تفسیر آیاتی از سوره انفال
در ادامه تفسیر آیات ۳۵-۳۹ سوره انفال میخوانید.
«انفال» معنى بهرهها و غنائم جنگ و ثروت هاى عمومى است. نام دیگر سوره انفال، «فاضحه» است.
انفال نام هشتمین سوره قرآن مجید که از آیه اوّل این سوره گرفته شده است. بعضى موضوعات مطرح شده در این سوره عبارتند از: انفال و غنائم، صفات مؤمنان واقعى، داستان جنگ بدر، واقعه تاریخى شب هجرت رسول خدا (ص) از مکّه به مدینه، حکم اسیران جنگى، احکام جهاد، حکم خمس، خرافات مشرکان و راه شناخت منافقان و مبارزه با آنان. این سوره ۷۵ آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت نماید من شفاعت کننده و گواهی دهنده برای او، در روز قیامت خواهم بود، مبنی بر اینکه او از نفاق به دور است و به تعداد همه مردان و زنان منافق در دنیا، به او ده حسنه داده میشود و ده گناه از او پاک میشود و ده درجه بالا برده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی او در دنیا بر او درود میفرستند.
امام جعفر صادق علیه السلام: هر کس سورههای «انفال» و «توبه» را قرائت کند هرگز نفاق وارد قلب او نمیشود و در زمره شیعیان از امر حسابرسی فراغت یابند.
ابی بن کعب از نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است:
که هر کس سوره انفال و توبه را بخواند روز قیامت من شفیع و گواه او خواهم بود او از نفاق بری است و به عدد هر منافقی در دنیا، ده حسنه به او داده میشود و ده گناه از او برداشته میشود و ده درجه بر درجاتش افزوده میشود و عرش و حاملان آن در ایام زندگی برایش طلب رحمت میکنند و روز قیامت از خوانهای بهشت میخورد تا مردم از حساب تمام شوند.
وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ «۳۵»
(دعا و) نمازشان نزد بیت اللّه (کعبه)، جز سوت و دست زدن نبود.
پس به خاطر آنکه کفر میورزیدید، عذاب (الهی را) بچشید.
نکته ها:
* «مُکاءً»، به معنای سوت زدن و «تَصْدِیَهً»، به معنای دست زدن است.
* سوت کشیدن آنان شاید به خاطر اعلام حضورشان نسبت به بتهایی بوده که در کعبه قرار داشته است.
* مفسّران از مصادیق روشن عذاب در جملهی «فَذُوقُوا الْعَذابَ» را شکست مشرکان در جنگ بدر میدانند.
پیام ها:
۱-بی احترامی و انجام امور لغو و بیهوده، همچون دست و سوت زدن در مکان مقدّس، نشان دهندهی لیاقت نداشتن برای تولیت آن مکان است. إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ ... وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً
۲-در طول تاریخ، مراسم مذهبی دستخوش تحریف و یا آمیخته به اموری لغو شده است. صَلاتُهُمْ ... مُکاءً وَ تَصْدِیَهً
۳-گاهی مقدّسترین مراکز، صحنهی بالاترین خرافات میشود. «عِنْدَ الْبَیْتِ إِلاّ مُکاءً وَ تَصْدِیَهً»
۴-کفر و بی احترامی به مقدّسات، عذاب الهی را بدنبال دارد. «مُکاءً وَ تَصْدِیَهً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ»
۵-لجاجت و استمرار در کفر و انحراف، عامل نزول عذاب است. «فَذُوقُوا الْعَذابَ
بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ»
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللّهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَهً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ «۳۶»
همانا آنان که کافر شدند، اموال خود را صرف میکنند تا از (رفتن مردم به) راه خدا جلوگیری کنند. در آینده نیز این گونه خرجها را خواهند داشت، سپس (اموال هزینه شده) مایهی حسرت آنان میگردد و آنگاه شکست میخورند؛ و آنان که کافر شدند، به سوی دوزخ محشور خواهند شد.
