بررسی اظهارات سیاسی - هنری یک میکروسلبریتی؛
تلاش «نیوشا ضیغمی» برای رسیدن به باران کوثری! +فیلم
لیست آثاری که که ضغیمی طی هفت سال اخیر در آن ایفای نقش کرده، آیا به سینمای اندیشه محور شباهت دارد؟ «آدمباش»، «ما خیلی باحالیم»، «شام عاشقانه سه نفره» و نمونههایی شبیه این آثار که خانم بازیگر در آن حضور پیدا کرده چه نسبتی با اندیشه دارد؟
کارنامه «نیوشا ضیغمی» در میان بازیگران ایران چندان شاخص نیست. این بازیگر طی یک دهه اخیر فیلم شاخص یا نقش شاخصی را در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بازی نکرده و به دلیل حباب رسانهای و علاقه مفرط به اظهار نظر درباره اغلب مسائل مربوط به امور جاری کشور تا سبک زندگی، گزینهای است که به صورت متعدد مورد اقبال رسانههای سلبریتیمحور قرار میگیرد.در واقع سبک برخورد رسانهای با ضیغمی سبب پاک شدن صورت مسئله اصلی میشود و یک موضوع مهم در فرآیند تحلیل فعالیتهای فرامتنی خانم بازیگر، مورد ارزیابی قرار نمیگیرد؛ آیا او بازیگر مهمی است؟ شان سلبریتی بودن او ریشه در کدام رخداد هنری دارد و بر اساس کدام شاخصه ثبت شده در کارنامه بازیگریاش او را باید سلبریتی مهمی به حساب آوریم؟
اما اظهار نظرهای عجیب او هر چند وقت یکبار در یکی از رسانههای سلبریتیمحور منتشر میشود و موجی از واکنش را برمیانگیزد. اخیر او در گفتوگو با سرنا درخصوص به دنیا آوردن فرزندش در ایران گفت: یک مساله شخصی است که چرا فرزندم را در ایران به دنیا آوردم، لذا بقیه هنرمندان نیز برای خود می توانند تصمیم بگیرند.
اعتراض اجتماعی از حنجره دست چندمها
نیوشا ضیغمی در گفتگو با برنامه سرنا به وضعیت اقتصادی کشور اشاره کرد و اظهار داشت: در شرایط نابسامان اقتصاد کشور اصلا به صلاح نیست که افکارعمومی را به سکونت بازیگران در خارج از کشور سوق دهیم. او در ادامه اشاره میکند تنها کار هنرمند این است که صدای اعتراض جامعه خود باشد.
نخستین سئوالی که مطرح میشود این است که آیا او به عنوان بازیگر نه چندان محوری در سینما که نقش تعیین کنندهای در آثاری که در آن بازی میکند ندارد و در حرفهاش به جای پیشرفت، در سراشیبی پسرفت قرار دارد، چگونه میتواند صدای اعتراض جامعه خود باشد و نکته مهمتر این است که چقدر جامعه به واکنشهای هنرپیشههای درجه چندم محتاج است؟ این اظهار نظر ضیغمی بیشتر شبیه برخی اظهارات مسعود کیمیایی و ابراهیم حاتمیکیاست؛ هنرمندان معترضی که مولف سینمای اعتراضی هستند. بازیگر فیلم «ما خیلی باحالیم»، «هشتگ»، «آدمباش»، «دختر شاه پریون» ، فعالیتهای سینماییاش چه نسبتی با مفهوم اعتراض دارد؟
چرا میخواهد شبیه باران کوثری باشد؟
بازیگری که در چنین فیلمهایی بازی میکند نمیتواند در خارج از آثارش شبیه «باران کوثری» باشد. حداقل ضیغمی تلاش میکند، رفتار فرامتنیاش شبیه اظهارنظرهای غیرکارشناسی - عصبی باران کوثری باشد. رفتار خشن و عصبی باران کوثری و اظهار نظرهای غیر کارشناسیاش در مورد همه چیز، شبیه فیلمهایی است که بازی میکند، اما ضیغمی کدام اثرش شبیه رفتارهای فرامتنی اوست ؟ «آدمباش» یا «ما خیلی باحالیم» ؟
باران کوثری نمیتواند الگوی اعتراضی باشد، چون او نیز تجربه آکادمیکی به صورت تخصصی در حوزه اظهارنظرهایش ندارد. ضمن اینکه فرد الگو قرار گرفته نمیتواند مرجعیت و اعتباری کسب کند، چون هر دو نفر ، چه سلبریتی اول و میکروسلبریتی مقلد، دریافتهای اجتماعی، سیاسی و اجتماعی معتبری ندارند.
اشراف سیاسی ندارم
تمسخر ۴ درصدیها یا تمسخر مانیفست
با پشتوانه درج شده در سطور پیشین خانم بازیگر ، در ایام انتخابات با اتکا به کدام کارنامه غنی و محوبیت مردمی هنری شهردار وقت تهران را به سخره میگیرد؟ او در کشاکش ایام انتخابات در گفتوگو با تیوی پلاس درباره طبقهبندی اقتصادی - اجتماعی ۴ درصدی توسط شهردار سابق تهران، میگوید:این طبقهبندی کاملا سطحی است و چگونه میتوان تشخیص داد؟ چهار درصد از جامعه چگونه متفاوت هستند و مفهومی که بدان میپردازند جامعه هنری نمیتواند جز آن باشد.
کافیست حضور کمرنگ ضیغمی را بر اساس عمق آثاری که خانم بازیگر طی چند سال اخیر در آن بازی کردهاند، تحلیل کنیم که در اغلب موارد، آثاری که ایشان در مقام بازیگر سینما بازی کردهاند در دایره نقد و ارزیابی نمیگنجد و در اغلب موارد، بسیاری از اسامی فیلمها، گویای سطح دریافتها و معلومات بازیگر زن را هویدا میکند.
سینمای ایران به لطف پردیسسازی گسترده شهردار سابق از خطر ورشکستگی نجات پیدا کرد تا بازیگرانی نظیر او بتوانند ۵ دقیقه در «خوب، بد، جلف» به عنوان بازیگر حضور داشته باشند، تا فیلمهای متوسطی که حضور این بازیگر محدود به چند دقیقه است، به شکل گستردهای نمایش داده شود.
وقتی معدل تحصیلات آکادمیک اهالی سینما از استاد بهرام بیضایی تا نیوشا ضیغمی از سطح پایان متوسطه عبور نمیکند، چگونه سلبریتیها، در مورد افرادی با سطح آکادمیک و بینش سیاسی میتوانند اظهار نظر کنند؟ در جایی که ضیغمی با استناد به فیلم زیر اعتراف میکند که آگاهی سیاسی چندانی ندارد.
آیا حمایت از زایمان سلبریتیها در خارج از کشور به معنی حفظ وجه بینالمللی کشور است؟ آیا بازیگری که پاسپورت ایرانی را بی ارزش توصیف میکند با این اظهار نظر وجه بینالمللی کشورش را حفظ میکند؟
در فراز مهمی این بازیگر یک شعار روتین را مطرح میکند و میگوید مغز اندیشمند جامعه هنرمندان و سینماگران هستند. لیست آثاری که که ضغیمی طی هفت سال اخیر در آن ایفای نقش کرده، آیا به سینمای اندیشه محور شباهت دارد؟ «آدمباش»، «ما خیلی باحالیم»، «شام عاشقانه سه نفره» و نمونههایی شبیه این آثار که خانم بازیگر در آن حضور پیدا کرده چه نسبتی با اندیشه دارد؟
ارسال نظر