روایت نوازنده ارکستر زن ایرانی از حضور در روسیه
صبا طبخی هنرمند ایرانی و نوازنده ارکستر ملی ایران گفت: تعداد زیادی خانم در ارکستر داریم که همیشه برای آدمهایی که حجاب ندارند عجیب است که ما ساز میزنیم؛ هرچند ما به این موضوع عادت داریم ولی عموما برای خارجیها عجیب است.
جادوی فوتبال طی دو هفته اخیر خیلی خوب خود را در متن جامعه ایرانی نشان داده و حالا بازیهای خوب و جذاب تیم ملی ایران در جام جهانی روسیه، باعث شده این رویداد جهانی بیش از پیش حال و هوای ایرانیها را کمی تغییر دهد. گذشته از جشنهای خیابانی و اتحادی که فوتبال دوباره باعث شد همه یک حرف را بزنیم، در هفتهای که گذشت جامعه ایران شاهد یکی از اتفاقات مهم در حوزه یکی از مطالبات اجتماعی خود بود. در ورزشگاه آزادی پس از سالها بر روی زنان ایرانی باز شد و آنها نشستن بر سکویهای این ورزشگاه را تجربه کردند.
تجربهای که به دلیل محدودیتهایی که برای زنان برای حضور در ورزشگاهها ایجاد شده، تجربه شیرینی بود. حالا صبا طبخی هنرمند ایرانی و نوازنده ارکستر ملی ایران در تقاطعی از این محدودیتها در روسیه ایستاد.
جایی که توانست با حضور در استادیومهای ورزشی در شهرهای سن پترزبورگ و کازان از نزدیک بازیهای ایران را تماشا کند و تیم ملی کشورش را تشویق کند و در تقاطعی دیگر به عنوان نوازنده زن ایرانی در ارکستر ایران در روسیه مخاطبان غیرایرانی را جذب موسیقی ایرانی کند. طبخی متولد ۱۳۶۳، فارغ التحصیل از دانشگاه هنر در مقطع کارشناسی ارشد نوازندگی ساز تار است که طی سالهای اخیر همکاری با ارکستر ملی ایران بعنوان نوازنده تار داشته است و سرپرست و تنظیم کننده قطعات گروه بیداد مرکز آموزش بنیاد رودکی بوده و همزمان تجربه تدریس در آموزشگاه های موسیقی دارد.
روایت او به عنوان زن ایرانی که تجربه تماشای بازهای ایران در جام جهانی و اجرای موسیقی در روسیه را داشته است، را در ادامه بخوانید؛
چه شد به روسیه رفتید؟
ما خبردار شدیم که بنیاد رودکی با فدراسیون فوتبال تفاهمنامهای را برای اجرای سرودهای جام جهانی برای تیم ایران امضا کردند؛ البته ما بیخبر بودیم تا اینکه فهمیدیم قطعاتی در حال ساخت است و قرار است تعدادی از دو اکستر ملی و سمفونیک انتخاب شوند و برای اجرا به روسیه بروند. من به شخصه فکر میکردم اجرا در ایران است ولی بعد فهمیدیم که اجرا برای روسیه است و خیلی خوشحال بودیم که برای حمایت از تیم ملیمان قرار است به روسیه برویم. وقتی قطعات ساخته شد از ارکستر ملی انتخاب شدم و به ارکستر سمفونیک پیوستیم؛ تمرینات در تهران به صورت فشرده انجام شد و از روز ۲۳ خرداد به روسیه رفتیم و اجرای کنسرتها را در سه شهر سنپترزبورگ، مسکو و کازان داشتیم.
چند سال است که در ارکستر ایران فعال هستید و اجراهای شما در روسیه به چه شکلی بود؟ واکنش مخاطبان غیرایرانی در اجراهای شما چگونه بود؟
من حدود دو سال است که با ارکستر ملی ارتباط دارم و در سه شهری که اجرا داشتیم، اکثر تماشاچیها روس بودند و همه میگفتند که ما آمدیم تا اجرای شما را ببینیم و اقبال زیادی برای موسیقی ایرانی داشتند. این موضوع برای ما خیلی خوشحالکننده و خوشایند بود.
مخاطبهای غیرایرانی بیشتر از نیمی از مخاطبان ما بودند و خیلی محترم با ما برخورد میکردند و بعد از کنسرت کلی با ما معاشرت کردند و ما را تشویق کردند و معلوم بود که از کار ما خوششان آمده است.
در مورد سفر ارکستر ایران به روسیه انتقادهایی هم در برخی رسانهها مطرح شد، به نظر شما بازخوردهای مثبت مخاطبان غیرایرانی شما در روسیه توانسته پاسخی به این انتقاد باشد؟
ما اینجا که هستیم اکثرا بیرون بودیم و نتوانستم سایتها را ببینم و نمیدانم انتقادها چیست؛ به هر حال هر کاری که برگزار میشود یکسری نقاط مثبت و یکسری نقاط منفی دارد ولی فکر میکنم که بهعنوان یک عضو از این ارکستر با استقبال زیادی مواجه بودیم. حتی روسها گل آورده بودند و به آقای عقیلی دادند که برای ما خیلی جالب بود.
تصاویری که از ارکستر شما ثبت شده، نشان میدهد تعداد قابل توجهی نوازنده زن مانند شما در این ارکستر فعال هستند، واکنش مخاطبهای غیرایرانی به این ترکیب در ارکستر چیست؟
ما تعداد زیادی خانم در ارکستر داریم که همیشه برای آدمهایی که حجاب ندارند عجیب است که ما ساز میزنیم؛ هرچند ما به این موضوع عادت داریم ولی عموما برای خارجیها عجیب است.
