یاسر عرب:
آموزش جنسی باید تبدیل به مهارت شود
از بین این ۱۶ بچه که اتفاق برایشان رخ داده، فقط ۲ تا از خانوادهها با مشاهده اختلال عصبی در بین بچه ها، آنها را پیش روانکاو برده اند و روانکاو بعد از مدتی روانکاوی باعث شده آنها اعتراف کنند درحالیکه این مسئله از ۶ ماه پیش شروع شده بود.
در روزهای اخیر فیلمی مربوط به اعتراف معاون یکی از مدارس غرب تهران به پخش فیلم غیراخلاقی برای دانش آموزان مدرسه و شکایت والدین این دانش آموزان منتشر شد. در حال حاضر این فرد متخلف به همراه سایر عوامل دستگیر و به مراجع قانونی معرفی شده اند.
از آنجا که این اتفاق در یک دبیرستان پسرانه رخ داده است و به استناد فیلمی که از درون کلاس این دانش آموزان و توسط آنها فیلمبرداری و منتشر شده، نشان میدهد که دانش آموزانی که بخشی از این ماجرا بوده اند، نسبت به مسائل جنسی ناآگاه نبوده اند. با این وجود آموزشهای جنسی که برای این نوجوانان در نظر گرفته شده و همچنین رویکرد خانواده و رسانهها نسبت به آموزش این مسائل باعث بروز چنین بحرانی شده است که به طور قطع، فقط محدود به همین مدرسه در کشور و همین مسئول آموزشی نمیشود؛ فردی که پیشتر ناظم یک مدرسه ابتدایی هم بوده است.
با یاسر عرب، مستندساز جوان کشور که سابقه ساخت چندین مستند درباره مسائل جنسی و آموزشهای جنسی برای نوجوانان را دارد گفتگو کردیم. «یک پیشنهاد ساده» ساخته او یکبار از شبکه مستند پخش شد و اخیرا مجموعه آموزشی آن نیز در چندین قسمت در فضای مجازی منتشر شده است.
در روزهای اخیر شاهد انتشار فیلمی درباره شکایت والدین گروهی از دانش آموزان یک مدرسه مبنی بر ارتکاب جرم معاون یکی از مدارس بودیم.
عرب:در ابتدا لازم است بگویم متاسفانه چند گروه و جناح سیاسی در این ماجرا آدرس غلط به مردم میدهند و به دنبال نسبت دادن این موضوع به اجرای سند 2030 هستند یا نسبت دادن یکی از موسسین مدرسه به یک جریان فرهنگی ضدانقلاب درحالیکه که هیچ ارتباطی به اصل آن ندارد و مسئله ای را حل نمی کند.
با توجه به اینکه آموزشهای غلط جنسی و رفتارهای غلط جنسی بخشی از دلایل بروز این مسئله در مدرسه بوده، تا چه اندازه سهم رسانههای غالب کشور مانند صدا و سیما را در جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی موثر میدانید؟
عرب:صدا و سیما در این زمینه کار میکند و آموزش میدهد، اما به درستی آموزش جنسی نمیدهد. شما کافی است نگاهی به برنامههای صدا و سیما بیندازید و ببینید چه الگوهای رفتاری در آن به نمایش گذاشته میشود. ما یا در یک خانواده دیکتاتوری پدر را میبینیم که در مواجهه با فرزندش او را سرکوب میکند، این بچه در موقعیتهای اجتماعی و هنگامی که یک نفر میخواهد او را مسخ کند و به او تجاوز کند، دیگر قدرت نه گفتن ندارد و میل به سرکوب شدن دارد.
از طرف دیگر وقتی فرزندسالاری ترویج میشود، هنگامی که نوجوان در یک فضای آزاد قرار میگیرد، میخواهد هرچه روزدتر به آنچه میخواهد برسد، زیرا هیچ مانعی در مقابل خودش ندیده است.
فردی که میخواهد به یک نوجوان تجاوز کند، به مرور اعتماد او را جلب میکند و این مسئله به یکباره رخ نمیدهد. چگونه این اعتماد توسط نوجوانان به یکی از مسئولین مدرسه میتواند ایجاد شود؟
عرب:در ارتباط جنسی، همیشه از طرف فرد خاطی یک خانه امن ایجاد میشود. جایی که بین دو نفر رازی وجود دارد که نباید کسی از آن آگاه شود. در بسیاری از موارد حتی خانه امن، خانه فرد قربانی است. زمانی این خانه امن برای قربانی ایجاد میشود که فرد (در اینجا نوجوان) در خانه خودش و در کنار خانواده اش احساس امنیت نکند.
در این مورد که یک مدرسه غیرانتفاعی بوده و شهریههای زیادی از طرف خانواده پرداخت میشده است، چطور این مسئله با این تعداد بروز پیدا کرده است؟
عرب:این امنیت ارتباطی با طبقه اقتصادی خانواده ندارد و مسئلهای کاملا فرهنگی و عاطفی است. ما در حال حاضر نوجوانهایی داریم که برایشان همه جا از مدرسه و خیابان گرفته تا قهوه خانه و خانه رفیقش، همگی خانه امن محسوب میشود به جز خانه و در کنار خانواده.
