راوی لشکر عاشورا در ایام دفاع مقدس
نگاهی به عملکرد لشکر 31 عاشورا در عملیات والفجر 8 با مرور خاطرات محمد اللهیاریفر را در ادامه میخوانید.
اللهیاریفر در دفاع مقدس از راویان لشکر عاشورا به شمار میرفت و به خاطر نزدیکی به فرماندهان در جریان تصمیمگیریها بود. نویسنده کتاب در فصل اول همراه عکسهایی از نیروهای لشکر، چگونگی تشکیل لشکر 31 عاشورا را توضیح میدهد.
لشکر ۳۱ عاشورا در این عملیات نقشی مؤثر داشت و فرماندهان و رزمندگان این لشکر حرفهای زیادی از انجام این عملیات بزرگ و سرنوشتساز دارند. محمد اللهیاریفر به عنوان یکی از نیروهای لشکر عاشورا در عملیات والفجر ۸ حرفها و اطلاعاتش را در قالب یک کتاب منتشر کرده است. این کتاب که توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با عنوان منابع دست اول جنگ ایران و عراق چاپ شده اطلاعات خوبی را در اختیار خوانندگان و علاقهمندان میگذارد.
اللهیاریفر در دفاع مقدس از راویان لشکر عاشورا به شمار میرفت و به خاطر نزدیکی به فرماندهان در جریان تصمیمگیریها بود. نویسنده کتاب در فصل اول همراه عکسهایی از نیروهای لشکر، چگونگی تشکیل لشکر ۳۱ عاشورا را توضیح میدهد. لشکری متشکل از رزمندگان آذربایجانی که سال ۱۳۶۰ تأسیس میشود و کمی بعد یکی از بزرگترین فرماندهان دفاع مقدس یعنی شهید مهدی باکری را به فرماندهیاش میبیند.
پس از شهادت باکری، امین شریعتی به فرماندهی لشکر میرسد و برای عملیات والفجر ۸ ایشان مسئولیت فرماندهی لشکر را برعهده دارد. در بخش بعدی اطلاعات جغرافیای منطقه عملیات آمده و نویسنده در هر بخش عکسهایی از رزمندگان لشکر را چاپ کرده که کمک زیادی به درک بیشتر شرایط آن روزها میکند.
بخش شناسایی و اطلاعات منطقه یکی از بخشهای مهمی است که کار سخت نیروهای شناسایی را نشان میدهد. بخشی از شناسایی منطقه را نیروهای غواص در آبهای سرد رودخانه بهمنشیر انجام دادند که کاری سخت و طاقتفرسا بود. «کمبود لباسهای غواصی سبب میشد نیروهای بسیجی به نوبت آن را تن کنند و گشادی لباسها به دلیل نامتناسب بودن سایز آنها با نیروها سبب میشد آنها حین تمرین از سرما بلرزند. بارها فینها از پای تعدادی بیرون آمد و در رودخانه گم شد و این قصه تا شب مانور عملیات ادامه داشت.» (ص ۶۲)
اللهیاریفر در بخشهای بعدی کتاب به سازماندهی و آمادهسازی واحدها و شرح عملیات میپردازد. کتاب با ذکر نام شهدا خواننده را با آنها آشنا میکند و موجب میشود تا خواننده علاقهمند به دنبال اطلاعات بیشتری از زندگی آنها برود. اگر راوی روی زندگی شهدای لشکر تمرکز و آنها را کمی بیشتر معرفی میکرد بر ارزش کتاب افزوده میشد. با اینکه کتاب در هر بخش اطلاعات خوبی به خوانندهاش میدهد ولی سبک نوشتاری و ساختار کتاب باعث میشود تا از جذابیتهای آن برای خواندن کاسته شود. اگر نویسنده کتاب از ساختاری دیگر برای نگارش کتاب استفاده میکرد، بر جذابیت اثر نهایی میافزود و خواننده را بیشتر درگیر میکرد.
راوی کتاب به خاطر بودن در مرکز حوادث، اطلاعات خوبی از نیروها و عملیات والفجر ۸ دارد و چه بهتر که این اطلاعات را به شکل بهتری به رشته تحریر درآورد. این سبک از نگارش، برای مخاطب عام که علاقه به خواندن نثر جذاب یا روایتی داستانی دارد شاید جذابیت زیادی نداشته باشد. اگر نویسنده جای آوردن مطالب کلی، بخشی از عملیات را به عنوان خط داستانی انتخاب میکرد و عملیات را حول همین اتفاق توضیح میداد، کتاب را برای خواننده بسیار خواندنیتر میکرد.
ارسال نظر