نکته ها:
* بعضی نزول این آیه را دربارهی بودجهی سنگینی که کفّار مکّه برای جنگ بدر خرج کردند، میدانند، ولی عمومیّت آیه، شامل همهی بودجههایی میشود که صرف مبارزه و مقابله با اسلام میشود.
* تکرار جملهی «الَّذِینَ کَفَرُوا» شاید برای آن باشد که برخی از کفار سرمایه گذار، بعداً مسلمان شدند و حسرت پولهای خرج شده را میخوردند، برخی هم که بر کفر باقی ماندند و اهل دوزخ شدند. آری، جهنّم برای کفّاری است که بر کفر خود باقی میمانند، امّا مؤمنان اگر به نتیجه هم نرسند حسرت نمیخورند، چون خداوند اجر آنها را میدهد.
پیام ها:
۱-کفّار همواره برای جلوگیری از گسترش اسلام، اموال خود را خرج میکنند، ولی در نهایت نتیجهای جز حسرت و شکست قطعی ندارد. (تمام آیه)
۲-پیامبر صلی الله علیه و آله، خبر غیبی میدهد که در آینده نیز بر ضد اسلام سرمایه گذاری خواهند کرد، ولی پیروزی با اسلام است. فَسَیُنْفِقُونَها ... ثُمَّ یُغْلَبُونَ
۳-تلاش کافران تنها شکست دنیوی ندارد، بلکه عذاب اخروی نیز دارد.
یُغْلَبُونَ ... إِلی جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ
۴-بی ایمانی وکفر، سبب سقوط انسان و ورود به دوزخ است. «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ»
لِیَمِیزَ اللّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ یَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلی بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ «۳۷»
(این حسرت، شکست و عذاب) برای آن است که خداوند، ناپاک را از پاک (در این جهان و آن جهان) جدا کند و پلیدیها را برهم نهد و همه را متراکم سازد و در دوزخ قرار دهد، آنان همان زیانکارانند.
نکته ها:
* «َیَرْکُمَهُ»، به معنای متراکم ساختن و روی هم انباشتن است.
* گرچه جهنّم بسیار بزرگ است و پیوسته میگوید: «هَلْ مِنْ مَزِیدٍ» و بیشتر میخواهد، ولی هر یک از دوزخیان در تنگنا به سر میبرند. همانند دیوار بزرگی که جای میخهای بسیار دارد، ولی هر میخی در فشار است.
پیام ها:
۱-از نتایج جنگ حقّ و باطل، روشن شدن روحیّات، انگیزه ها، عملکردها، تعهّدات و توطئه هاست تا جوهرهی انسانها کشف شود. «لِیَمِیزَ اللّهُ»
۲-جداسازی طرفداران حقّ از باطل، از سنّتهای الهی است. «لِیَمِیزَ اللّهُ» چنانکه در روز قیامت نیز خطاب میشود: «وَ امْتازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ»
۳-تراکم، فشار و ضیق مکان، از ویژگیهای دوزخ و دوزخیان است. «فَیَرْکُمَهُ جَمِیعاً فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ»
۴-خسارت واقعی انسان، دوزخی شدن اوست. «فِی جَهَنَّمَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ «۳۸»
(ای پیامبر!) به کافران بگو:اگر (از انحراف و عملکردهای ناپسند) دست بردارند، گذشتهی آنان بخشوده میشود و اگر (به روش سابق خود) برگردند، به تحقیق سنّت الهی در برخورد با گذشتگان، (دربارهی آنان نیز) جاری است.
نکته ها:
* «انتهاء»، به معنای پذیرش نهی و دست برداشتن و انجام ندادن کاری به خاطر نهی از آن کار است.
پیام ها:
۱-پیامبر مأمور است سنّت خداوند، (مغفرت در صورت توبه کردن و سرکوبی و نابودی در صورت لجاجت کافران) را به مردم ابلاغ کند. قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ... وَ إِنْ یَعُودُوا ...
