به گزارش پارس نیوز،
کپشنهایی که در نگاه اول زیبا هستند و حاوی یک جمله کپی شده ادبی، اما وقتی عکسها را میبینید متوجه میشوید که ماجرا چیز دیگری است.عکسهایی که درآن یا یک برند خاص لباس و ساعت و کفشی که متعلق به سلبریتی است به نمایش گذاشته میشود یا یک خانه و محل مجلل ومسافرت پرزرق و برق! حالا دیگر روزی نیست که یکی از این مسائل را در پست تازه یک سلبریتی و یا فرزند یک فرد مشهور(آقازادهها) در فضای مجازی مشاهده نکنیم! جالب اینجاست که کمی آن سوتر در پیج افراد مشهوری همچون دی کاپریو، هر روز پستها حاوی موضوعات زیست محیطی یا بحران سوءاستفاده از کودکان و زنان و خشکسالی است. آن طور که این سلبریتیها گویی از مسائل پیش پا افتادهای همچون نمایش کارهای روزانه خود در ژستهای مختلف عبور کرده و بهدنبال حل مشکل با استفاده از شهرت خود هستند.
واکنش تند به نمایش تجمل
اما این رفتار افراد مشهور در فضای مجازی با واکنشهای مختلفی از سوی شهروندان عادی
جامعه روبه رو می شود. واکنشهایی که نمود بارز آنها را میتوان در کامنتهای زیر این پستها به عینه مشاهده کرد. دستهای اندک مثل همیشه از مارک و نوع لباس پوشیدن این سلبریتی تعریف میکنند و به به و چه چه میکنند. دستهای دیگر که بسیار بیشتر از دسته اول هستند هم از این نمایش لاکچریسم ابراز بیزاری میکنند و تأسف میخورند. بعضیها مثل همیشه توهینها را روانه بخش کامنت میکنند، تاآنجا که فرد مشهور گاه مجبور به بستن بخش کامنتها و سپس گلایه و شکایت ازمخاطبان بهدلیل حجم بالای توهینها در رسانهها میشوند. این مسأله به شکل بارزی خود را هر روز در پیج افراد مشهور نشان میدهد. افراد مشهوری که به رغم دیدن این واکنشها از سوی مردم، بعضاً دوباره همین رویه و به نمایش گذاشتن داراییهای خود را ادامه میدهند. در همین چند وقت اخیر چند ماجرا که منتسب به برخی افراد مشهور یا سیاسی بود سبب شد تا نقد این مسأله بیش از گذشته در رسانهها صورت گیرد.
حمله کامنتی با کوچکترین نشانه
اما شاید برای خود این افراد و برخی سلبریتیهای دیگر این سؤال باشد که چرا واکنشهای عمومی به این گونه مسائل اینقدر تند و خشن است؟ واکنشهایی که میتواند بیش از هرچیزی بیانگر فاصله میان افراد مشهور جامعه با بدنه اصلی شهروندان و جامعه باشد. بهعنوان نمونه در همین مورد اخیرعکسهای عروسی فرزند یک سفیر واکنشهای کامنتی در فضای مجازی آنقدر تند بود که تعجب بسیاری را برانگیخت. عدهای از کاربران دراین باره نظر داده بودند: با
پول مملکت و بیت المال عروسی میگیرید و بعدش هم این طوری فخر میفروشید! یا کاربری دیگر میگوید: ما که دستی به بیت المال نداریم، نوش جان آقازادهها و همسرشون!هرچند که اینها تنها چند نمونه از واکنشها به این ماجرا بود اما خود نشان میداد که جامعه چقدر از این مسأله خشمگین است. حال آنکه عکسهای منتشر شده از این عروسی برعکس عکسها و تصاویر لاکچری برخی افراد مشهور آنقدر هم تم تجملگرایی نداشت.
