کتابهایی که باید پیش از مرگ یک بار آنان را خواند
دومین سیاهه دهتایی پارس در ایام نوروز
برای اهالی کتاب نام سیاهه صدتایی نویسنده محبوب رضا امیرخانی نام آشنایی است، اما سالها از آن انتشار آن لیست گذشته است و ما از این پس درصددیم تا سیاهه های ده تایی را در فواصل مختلف به شما معرفی کنیم.
آمنه اسماعیلی: تعطیلات نوروزی فرصت خوبی برای قشر کتابخوان جامعه است تا در این ایام کتابهای جدیدی را در دست گرفته و آن را آغاز کنند.
در همین راستا تصمیم گرفتیم تا بخشی از کتابهای داخلی و خارجی را برای ایام تعیلات مرور کرده تا بعد از ایام تعطیلات فرصتی برای نقد آنان استفاده شود. با توجه به اینکه در سال حمایت از کالای داخلی قرار داریم اولویت اول را به نویسندگان داخلی داده و بخشی از کتابهای خوب را در زمینه معرفی میکنیم. پیش از این بخشی از کتابهای خوب ایرانی را به شما معرفی کردیم و این بار به ادامه معرفی آثار ایرانی خواهیم پرداخت.
پنجشنبه فیروزهای به قلم سارا عرفانی
پنجشنبه فیروزه ای» با یک داستان سریع و سرضرب آغاز می شود. با روایتی از یک دانشجو که مخاطب میتواند به سادگی با آن هم ذات پنداری کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست. اما رمان پس از این پیش درآمد وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو می شود که برای زیارت به مشهد مقدس وارد شده اند. شاید اوج رفتار عرفانی در نگارش این رمان و رو در رو قرار دادن سبک های مختلف زیستی در رمان را بتوان در این بخش رمان جستجو کرد. عرفانی با زیرکی و در عین حال رعایت جنبه های مختلف عفاف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن دختران جوان دانشجویی می برد که در این سفر همراهند.
توصیف دقیق پوشش، چهره و حتی شرح لحن آنها در کنار دیالوگهای به کار رفته توسط آنها و نیز شیوه ری اکشن های جسمی آنها در بیان برخی جملات و عکس العمل نشان دادن به آنها یکی از نقاط قوت وی در ترسیم شخصیت های این رمان است. با این حال او در کنار این چنین ابتکاراتی، به ترسیمی ظریف و زیبا از اندیشه و نگاه و زندگی مؤمنانه از زاویه یک دختر جوان در بستر رویدادهایی که داستان پیش پای او می گذارد دست یافته است.
«پنجشنبه فیروزه ای» از حیث بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت امروزی است. به عبارت ساده تر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه روشنکفرانه است و نه آثاری که به تمامی در مسجد و مکانهای مذهبی می گذرد. ساختار روایت دینی این رمان شکل گرفته در ساختارهای عادی و روزمره و قابل دسترسی زندگی امروزین همه ماست و همین مسئله است که این داستان را برای خواندن و پیگرفتن قابل تأمل می کند
لبخند مسیح به قلم سارا عرفانی
محور اصلی رمان« لبخند مسیح» دغدغههای نسل جوان است، نسلی که همیشه و همواره در پی حقیقت و جستجوی راستی بوده است. کتاب به بیان اتفاقات زندگی دختری جوان و امروزی به نام نگار میپردازد. او ناخود آگاه نردبان صعود یک مرد مسیحی به سوی اسلام میشود. نگار که دین را در زندگی بی اهمیت میپنداشته و درگیر زندگی به ظاهر شلوغ و به واقع ساده خود بوده است، بی آنکه بخواهد، دست کمک و یاری میشود برای یک مسیحی که مسیحیت نتوانسته است به پرسش هایش پاسخ بدهد. او از طریق ایمیل با شخصی به نام نیکلاس که ساکن یکی از کشورهای غربی است آشنا میشود. نیکلاس پیرو دین مسیحیت و نگار مسلمان است. در ارتباطات نوشتاری بین آن دو جاذبههای دین اسلام از طریق افکار و عقاید نگار به ذهن جستجوگر و حقیقت یاب نیکلاس سرایت میکند. روز به روز بر شیفتگی نیکلاس برای آشنایی بیشتر با دستورات و ویژگیهای دین اسلام افزوده میشود. سرانجام نیکلاس با استقبال از یک پیشنهاد کاری به ایران سفر میکند و ... سارا عرفانی در این رمان، دغدغه نوشتن از باورهای دینی این سرزمین را دارد. گرچه پرداختن به داستانهای اندیشه محور، بسیار سخت است. اما نویسنده این کتاب توانسته با استفاده از شگردها و زبان ساده داستانی، مخاطب را با خود همراه کند.
