ابراهیم حاتمیکیا رکوددار آثار برتر سینما
سایت سینمایی سلام سینما به عنوان یکی از مرجعهای سینمایی در میان مخاطبان خود نظرسنجی در خصوص بهترین فیلمهای جشنواره فجر طی سالها برگزاری آن منتشر کرده که در این میان ابراهیم حاتمی کیا با سه فیلم رتبه اول کارگردانان را در اختیار دارد.
به گزارش پارس نیوز، سایت سینمایی سلام سینما به عنوان یکی از مرجعهای سینمایی در میان مخاطبان خود نظرسنجی در خصوص بهترین فیلمهای جشنواره فجر طی سالها برگزاری آن منتشر کرده که در این میانابراهیم حاتمی کیا با سه فیلم رتبه اول کارگردانان را در اختیار دارد.
همین طور مجید مجیدی با وجود اینکه با یک فیلم در این فهرست قرار گرفته، اما فیلم بچههای آسمان او رتبه اول را از آن خود کرده است. فهرست کامل ده فیلم برتر ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر به شرح زیر است:
۱- بچههای آسمان
فیلم بچههای آسمان از زمان نخستین اکران خود تا اکنون جوایز زیادی را به دست آورد ه. است: برنده سیمورغ بلورین بهترین فیلم از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از پانزده همین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین فیلم برداری از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۵)، کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر و همچنان برنده جایزه از جشنواره کن.
۲- آژانس شیشهای
آژانس شیشهای نه تنها یکی از بهترین فیلمهای ژانر دفاع مقدس است که یکی از تراژیکترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران هم هست. آژانس شیشهای درباره آرمانهای شکستخورده نسلی است که جانشان را برای ایستادن پای عقاید خود، کف دستشان گذاشتند و به میدان جنگ رفتند و حالا همه آرمانهای خود را پس از جنگ و در روزگار صلح برباد رفته میبینند. حاج کاظم با بازی پرویز پرستویی نماینده همان دسته از مبارزانی است که انگار سهم خودشان را از جبههها نگرفتند و پیرو شرایط اجتماعی آرمانهای خود را طلب میکنند. این آرمانهای برباد رفته و تلاش حاج کاظم برای اینکه یک تنه در مقابل عداوتها بیاستد و آنها را زنده نگه دارد همان بعد تراژیک آژانس شیشهای است. همان جایی که تحمل بار التهاب و فشار تماشاگر را سخت میآید و او هم همپا با حاج کاظم زیر بار این فشار، کمرش خم میشود.
آژانس شیشهای داستان رزمنده سابقای است که بعد از اتمام جنگ دست به گروگانگیری در یک آژانس هواپیمایی میزند تا عباس هم رزم سابق اش برای مداوا به لندن فرستاده شود و در این مسیر با مشکلات و موانعی رو بره رو میشود.
۳- تنگه ابوقریب
فیلمی که به تنهایی شش سیمرغ جشنواره فجر سی و ششم را از آن خود کرد. تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی و تهیه کنندگی سعید ملکان ساخته شد و موسسه اوج سرمایهگذاری آنرا به عهده داشت. کاراکتر امیر جدیدی و جواد عزتی را میتوان جذابترین المانهای فیلم دانست که آنرا تا انتها سرپا نگه میدارند. محبوبیت این چنین همهگیر تنگه ابوقریب، اما بیش از آنکه مربوط به کیفیات و ویژگیهای سینماییش باشد به واسطه احساساتگرایی اغراقانگیز و زیادش است بهشکلی که مخاطب را به دام خود میاندازد.
گاهی در زندگی در موقعیتهایی قرارمیگیری که بالاتر از اهمیت مرگ و زندگی شخصی است. گاهی مرگ وزندگی یک کشور در گرو تصمیم توست. از میدان ندا میآید، هرکس بترسد زودتر میمیرد... حال ببینیم چطور غیرت بر قدرت نظامی چیره میشود.
این خلاصهایست که برای فیلم ارایه شده، اما به شکل کلی فیلم شرح لحظات پایانی جنگ تحمیلی پیش از پذیرفتن قطعنامه است و اینکه چطور رشادت مردان در ساعات پایانی سرنوشت جنگ را تغییر میدهد.
