به گزارش پارس نیوز، 

بیژن کامکار، از وی در مورد ایده کنسرت خیابانی، همکاری اش با تلویزیون  و نسبت موسیقی و مناسک دینی پرسیده ایم که شما را به خواندن این بخش دعوت می کنیم:

تلویزیون ابر رسانه است اما کنسرت خیابانی ریسک بالا و مخاطب محدود دارد

بیژن کامکار در پاسخ به این سوال که اخیرا پیشنهاداتی در مورد اجرای کنسرت خیابانی مطرح شده که با توجه به حواشی پیش آمده، عملی شدن یا نشدنش جای بحث دارد، آیا شما در کنار این طرح که با هدف شاد کردن مردم مطرح شده، پیشنهاد دیگری دارید؟ گفت: من همیشه گفته‌ام که تلویزیون، ابر رسانه است که می تواند ارتباط من هنرمند را با ٨٠ میلیون نفر مخاطب برقرار کند، اما در حالی که تهران فقط ١٦ میلیون جمعیت دارد و کنسرت خیابانی در بهترین شرایط تنها با چند هزار نفر به اندازه گنجایش استادیوم آزادی، ظرفیت دارد. امکانی که می تواند ارتباط ما را با ٨٠ میلیون نفر ایرانی و حتی خارج از ایران برقرار کند، تلویزیون است؛ ولی متاسفانه تلویزیون هم در عرصه موسیقی مصرفی فعالیت می‌کند.

تحسین قورباغه خوانان در تلویزیون

وی افزود: ای کاش من را وادار به این جواب نمی‌کردید، زیرا من دوست ندارم حتی یک مورچه از من برنجند ولی واقعیت امر این است که دوستان عزیز من که در تلویزیون فعالیت می‌کنند، گاهی اوقات یک خواننده ای را با عناوین و اصطلاحات فوق العاده زیبا و خوب به تلویزیون می آورند که مانند قورباغه می خواند! خب مردم هم آن را قبول می کنند، زیرا آن مجری را دوست دارند و به آنها اعتماد دارند. دختر من در کار سینما است و روزی با او در این مورد صحبت می‌کردم او به من گفت آن مجری می‌گوید وقتی که کامکارها را دعوت می‌کنیم و در برنامه حاضر نمی‌شوند، ما مجبوریم از این اشخاص استفاده کنیم ! اما من می‌پرسم خسارتی که از این شیوه وارد می‌شود را چگونه جبران می‌کنید؟

این هنرمند موسیقیدان در پاسخ به این سوال که شما چرا در تلویزیون حضور پیدا نمی‌کنید؟ گفت: من با معیارها و مقیاس های تلویزیون مخالفم و همچنین با معیارها و مقیاس های تلویزیون هم یکی نیستم. چرا که ما نمی توانیم بدون ساز، فقط لب خوانی نشان دهیم ضمن آن که اصولا به لب خوانی اعتقادی ندارم. 

آرزویم حضور در تلویزیون است اما به طور کامل!

بیژن کامکار تصریح کرد: روزی با یک دوست فرهیخته نشسته بودیم و سازی زمین بود، من از آن آقا خواستم که به آن ساز بگوید بنوازد! گفت نمی شود، منظورت چیست؟ من گفتم خُب معلوم است که نمی شود، زیرا این منم که باید با انگشتانم و احساسم چیزی را که یاد گرفتم بنوازم، آن وقت آن شی بی گناه را نشان نمی دهید و منی که گناه کارم را نشان می دهید؟ 

وی تاکید کرد: ما خواسته عجیب و غریبی نداریم ولی نمی توانم بدون ساز با برادرم اردوان،قشنگ،پشنگ،ارژنگ،ارسلان،اردشیر و سایر اعضای گروه کامکارها، به تلویزیون بروم و لب خوانی کنم. من آرزوی این را دارم که به تلویزیون کشورم که ابررسانه است و موجب ارتباط من و 80 میلیون ایرانی می شود، بروم اما به شرطی که درست و کامل بروم.  

