به هر روی ماجرای تلویزیون، تهیه کنندگانِ سودجو و مافیای پنهانیِ برنامه های تلویزیونی همچنان ادامه دارد. از سوی دیگر مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم دست روی دست گذاشتهاند و منتظرند ببینند بازار موسیقی چه مسیری برایشان تعیین میکند. همین چندی پیش بود که وزیر ارشاد در گفتوگویی گفته بود که نمایشها و موسیقیهایی که مخاطب ندارند، هیچ لزومی ندارد که اجراهای صحنهای داشته باشند.
این حرفهای یعنی موسیقی و تئاتر و در کل هنرِ کشور باید به سمتِ چیزی برود که بازار طلب میکند و هنرهای فاخر و جدی هم هیچ حمایتی از سوی دولت نخواهند داشت.
و ماجرا ادامه دارد
همین چند شب پیش در برنامه ی علی ضیا دو برادر که یکی کودک و دیگری نوجوان است، همراه با پدر و مادرشان به برنامه فرمول یک دعوت شده بودند.
این دو برادر خواننده هم هستند. پدر و مادرِشان هم کر و لال هستند. اگر در ماه های اخیر دیدید که کنسرت های پرشماری از سوی این دو برادر در تهران و شهرستان ها برگزار شد و تجارت سنگینی حولِ آنها شکل گرفت، اصلا تعجب نکنید و اصلا هم گمان نکنید که آمدن این دو برادر به برنامهای پربیننده در تلویزیون مقدمه ای است برای شروع یک تجارت بزرگ در عرصه موسیقی ایران...
ارسال نظر