۴- مهمان مامان
یکی از بهترین فیلمهای داریوش مهرجویی با کلی غذای خوشمزه و سفرهای رنگین که حتما گرسنهتان خواهد کرد. فیلمی که در جشنواره بیست و دوم به عنوان بهترین فیلم انتخاب شد و قصه خودش را از کتاب مهمان مامان نوشته هوشنگ مرادی کرمانی اقتباس کرده است. یک فیلم کمدی خانوادگی که بیپرده دست روی جدیترین خلاهای زندگی یک خانواده پایین شهری میگذارد و البته همه را هم به سرمنزل مقصود میرساند. صمیمیت عجیب و غریبی در فیلم موج میزند که مهرجویی در فیلمهای بعدی خود هرگز نتوانست آنرا دوباره بازسازی کند.
برای خانوادهای مهمان سرزده، تازه عروس و داماد، میآید، اما از آنجایی که وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم میدهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند.
جالب است بدانید که در ابتدا قرار بود نقش داماد معتاد را که پارسا پیروزفر بازی کرده و به خوبی هم از پس ایفای آن برآمده، محمدرضا گلزار بازی کند. اما از جانب گلزار به مهرجویی خبر انصراف میرسد درحالیکه او بسیار مشتاق بازی در این نقش بوده و روزی میرود سر صحنه و تازه متوجه میشود که بنا به حرفی که به مهرجویی زده شده دیگر در فیلم حضور نخواهد داشت.
۵- ایستاده در غبار
اولین ساخته محمدحسین مهدویان که نام او را بر سر زبانها انداخت. فیلمی که در مرز میان سینمای مستند و داستانی قرار میگیرد و نمیتوان دقیقا تعیین کرد که مستند است یا داستانی. صداهای فیلم همگی مستند و واقعیاند و تصاویر همه ساخته شدهاند. اما نکته مهم فیلم در اینست که مهدویان بسیار هوشمندانه موفق میشود براساس مصاحبهها و صداهای آرشیوی که از دوران رشادتهای حاج احمد متوسلیان دارد روایت داستانی خودش را بسازد که خیلی ارتباط مستقیمی با مصاحبهها ندارند. انگار که اول فیلم با صداها ساخته شده باشد و بعد از آن تصاویر اضافه شده باشند. در جشنواره سی و چهارم ایستاده در غبار سروصدای زیادی بهپا کرد. این متفاوتترین فیلمی است که در تمام تاریخ سینمای دفاع مقدس ایران میتوانید پیدا کنید. ایستاده در غبار را میتوان متفاوتترین برنده سیمرغ بهترین فیلم تمام ادوار جشنواره فیلم فجر هم دانست.
فیلم شرحی بر زندگی حاج احمد متوسلیان، رزمنده بزرگ است و زندگی او را از دوران کودکی و در میان خانواده تا آخرین لحظات قبل از ناپدید شدن بررسی میکند و آنچه بیشتر از همه بر آن تاکید میورزد زندگی شخصی و تبلور اعتقادات مذهبی حاج احمد در رفتارها و شکل زندگی او است بدون آنکه شعارزده یا یک سویه به نظر برسد.
۶- از کرخه تا راین
از کرخه تا راین محصول سال ۱۳۷۱ به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا است که با استقبالی غیرقابل پیشبینی از سوی مردم روبهرو شد. فیلمی که به اثرات بمبارانهای شیمیایی و سرنوشت رزمندگان منزوی بعد از جنگ میپردازد. موضوعی که در زمان خودش و در سالهای پس از جنگ برای تماشاگران و جامعه ایران بسیار خاطرهانگیز بود و همین دلیل توجه زیاد مردم به این فیلم شد. فیلمی احساسی که بعید است دل تماشاگری را به دست نیاورد و از جمله آثار مهم کارنامه فیلمسازی حاتمیکیا.
سعید رزمنده جانباز که برای معالجه چشمان خود عازم آلمان میشود، خواهرش لیلا را که سالیانی دراز است با همسر آلمانی خود در شهر «کلن» زندگی میکند بعد از مدتها ملاقات میکند. سعید بعد از سیر مراحل درمان بینایی خود را بازمی یابد و اکنون محیطی تازه و غریب پیش روی اوست و خواهری که سعید را دریچهای بر خاطرات دور و عزیز گذشته میداند. سعید در تدارک بازگشت به ایران است که نتایج آخرین آزمایشات پزشکی وی همه چیز را بهم میریزد.
۷- روز سوم
روز سوم از جمله آثار سینمای دفاع مقدس است که در زمان خود با استقبال بسیار خوبی از جانب تماشاگران روبهرو شد. داستان عاشقانهای که در میان بمب و رگبار، در مرکز خرمشهر خونین، محاصره شده است. روز سوم یک حامد بهداد بهیادماندنی و تکرارنشدنی دارد که موفق شد تندیس جشن حافظ برای بهترین بازیگر مرد را از آن خود کند هرچند که در داوری جشنواره آنطور که باید دیده نشد. محمدحسین لطیفی سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را آن سال از جشنواره با خود به خانه برد.