نمک پاشی روی زخم تبعیض
در کنار این مسأله، برخی کارشناسان بر این باورند که برای بررسی این موضوع باید چند مسأله را کنار هم قرار دهیم؛ اول خبرهایی که طی چند هفته اخیر در فضای مجازی منتشر میشود، اعتراض معلمان به
حقوق پایین،
خودکشی یک پسربچه آبادانی به خاطر فقر، کاهش چشمگیر
ازدواج به خاطر بحرانهای اقتصادی و نداشتن حداقلهای تشکیل یک زندگی! دومین مسأله هم انتظار شهروندان از مقامات کشوری، فرزندان و سلبریتیهای فرهنگی و اجتماعی است. افرادی که به هر صورت از آنها انتظار میرود که در شرایط بحرانی وضع کشور و شهروندان را بیش از هر قشر دیگری درک کنند. و سومین مسأله به طور کلی نفس این ماجراست. نمایش عریان داراییها در حالی که بخش بزرگی از جامعه از داشتن آن محرومند میتواند نوعی فخرفروشی و حتی نمک پاشیدن روی زخم آنها محسوب شود.
ما مسئول فقر دیگران نیستیم!
هر چند که برای تحلیل بهتر این مسأله باید نظرات آن سوی ماجرا را هم دید. بسیاری از سلبریتیها یا فرزندان افراد مشهورچند ایده را درباره نمایش زندگی خود مطرح میکنند: 1-دلیلی وجود ندارد که ما بهدلیل اینکه دیگران اندازه ما از دارایی مالی برخوردار نیستند، روزهای خوش زندگیمان را پنهان کنیم 2-اینستاگرام ما صفحه شخصی است و هر کس دوست ندارد نگاه نکند 3- نمیشود به خاطر ملاحظه دیگران و وضعیت اقتصادیشان هرکسی از لذتهای خود چشم پوشی کند4- ما یا پدرانمان تلاش کردهایم و چنین شرایطی را برای خود فراهم کرده ایم، دیگران هم همین تلاش را انجام بدهند و به نتیحه برسند و خود را مانند ما در اینستاگرام به نمایش بگذارند. 5-اگر بخواهیم خودمان را به خاطر فقر دیگران محدود کنیم از زندگی لذت نخواهیم برد.یک سلبریتی نمیتواند بیمسئولیت باشدجدای از نظرات برخی از این افراد مشهور و دلایل خود برای این گونه نمایشها، کارشناسان بریک مسأله تأکید فراوان دارند و آن هم سطح بالای انتظاری است که از سلبریتیها و افراد مشهور برای درک وضعیت جامعه میرود، چرا که طبیعتاً این افراد باید بینش وسیع تری نسبت به قشر عام جامعه نسبت به مسائل روز جامعه داشته باشند. یک سلبریتی یا فرزند یک فرد مشهور نمیتواند نسبت به شرایط متفاوت امروز اقتصادی و فرهنگی جامعه بیتفاوت باشد و حتی باید بهعنوان یک فرد مشهور نقش مثبت و سازنده داشته باشد. اما آنچه که امروز از سوی برخی از این افراد رخ میدهد برعکس این مسأله است و به تعبیر برخی شهروندان این افراد انگار در جزیرهای جدا از جامعه
ایران زندگی میکنند. براساس مشاهدات این روزهای فضای مجازی میتوان گفت این بخش از افراد مشهور بیتوجه به وجود شکافهای فرهنگی-اقتصادی جامعه در حال تحریک گسل هستند. جامعهای که انتظار دارد این افراد اگر هم از شرایط خوبی برخوردارند تا این اندازه آن را به نمایش نگذارند و به نوعی از به رخ کشیدن آن خودداری کنند.اما به هر صورت این موج نمایش زندگی لاکچری توسط سلبریتیها در فضای مجازی همچنان ادامه دارد و به این ترتیب باید هر روز بیشتر در انتظار تبعات آن بود. تبعاتی که دامن همه جامعه را خواهد گرفت.