خط مقدم به قلم فائضه غفار حدادی
کتاب "خط مقدم" بهقلم فائضه غفار حدادی روایت داستانی و مستند از تشکیل یگان موشکی در ایران با محوریت شهید حسن طهرانی مقدم است.
آه با شین، شاه بی شین به قلم محمدکاظم مزینانی
وایت غالب در رمان «شاه بیشین» روایت دوم شخص است که فضای گستردهای از رمان را از آن خود کرده و به بازگویی زندگی شاهنشاه ایران میپردازد؛ از روزی که پدر با چکمههای خود پا به خانه میگذراد و خبر شاه شدن خود را میدهد تا روزی که این شاه از سر آواراگی از کشوری به کشور دیگر پناهنده میشود... این روایت که به مانند همزادی برای شاه، او و اطرافیانش را دنبال میکند صرفا در دست شاه باقی نمیماند و همسرش فرح نیز بخش اندکی از بازگویی این تاریخ را عهدهدار میشود؛ از روزهای فقر و فلاکت در پاریس تا مبدل شدن به زن اول دربار و شرکت در امور فرهنگی و... در کنار این روایت اصلی، روایت دیگری وجود دارد که به توصیف خانوادهای تهیدست در یکی از روستاهای دامغان میپردازد؛ خانوادهای کوچک در یک محیط روستایی و به دور از هیاهوی پایتخت و فضای شهری. این روایت که در تضاد با روایت اول قرار دارد تلاش میکند فاصله میان دربار پادشاه و مردم جامعه، افزایش نارضایتی و اعتراض و در ادامه انقلاب مردم ایران را به نمایش بگذارد. این رمان در 20 فصل نوشته شده و محوریت ماجراهای آن مربوط به زندگی شاه مخلوع (محمدرضا شاه پهلوی) است که از زمان تولد تا مرگ او را روایت میکند. داستان از زمان عمل جراحی شاه در مصر شروع میشود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا از زبان او روایت میشود. محمدکاظم مزینانی برای تنوع بخشیدن به اثر خود، این زندگی به ظاهر پر طمطراق، اما کسالتآور را از زاویه دیدهای مختلف روایت کرده تا فصلهای مختلف رمان برای خواننده جذابیت لازم را داشته باشد. روایت رمان به شکل خطی نیست و بارها در طول روایت، شکست زمان در حوادث داستان اتفاق میافتد. به غیر از زندگی شاه و اطرافیانش، نویسنده شخصیتهای داستانی دیگری را هم وارد دنیای قصه کرده تا ابعاد خیالانگیز ماجرا به حاشیه رانده نشود. او با این شیوه نگارشی به استقلال شخصیتهای داستان خود تاکید دارد و نمیخواهد راوی فقط ماجراهایی تاریخی را روایت کند.
کمی دیرتر به قلم سیدمهدی شجاعی
این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند. رمان در فضایی مکاشفهگونه و بیزمان پیش میرود و مواجه همه آدمها را میبینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان. شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میکند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمیکند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان میگذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفتهای انتظار را با شخصیتهای قصهاش برای مخاطب روایت نمیکند، بلکه به تصویر میکشد و نشانش میدهد…
کرشمه خسروانی به قلم سیدمهدی شجاعی
کرشمه خسروانی نمایشنامهای است که به یکی از کرامات حضرت حسین میپردازد. از اتاق یزید و کاخ معاویه شروع میشود تا خانه زینب و بیابانی که حضرت حسین (ع) مردانگی غریبی را تصویر میکنند. داستان برگرفته از روایات است، اما پرداختش به طرز غریبی منحصر به فرد است. دوم نوع نگاه نویسنده به شخصیتها و وقایع. شجاعی در این اثر چنان ظریف و دقیق حیلههای کثیف معاویه و عنادش با پیامبر را به تحریر میاورد که خواننده پی هر فصل متعجب میماند. شرح وقایع و شخصیتها تحمیلی نیست و در مسیر منطقی درام شکل میگیرد. سوم دیالوگنویسی که فاخر است و سنگین اما به دور از مصنوعنویسی. چهارم نامگذاری کتاب و فصول که هوشمندانه بر اساس دستگاههای موسیقس ایرانی با حس و حال همان دستگاه و گوشهها گذاشته شده. نام فصلها یک دستگاه است و نام پردهها نام گوشهای از آن دستگاه…. در این کتاب میخوانیم: هیچچیز به اندازه چشمانتظاری توانفرسا و طاقتسوز نیست. آن هم انتظار مسافری که هیچ زمانی را برای آمدنش معین نکرده باشد. اگر بدانی که یک روز صبح… در باقی اوقات شبانهروز کمی آرام و قرار میگیری. اگا گفته باشد صلاه ظهر، بقیه نمازهایت را با حضور قلب میخوانی. اگر شنیده باشی که گرگ و میش غروب، از انتهای یک غروب تا ابتدای غروب دیگر، به هزار مار غیر از انتظار میرسی… انتظار! انتظار! انتظار! چه میشد اگر خدا تو را نمیآفرید؟
فردا مسافرم به قلم مریم راهی
ردا مسافرم رمانی است عاشقانه که سه لایه از عشق را برای مخاطب خود معرفی میکند. عشقی قهرمان داستان به پسری کوفی که از امضا کنندگان نامه دعوت حسینبن علی(ع) به کوفه است، عشقی که اسرا و خانواده شهدای عاشورا به خاندان خود ابراز میکنند که بسیار سوزنده و در عین حال شیرین است و عشقی که فرزندان و پدران خاندان اهل بیت(ع) نسبت به آنها ابراز میداشتهاند.
