«من بن لادن را کشتم»!
مهران تقوی از خوانندگان کتاب « من بن لادن را کشتم » این کتاب را معرفی کرده است وی درباره این اثر مهدی رضایی نوشته است:
مهدی رضایی پنجمین اثر خود را با نام جذاب «من بن لادن را کشتم» در نمایشگاه سال جاری روانه بازار کتاب کرد. پیش از این رمان «چه کسی از دیوانه ها نمی ترسد؟» مجموعه داستان «آواز گوسفندها» رمان «روزگار فراموش شده» و کتاب تحقیقی «خطاهای نویسندگی و تجربیات نویسندگی» معرف قلم این نویسنده جوان بوده است.
حالا مخاطبانش او را یک نویسنده معترض و منتقد اجتماعی می دانند. نقد اجتماع و اعتراض به بی تفاوتی ها در همه آثار داستانی او دیده می شود. اما آخرین اثر او مخاطبانش را بیش از پیش غافلگیر می کند.
او این بار نه مثل اولین رمانش سراغ نقد جامعه ایرانی رفته و نه مثل آواز گوسفندهایش سراغ نقد روابط اجتماعی و نه مثل روزگار فراموش شده اش به سراغ نقد انقلابیون رفته است. او این بار خطر بزرگتری در عرصه نویسندگی انجام داده و در این رمان به نقد جوامع بین المللی می پردازد. او مستقیما نوک قلمش را به سمت سازمان ملل و حکومت آمریکا گرفته. عملا هر دو این ها را فاسد و جنگ افروز و ضدانسانی معرفی می کند.
شاید چنین دیدگاهی درباره حکومت آمریکا حرف تازه ای نباشد اما وقتی این نگاه طرف دیگرش سازمان ملل باشد، جذابیت و جسارت در اثر خودنمایی می کند.
شخصیت اصلی این رمان یک کماندوی ویژه صلح سازمان ملل است که با توجه به فسادهای موجود در سازمان فراری می شود و سر از یک گروه نظامی خصوصی درمی آورد. این فقط یک شروع است و این کماندوی فراری وارد جریان هایی می شود که مجبور است به ایران بیاید و دوباره به آمریکا برگردد و بعد برای یک ماموریت مهم به مکه برود و در آخر برای کشتن بن لادن به پاکستان راهی شود.
اتفاقات و اسناد ارائه شده این رمان آنقدر واقعی است و روایت داستان چنان جذاب است که یکباره به همه چیزهایی که درباره اتفاقات از یازده سپتامبر تا کشته شدن بن لادن دیده و شنیده ایم، شک می کنیم.
جسارت نویسنده در اینکه تلاش می کند در چنین اثری سازمان ملل را نه تنها یک سازمان بی مصرف نشان دهد بلکه تلاش در الزام انحلال چنین سازمانی را مطرح می کند که این جسارت در نوع خود جالب، کم نظیر و ستودنی است.
مهدی رضایی با آخرین اثرش بیش از پیش نگاه مخاطبان را به خود جلب کرده است. گاهی دل جامعه را، گاهی دل انسان ها را و حالا اثری که می تواند نگاه بی تفاوت جوامع بین المللی را بدرد.
این رمان پر است از صحنه های بی نظیر اکشن و کشتار و سلاخی که شاید نمونه هایش را در فیلم ها یا مستندها دیده باشیم اما وجود چنین صحنه هایی خشن در یک اثر داستانی حداقل به یاد نگارنده این متن نمی آید. به هر روی این رمان به عنوان رمانی متفاوت، جذاب و خواندنی به مشتاقان عرصه رمان توصیه می شود.
انتهای پیام/
ارسال نظر