این آتش دامن همه را خواهد گرفت
بسیاری از صاحب نظران همیشه تبعاتی قابل توجه را برای نمایش عریان شکاف طبقاتی عنوان میکنند بویژه وقتی که این نمایش در فضای مجازی با میلیونها بیننده صورت میگیرد و برای آن مثالهای زیادی هم عنوان میکنند. بهعنوان نمونه اگر تا دیروز این تناقضهای دارا و
فقیر را فقط افراد درون شهرهای بزرگ میدیدند حالا با رشد تکنولوژی و گسترش فضای مجازی شهروندانی که در نقاط محروم و با کمترین امکانات زندگی میکنند هم نظاره گر آن هستند. این مسأله میتواند یک بدبینی بزرگ نسبت به دیگر شهروندان جامعه و نظام سیاسی در وجود این فرد شکل دهد. ضمن اینکه سؤالات بیپاسخی را برای وی به وجود میآورد که سبب شکلگیری عقدههای اجتماعی و عصبانیتهای آنی شود. اتفاقی که در همین شهرهای بزرگ هم در حال رخ دادن است و بخشی از خشونتها و عدم کنترل رفتار در بزنگاههای روابط اجتماعی را باید ناشی از آن دانست، چرا که فرد در وجود خود احساس عقب افتادگی از رشدی میکند که سقفش را سلبریتیها یا فرزندان افراد مشهور تعیین میکنند. همچنین او با دیدن تصاویر زندگی پرزرق و
برق افراد مشهور همسن خود، دائماً این حس را دارد که تبعیض اجتماعی مانع از
رشد و رسیدن او به چنین شرایط مشابهی شده است. طبیعتاً این افراد پس از تکرار این مسائل در
ذهن خود میتوانند به یک قانون گریز و هنجار شکن تبدیل شوند که قواعد اجتماعی خود را رعایت نمیکنند.
همچنین بخشی از همین موضوع را میتوان در محتوای کامنتهایی که در زیر پستهای این افراد مشهور درج میشود مشاهده کرد. با کمی دقت متوجه میشویم که این واکنشها دقیقاً یک نوع رفتار همراه با عصبانیت بسیار زیاد ناشی از نمایشی است که این افراد مشهور به راه انداختهاند.اما آن سوی ماجرا را هم باید دید. جایی که سلبریتیها میتوانند درست در نقطه مقابل این مسأله ازشهرت خود استفاده کنند و ایجادکننده موجهای مثبت درباره مسائل مختلف جامعه باشند و یا یک رفتار درست اجتماعی را تبلیغ کنند. این نیاز بویژه در روزهایی که جامعه با بحرانهایی پیش روست و نیاز به پیشگامانی برای انجام رفتارهای بزرگ اجتماعی دارد پررنگتر است. دلیل آن هم تبعیت بخش قابل توجهی از شهروندان از این سلبریتی هاست و آنها قطعاً میتوانند موجهای مثبت ایجاد کنند. مثلاً چگونگی برخورد با آدمهای بزهکار در جامعه، یا کودکان کار یا بسیاری از بحرانهای اجتماعی دیگر که حل آنها نیاز به الگوسازی دارد و افراد مشهور میتوانند برای حل آن در انتظار
دولت نباشند.ازمنظر دیگر هم این مسأله به نفع خود آنها خواهد بود و محبوبتر خواهند شد، چرا که شهروندان جامعه در فضای مجازی این حس را خواهند داشت که این افراد در کنار جامعه قرار دارند و با استفاده از موقعیت و شغل خود در حال انجام کاری مثبت و سازنده هستند، موضوعی که این روزها کمتر در فضای مجازی این افراد به چشم میخورد و گویی نمایش زندگی لاکچری به یکی از علاقههای اصلی آنها در فضای مجازی تبدیل شده است.
انتهای پیام/
ارسال نظر