این فیلم، روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. سمیره و رضا، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. در شرایطی سمیره، در حلقه دشمن میماند و رضا مجبور میشود سمیره را در خانه مخفی کند تا مجددا با همرزمهایش برای نجات او بیایند. در این بین خواستگار قبلی سمیره که عراقی است و عضوی از نیروی نظامی عراق و همکار سابق سمیره در مدرسه خرمشهر نیز بودهاست، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مأمور قرار میدهد، اما این پنهان کاریها خیلی زود تمام میشود و فرمانده معشوقهاش را در خانه مییابد.
۸- ماجرای نیمروز
در پی محبوبیت ایستاده در غبار، محمدحسین مهدویان با ماجرای نیمروز در جشنواره سی و پنجم شرکت کرد و جوایز زیادی از جمله سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین طراحی صحنه و لباس را از آن خود کرد.
نکته مهم درباره ماجرای نیمروز اول در زمان روایی فیلم است. یعنی سال پرآشوب شصت با همه تنشها و وحشتها و ترورهایش. سالی آشفته که جامعه ایران از درون درگیر نزاعهای دوقطبی شده و مردم به جان یکدیگر افتادهاند. سالی که کمتر کسی تا پیش از این دست رویش گذاشته و از آن روایتی در سینمای ایران به دست داده بود. از این حیث ماجرای نیمروز فیلمی یکه به حساب میآمد که این روحیهاش را در فرم فیلم و مهمتر از آن در ساخت شخصیتهای اصلی قصه هم حفظ کرد. این گروه خشن، جدایی ناپذیرند و قرار است ایران را به تنهایی از سال شصت عبور دهند. داستان آنها به هم گره خورده و جدایی ناپذیراند؛ روحیهای که در فیلمهای ایرانی خیلی وقت بود کمش داشتیم. برای همین با همه مختصات فرهنگی و عقیدتی که در پس ماجرای نیمروز پرورده میشود ظاهر و کیفیت فیلم بیش از هرچیز به فیلمهای هالیوودی میماند.
۹- رخ دیوانه
رخ دیوانه فیلم پربازیگر ابوالحسن داوودی بعد از زادبوم است که در سال ۱۳۹۳ ساخته شد. فیلم رخ دیوانه در بخش مسابقه سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین صداگذاری و بهترین جلوههای ویژه میدانی و جلوههای بصری این جشنواره را دریافت کرد. فیلمی با روایتی غیرخطی و پر از کاراکترهای مختلف و داستانهای عجیب و غریبشان که فیلم را غنی میکند و تماشاگر را وا میدارد تا همه حواسش را به او بدهد. همین کاراکترهای متعدد و روایت هرکدامشان که بیشک حتی اگر خیلی هم از اصل قضیه پرت و دور به نظر برسد ربطی جدی و مستقیم به پایانبندی فیلم پیدا میکند، بزرگترین نقطه ویژه رخ دیوانه محسوب میشود.
رخ دیوانه داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند، مسیری که درک جدیدی از زندگی و اجتماع را برای هرکدامشان رقم میزند.
۱۰- به رنگ ارغوان
به رنگ ارغوان ساخته پر حاشیه ابراهیم حاتمی کیا و از معدود فیلمهای او که کارش به توقیفی پنج ساله کشید. فیلم در دوران محمود احمدی نژاد ساخته شد و در جشنواره بیست و سوم فیلم فجر، وزارت اطلاعات مستقیما جلوی نمایش فیلم را گرفت تا در جشنواره بیست و پنجم و در پایان دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به نمایش دربیاید و فراتر از انتظار هم ظاهر شود و سیمرغ بهترین فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین کارگردانی، فیلمبرداری و فیلمنامهنویسی را از آن خود کند.
شفق یکی از اعضای یک گروه سیاسی که در پی پیروزی انقلاب از ایران خارج شده، پس از سالها تلاش میکند برای دیدن دخترش «ارغوان» که دانشجوی دانشکده جنگلداری است مخفیانه به ایران بازگردد و برای این کار از دو واسطه استفاده میکند. سیستم امنیتی که در جریان این تصمیم شفق قرار گرفته، یکی از مأمورین امنیتی به نام «هوشنگ» را به عنوان به عنوان دانشجو وارد دانشکده میکند و او با بهرهگیری از ابزار جاسوسی و امنیتی فوق سری سعی دارد تا با کنترل ارغوان، شفق را به دام اندازد. در این میان بین او و ارغوان رابطهای عاشقانه شکل میگیرد.
ارسال نظر