ما بهعنوان نماینده موسیقی از طرف ایران آمدیم اینجا و همیشه در طول تاریخ هم موسیقی حس شجاعت و قویبودن را ایجاد میکرد. نه که ما اینکار را کرده باشیم چون برای تیم ملی نبود. اجرای ما فرهنگی و شناساندن موسیقی ایرانی به مردم اینجا بود و همانطور که گفتم بخش زیادی از سالن ما را روسها تشکیل داده بودند. نمیدانم چقدر بازخورد داشته ولی میدانم که این اجرا چه برای ایرانیها چه روسها جذاب بود و جو خوبی را ایجاد کرده بود. قطعاتی که اجرا کردیم صلاحدید آقای شهرداد روحانی و بهصورت کلاسیک بود. پارت دوم هم موسیقی ایرانی که ساخته خود ایشان و آقای شهبازیان بود نواخته شد و قطعات کلاسیک دیگری به رهبری آقای شهبازیان.
شما شانس حضور در ورزشگاههای روسیه را برای تماشای بازیهای ایران را داشتید، آیا تجربه اول شما بود؟ این تجربه چگونه بود؟
دیدن فوتبال در استادیوم تجربه اول بود و من هیچوقت استادیومی نرفته بودم و فوتبالی را از نزدیک ندیده بودم ولی خب همیشه پیگیرش هستم و انقدر برای ما هیچانانگیز و جذاب بود که به فکرم رسید از این به بعد همسرم را خودم به استادیوم ببرم که حتما بازیها را از نزدیک ببیند و واقعا حیف که در ایران ما نمیتوانیم بازیها را ببینیم.
بازی اول هیجان خیلی زیادی برای ما داشت چون اولین بار بود که پا به استادیوم میگذاشتیم و میدیدیم که جمعیت زیادی کنار هم نشستهاند و در حال تشویق کردن و خوشحالی هستند. من در تمام مدت فکر میکردم که چرا ما همچین فرصتی را در ایران نداریم. این آدمهایی که کنار ما بودند همانهایی هستند که در استادیوم آزادی هم هستند. کل یکساعت و نیم بازی را ایستاده بودیم و تشویق میکردیم و آخرهای بازی دیگر صدایمان درنمیآید و کف دستهایمان درد گرفته بود.
در واقع فعالیت شما در روسیه در زمینه موسیقی با فوتبال گره خورده و همزمان نوازنده زن ارکستر ایران هستید، ما در ایران چه در بخش موسیقی و چه در بخش حضور در استادیوم محدودیتهایی برای زنان داریم، حال در سفر شما این محدودیتها معنا ندارد، چه حسهایی را تجربه کردید که دوست دارید زنان در ایران نیز بدون محدودیت آنها را درک و تجربه کنند؟
بودن ما در استادیوم هیچ مشکلی ایجاد نمیکند؛ ما به استادیوم رفتیم و دیدیم نگرانیای که برای حضور زنان در استادیوم وجود دارد، هیچ دردسری ندارد و ما خیلی راحت رفتیم و برگشتیم و خیلی هم هیجانانگیز بود. درباره محدودیتها برای نوازندگان زن در ایران هم به شخصه برای من پیش نیامده که بهخاطر کارم نتوانم کنسرت داشته باشم ولی شنیدهام که خیلی از کنسرتها بهخاطر حضور زنان لغو شده است. تنها توقع ما این است که ارکسترها و خوانندههای مرد ما از زنان حمایت کنند و وقتی از حضور زنان ممانعت میشود، آن کنسرت را لغو کنند نه اینکه تعداد زنان را حذف کنند و به کنسرتشان برسند. کنسرتهای ما در اینجا اما خیلی خوب پیش رفت و امیدوارم همهجا همین وضعیت باشد.
آیا در فضای استادیوم رفتارها و واکنشهای خارج از قاعدهای مشاهده کردید که با خود بگویید کاش به عنوان یک زن در استادیوم نبودم؟
در استادیوم هیچ رفتار خارج از قاعدهای را ندیدم و برایم جالب بود که اتحاد مردم برای حمایت از تیمشان چقدر زیاد است و چقدر خوب یکدل و یکصدا میشوند.
زنان ایران در وزرشگاههای جام جهانی پشتیوان و تشویقکننده خوبی در استادیومها برای تیم ما بودند؟
تعداد زیادی زن در استادیوم بودند و از سرتاسر ایران زنهای ایرانی آمده بودند و همه یکدل و یکصدا تشویق میکردیم و خوشحال بودیم.محدودیتهایی که برای حضور زنان در ورزشگاههای ما هست را اگر بخواهم بهصورت شخصی دربارهاش صحبت کنم، این است که من فکر نمیکنم مشکلی برای زنان ایجاد کند. صرفا باید فرهنگسازی شود و مزاحمتی ایجاد نشود. با این حال اینجا ما در استادیوم هیچ مشکلی نداشتیم با اینکه همه ایرانیها زن و مرد یکجا بودیم. زنان باید به استادیومها بروند؛ وقتی در همه جا مرد و زن با هم هستند چرا در ورزشگاهها نباید کنار هم باشند؟ برای ما که این محیطها را ندیدهایم واقعا جذاب و جالب است.
چه آرزوهایی برای زنان ایران دارید؟
آرزویی که برای زنان ایران دارم شاید بهصورت خیلی شخصی این باشد که زنان بتوانند بدون دغدغه و حواشی، از یک حقوق مساوری برخوردار باشند و بتوانند قابلیتهایی که دارند را به عرصه برسانند و تمام توانشان را نشان بدهند. یکسری جاها محدودیتهایی وجود دارد که زنان مجبور به خودسانسوری میشوند و نمیتوانند آنطور که باید خودشان و مهارت و آزادیشان را بروز بدهند.
انتهای پیام/
ارسال نظر