مریم راهی در این رمان، به فخامت و پختگی زبانی قابل توجهی دست پیدا کرده است، کلمات و عبارات و میزانسن داستانی را به خوبی شناخته است و از پس مقتضیات خلق درام برآمده است. او رمانی چند لایه را نوشته است که هم میتوان از تک تک جملاتش به صورت مجزا لذت برد و شیرینی و حس خواندن و شنیدن روضه را در جان زنده کرد و هم دل به ساختار داستانی آن بست.
یوما به قلم مریم راهی
بستر اصلی این رمان بیان فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه کبری (س) است. نویسنده موقعیت زمانی روایت خود را از ساعت های منتهی به ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) شروع کرده و با توصیف توامان موقعیت منزل، ذهنیت حضرت خدیجه و مردمان شهر که نمایندگانی از آنها به بهانههایی به منزل پیامبر (ص) رفت و آمد دارند، داستانی را تعریف میکند که بیشتر از جذابیتهای قصه پردازانه، از منظر روایت لذتبخش است.او راوی سکنات و وجنات خدیجه کبری در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) است. نویسنده در این نقش به زیبایی هر چه تمام تر تصویری مینیاتوری و بسیار تاثیرگذار از شیفتگی بانوی بزرگ اسلام به پیامبر اکرم (ص) را تصویر کرده است. خلق صحنههایی چون عطرآمیز شدن بدن کودکانی که پیامبر آنان را نوازش کرده و یا دیالوگهایی که نمایانگر گفت وگوی رسول اکرم (ص) با خدیجه است از درخشانترین و ماندگارترین بخشهای این رمان از این منظر است. از سوی دیگر این داستان تصویری رئالیستی از مکه و مدینه در دوران حیات پیامبر اکرم (ص) به تصویر میکشد.رمان «یوما» را باید یکی از موفقترین و خواندنیترین آثار داستانی دینی در روزگار خود بدانیم که با شیوه نگاه و نگارشی بدیع و جذاب، چهره رحمانی تازهای از پیامبر رحمت و همسر وی به تصویر میکشد.
بوی خاک به قلم منیژه آرمین
بوی خاک، داستان سرگذشت مرد و زنی به نامهای مجید و ملیحه است که به رغم مخالفت اطرافیان و بستگان با هم ازدواج میکنند. از آنجایی که مجید در یک نشریه گروهکی کار میکرده لذا بعد از تعطیلی نشریه مشکلدار میشود و هیچ کجا به او کار نمیدهند. بعد از مدتها کارگری، مسافرکشی، نقاشی و ... تصمیم میگیرد با همسرش به صورت قاچاق از مرز ایران خارج شود.
بعد از پایان به قلم فریبا وفی
فریبا وفی دراثر داستانی اش به نام «بعد از پایان» داستان زندگی، دغدغه ها و مسایل اجتماعی زنان امروز جامعه را توصیف می کند. این رمان در سفری چندروزه به تبریز روایت می شود و اتفاق ها در این سفر رخ می دهد.مهم ترین مشخصه این رمان ، رمان بودن آن و باز شدن مسائل اجتماعی در آن است و بیش تر شخصیت های رمان هم زن هستند.
منظر از سوئد میآید و با راوی به تبریز میروند. سفری سه روزه که در ضمن سفری به گذشته راوی نیز هست. رویا و منظر هر کدام به دنبال چیزی هستند ولی در چند گرهگاه با هم برخورد میکنند و توانایی درک آن دیگری را به دست میآورند. رمان به تجربه آنهایی که ماندهاند و آنهایی که ناچار به رفتن شدهاند نزدیک میشود. در ابتدای رمان با روابطی تمام شده روبرو میشویم اما در ادامه متوجه میشویم همه چیز در درون شخصیتها ادامه دارد و بازبینی آگاهانهتری را میطلبد.
ارسال نظر