بیژن کامکار در پاسخ به این سوال که، پس فارغ از اینکه فضای کنسرت خیابانی فراهم نشود یا بشود، شما پیشنهادتان این است که حتما پخش تلویزیون هم داشته باشد؟ گفت: این پیشنهادها خوب است ولی در چنین شرایطی از نظر من ریسک است. همان طور که چندی پیش در فوتبال دیدید با وجود این که لیدر دارند، ولی شعارهای منحرف نیز داده شد؛ بالاخره، وقتی بیست هزار نفر در خیابان می نشینند، ممکن است در این میان چهار نفر کار ما را خراب کنند و شعار دهند. مگر این که خود دولت این کنسرت را بگذارد و مسئولیتش را بپذیرد. من همیشه می گویم بعضی حرکات در شان وظایف فتوا دهندگان و مدیران کلان است و اگر ایشان بگویند همه چیز درست می شود و یک حمایت حداکثری از این کنسرت شود. اما فقط یک مجوز نباید داده شود و تلویزیون هم باید تبلیغات کند آن وقت دیگر آن انسان های نابابی که می خواهند شعار دهند دستشان بسته می شود.

وی افزود: در صورت شکل گیری این اتفاق، مانند اوایل انقلاب که ما سه عدد خواننده پاپ داشتیم و الان هزاران نفر داریم و همه می خوانند، اگر چنین راهی باز شود تمام گروه ها در خیابان می خوانند و در همه محله ها یک خواننده خواهیم داشت. 

تاج اصفهانی نزدیک به ٤٠ شاگرد روضه خوان داشت

کامکار در پاسخ به این سوال که هنر موسیقی در فعالیت های مذهبی چه جایگاهی می تواند داشته باشد گفت: من معتقدم موسیقی یک مسئله خدایی است و می شود به جای محدود کردن آن، همانطور که در کلیسا سنفونی نواخته می شود، از آن استفاده بهتری کرد و چه بسا از این طریق، در جذب مردم به امور دینی موفق تر باشیم.

وی افزود: این حرف برای چهل سال پیش است، زمانی که تاج اصفهانی فوت کرده بود و با پیشنهاد پرویز مشکاتیان به مراسم ترحیمش رفتیم. با کمال تعجب دیدم که نیمی از حضار در سالن روحانی هستند و من در گوش مشکاتیان گفتم مگر این‌ها نمی دانند تاج اصفهانی مطرب است؟ به من گفت همه اینها شاگردانش بودند که پیش او ردیف یاد می گرفتند!

این خواننده موسیقی ایرانی در ادامه با انتقاد گفت: تاج اصفهانی نزدیک به ٤٠ شاگرد روضه خوان داشت، اما این روزها  می بینیم که برخی مداحان با لحنی عربی یا ترکی و با صدایی ناخوشایند می خوانند و نمی دانیم که مردم به چه صورت اشکشان در می آید! خوانندگان مذهبی ما هم باید ردیف یاد بگیرند، تا آن حادثه عاشورا را با سوز دلشان بیان کنند نه با صدای بد که از ته گلو  می آید که ساخته نشده و آموزش ندیده است.

این پژوهشگر حوزه موسیقی افزود: آیا می دانید که ردیف از دوره صفویه تا قاجاریه به ما ارث رسیده است؟! این را من به نقل از نور علیخان که در خدمتش بودم و استاد زمان ما، لطفی که به خانه‌شان رفت و آمد داشتم می گویم، که ردیف ما یا همان دستگاه‌های آواز ایرانی که ما الان داریم، از روضه خوان ها به ما ارث رسیده است و موزیسین ها، از آن ها گرفته اند. زیرا در مقطعی که به دلیل نداشتن تاریخ مکتوب و منسجم، نمی دانم کدام دوره بوده، موزیسین ها حق خواندن نداشته اند.

حفظ کمانچه را مدیون لرها هستیم

کامکار افزود:  نداشتن سنت نگارش تاریخ، باعث شده که خیلی از موضوعات در طول تاریخ ما گم شده است و حتی خیلی از سازهای ما هم گم شده است. مثلا تمام موزیسین های دوره باستان مانند باربد، نکیسا، بامشاد، آزادوار چنگی  و ...، چنگ نواز بودند و زمانی که اعراب به ما حمله می کنند و موسیقی حرام می شود، چنگ به روسیه می رود؛ یا عود که صدای بمی دارد و با اقلیم و سلیقه آنها تطبیق داشته را با خود می برند. حالا ما باید برویم تکنیک چنگ را از روس ها و عود را از عرب ها بگیریم، در صورتی که اینها ساز اصیل ما بودند.

وی در پایان گفت: خیلی از ساز ها از ایران رفتند و دیگر به ایران برنگشتند، اما بعضی سازها مانند دف و نی در با ورود به مراسم دراویش، خودشان را از بحث حلالی و حرامی نجات دادند. حتی حفظ سازی مثل کمانچه را مدیون لرها هستیم که آن را در مراسم آینی‌شان مانند عروسی، شادی و عزا به کار گرفتند.  


انتهای پیام/