۲-توبهی کافر و بی دین هم پذیرفته میشود. «قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ»
۳-در اسلام، همواره راه توبه و اصلاح به روی افراد باز است و بن بست وجود ندارد. «إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ»
۴-در قضاوت، میزان حال فعلی اشخاص است، نه گذشتهی آنان. قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا ...
۵-اسلام، جنگ طلب نیست، بلکه در پی اصلاح است. «إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ»
۶-مسلمان شدن، گناهان و خلافهای قبلی را محو میکند. «إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ» چنانکه در حدیث میخوانیم: «الاسلام یَجُبّ ما قبله
۷-تشویق، در کنار تهدید قرار دارد. إِنْ یَنْتَهُوا ... إِنْ یَعُودُوا
۸-باز گذاشتن روزنهی امید، نباید چنان باشد که احساس شود از روی ضعف، سراغ مجرمان رفته ایم. «إِنْ یَنْتَهُوا، إِنْ یَعُودُوا»
۹-اوّل تشویق و اتمام حجّت، سپس تهدید و خشونت. «إِنْ یَنْتَهُوا، إِنْ یَعُودُوا»
۱۰-قانون عادلانه و حکیمانهی الهی در طول تاریخ، نسبت به همه یکسان و تغییرناپذیر بوده است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ»
۱۱-سنّت الهی، نجات و پیروزی انبیا و به کیفر رساندن کفرپیشگان است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ» چنانکه آیه دیگر میفرماید: «کَتَبَ اللّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی»
۱۲-از تاریخ و سرنوشت دیگران عبرت بگیریم. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ»
وَ قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بِما یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ «۳۹»
و با آنان (دشمنان) بجنگید تا فتنهای (از کفر و شرک) بر جای نماند و دین، یکسره برای خدا باشد، پس اگر (از کفر خود) دست کشیدند، همانا خداوند به آنچه انجام میدهند بیناست.
نکته ها:
* جنگ و جهاد در اسلام، برای کشور گشایی نیست، بلکه برای گسترش مکتب اسلام و مقابله با فتنه است. در قرآن، فتنه بالاتر از قتل، «الْفِتْنَهُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» بلکه شدیدتر از آن شمرده شده است. «الْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»
* «فتنه»، معنای وسیعی دارد و شامل هر گونه اعمال فشار میشود. در قرآن، فتنه به معنای شرک نیز آمده است، شاید به این لحاظ که از سوی مشرکان انواع محدودیّتها و اعمال فشارها بر فکر و روح حقّ طلبان و جامعهی آنان انجام میگیرد، یا از آن جهت که شرک، موجب عذاب ابدی میشود. همچنین تحمیل کفر بر مؤمنان و انسانهای پاک فطرت نیز فتنه است.
* به فرمودهی امام صادق علیه السلام تحقّق قطعی و نهایی این آیه، در زمان حضرت مهدی علیه السلام است. امام باقر علیه السلام فرمود: «تأویل این آیه هنوز نیامده است، آنگاه که زمان تأویل آیه برسد، فتنه گران کشته و شرکی نخواهد بود».
* این آیه، با آزادی در پذیرش دین: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» منافات ندارد، چون باید فتنه و طاغوت را زدود، تا فضا برای انتخاب و اختیار انسان باز شود.
پیام ها:
۱-هدف از جهاد در اسلام، رفع فتنه و سلطهی کفّار و ایجاد فضای سالم برای دعوت به حقّ است. قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ ...
۲-تا زمانی که کفّار مشغول فتنه گری اند، فرمان مبارزه وجود دارد. «قاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ»
۳-دشمنان، در هر مقطع که دست از جنگ بکشند، با آنان، برخوردی مناسب در همان مقطع میشود. فَإِنِ انْتَهَوْا ...
انتهای پیام/
ارسال نظر