رسانه ملی که مرج اصلی سبک زندگی یک خانواده محسوب میشود، چه نوع خانوادههایی را به نمایش گذاشته است؟
عرب:من بررسی کردم از زمان خانه سبز تا الان، هیچ وقت صدا و سیما یک خانواده نرمال را به نمایش نگذاشته است. صدا و سیما باید خانوادهای را نشان دهد که تهدیدها باعث شود خانواده منسجمتر شود، اما در ایران، تمام خانوادهها از هم پاشیده و داغون هستند. وضعیت فیلمهای سینمایی هم در نمایش وضعیت نمایش خانوادهها بحرانی است. در موضوع جنسی هم در سال های اخیر فقط «هیس دخترها فریاد نمی زنند» به کارگردانی پوران درخشنده ساخته شده است.
در این مورد به خصوص 16 نوجوان درگیر آزاد جنسی بوده اند و این یعنی 16 خانواده فقط در یک مدرسه.
عرب:از بین این 16 بچه که اتفاق برایشان رخ داده، فقط 2 تا از خانوادهها با مشاهده اختلال عصبی در بین بچه ها، آنها را پیش روانکاو برده اند و روانکاو بعد از مدتی روانکاوی باعث شده آنها اعتراف کنند درحالیکه این مسئله از 6 ماه پیش شروع شده بوده، اما الان بروز پیدا کرده. دردناک اینجاست که بچهها این موضوع را نه با خانواده بلکه به واسطه روانکاو بیان کرده اند. صدا و سیما وقتی نمیتواند به خانوادهها یاد بدهد که پدر و فرزند با هم صحبت کنند، چگونه باید انتظار داشته باشیم با هم مسائل بحرانی اخلاقی شان را مطرح کنند.
خیلیها تصور میکنند آگاهی جنسی صرفا محدود به این است که به بچهها بگوییم نقاطی در بدنشان وجود دارد که نباید دیگران آن را ببینند. با این وجود، آموزشهای جنسی به کودکان و نوجوانان چگونه میتواند مانع بروز این رخدادها شود؟
عرب:آموزش جنسی باید به مرور تبدیل به مهارت شود. تا زمانی که نوجوان یاد نگیرد که در موقعیتهای خطرناکی که در جامعه برایش رخ ندهد چگونه عکس العمل نشان دهد، نمیتوان مطمئن بود که افراد در مقابل آزارهای جنسی امنیت داشته باشند.
اگر اتفاق مشابه در یک مدرسه جنوب شهر یا در شهرستانی کوچک رخ دهد، نباید انتظار داشت خانوادهها سراغ روانکاو ببرند، زیرا نه اتفاق معمولی است و نه امکان مالی برای مراجعه به روانکاو برایشان وجود دارد. این مهارتها باید در کجا آموزش داده شود و نوجوانها و خانوادهها باید کجا آن را یاد بگیرند؟ ما الان در انتشار آموزش این مسائل در راسنه ملی هم مشکل داریم. شما که مستند یک پیشنهاد ساده را ساختید، برای انتشار آن از شبکه مستند چه مسیری را طی کردید؟
عرب:مجموعه مستند یک پیشنهاد ساده با موضوع آموزشهای جنسی در یک بخش و فقط یکبار از رسانه ملی پخش شد و آن هم، چون آقای میرباقری معاونت سیما شخصا با آن موافقت کردند و دیگر هم پخش نشد. ما برای پخش این مجموعه مستند که تولید شده است سراغ خیلیها رفتیم، اما هیچ کس حمایتی از آن نکرد. یک جناح میترسید به آن انگ پرداختن به سند 2030 بزنند و بعضی دیگر هم دغدغهای برای طرح مسائل جنسی ندارند. آموزشهای جنسی هم قربانی مسائل سیاسی و جناحی شده است. زمانی که فقر و فحشا ساخته شد، ده نمکی آن را ساخت تا از دولت خاتمی بپرسد چرا جامعه را به چنین وضعی دچار کردی؟! آیا زمان احمدی نژاد بحرانهای جنسی از بین رفته بود که دیگر این روند از طرف بچههای اصولگرا ادامه پیدا نکرد؟
با وجود اینکه در رسانه ملی شبکهای مختص نوجوانان داریم، اما به نظر میرسد آموزشهای مناسب برای مسائل اعتقادی و جنسی برای این گروه مخاطب وجود ندارد.
عرب:این نسل نسلی است که با هری پاتر هم به زور ارتباط برقرار میکند و دائما سرش توی گوشی است و به خاطر زمانی زیادی که در فضای مجازی صرف میکند بالاتر از یک دقیقه برای تو وقت نمیگذارد. مدیران رسانه ملی زبان دهه هشتادیها را بلد نیستند.
بحران اختلاف دیدگاه مدیریت فرهنگی کشور با نسل نوجوان تا کجا ادامه پیدا میکند و چگونه میتوان آن را از بین برد؟
عرب:به نظرم با روند کنونی این فاصله هرروز بیشتر میشود. الان همه مدیران از تجزیه ایران میترسند، اما مگر الان کشور تجزیه نشده است؟ ایران از نظر فرهنگی دچار تجزیه شده است و مردم با دیدگاههای اعتقادی سیاسی و سبک زندگی کاملا متفاوت زندگی میکنند و این خودش یک بحران است.
انتهای پیام/
ارسال نظر