پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی مسائلی(مدرس حوزه علمیه اصفهان)- در سال‌های اخیر از تعابیر «تشیع انگلیسی» و «شیعه انگلیسی» در گفتمان انقلاب اسلامی استفاده فراوانی می‌شود.

در این میان بعضی این تعابیر را به صورت کلی درباره همه هواداران افراط‌گرایی مذهبی به کار می‌برند و درصدند همه ابعاد افراط‌گرایی مذهبی را به پای توطئه‌های خارجی بگذارند. برای اثبات این مدعا نیز معمولا به چند گزارش‌ و خبر استناد می‌شود که علی‌رغم شهرت فراوان، منبع معتبری ندارد و نمی‌توان آنها را اثبات کرد.

متأسفانه این تعمیم نادرست و استنادهای نامعتبر موجب شده هرگونه استفاده از این تعابیر در نزد عموم نوعی توهم توطئه و برچسب‌‌زنی به نظر برسد.

این در حالی است که باید در کاربرد از این تعابیر ملاحظاتی را در نظر گرفت.

۱. تشیع انگلیسی وصف یک اندیشه است نه شخص خاصی. این اندیشه شامل مجموعه‌ای‌ از افکار و رفتارهای افراط‌گرایانه است که شیعیان را از آرمان‌های واقعی اسلام دور نموده و آنها را درگیر مخاصمه‌های درون دینی و درون مذهبی می‌کند.

 سیاست‌های مذهبی این تفکر خواه یا ناخواه زمینه‌ساز موجب غفلت شیعیان از سیاست‌های سلطه‌گران طاغوتی در جهان اسلام می‌شود و از این جهت بیشترین خدمت را به دولت‌های استعمارگر همچون انگلیس می‌‌کند.و همین موضوع برای مخاطب ساختن این تفکر به «تشیع انگلیسی» کافی است و نیازی به استناد به اخبار غیرقابل اثبات نیست.

۲. همه هواداران افراط‌گرایبی مذهبی را نمی‌توان به تفکر تشیع انگلیسی نسبت داد و آنها را شیعه انگلیسی نامید. زیرا ممکن است افرادی از روی جهل، تعصب، غفلت، جاه‌طلبی و... به ترویج این رفتارها بپردازند.

 البته ترویجِ افراط‌گریِ مذهبی جزئی از سیاست‌های مذهبی تفکر تشیع انگلیسی است و کسی که حامی این رفتارهاست در برنامه و نقشه این تفکر قرار دارد.

 به طور مثال ترویج قمه‌زنی جزئی عنصری مهم از سیاست مذهبی تشیع انگلیسی است، ولی با این حال، همه مروجان قمه‌زنی را نمی‌توان به تفکر تشیع انگلیسی نسبت داد.

۳. باید میان تعبیر «تشیع انگلیسی» و «شیعه انگلیسی» تفاوت گذاشت.

همانگونه که بیان شد تشیع انگلیسی وصف یک اندیشه است. اما تعبیر شیعه انگلیسی اختصاص به مزدورانی دارد که نظامِ سلطه آن‌ها را با هدف گسترش و هدایت «تشیعِ انگلیسی» مستقیماً به خدمت می‌گیرد.

با این مقدمه به کار بردن تعبیر «تشیع انگلیسی» برای یک تفکر، مستلزم ارتباطِ مستقیم مروجان آن‌ با انگلیس نیست. همان‌گونه نمی‌توان گفت عاملِ انتحاریِ داعشی، به‌صورت مستقیم مزدور و اجیر شدهٔ آمریکاست، ولی با قاطعیت می‌توان گفت چنین شخصی، مروجِ اسلام آمریکایی است و به تحقق اهداف آمریکا کمک می‌کند.  به دیگر سخن، این افراد دانسته و نادانسته بازیچه مزدورانی هستند که مأموریت فتنه‌انگیزی در دنیای اسلام را دارند.

شکی نیست که امروز افرادی از احساسات مذهبی تشیع سوءاستفاده نموده و مأموریت هدایت و گسترش افراط‌گرایی در تشیع را دارند. اگر کسی این سخن را نوعی توهم توطئه و یا برچسب‌زنی بداند، یا دشمن را دست‌کم گرفته یا از سیاست‌های پیچیده استکبار جهانی غافل است یا به طاغوت‌ها و مزدوران آن‌ها حُسنِ ظن دارد.

البته حمایت‌های سلطه‌گرانی همچون انگلیس از این افراد به خصوص در مباحث مالی به آن آشکاری نیست که بعضی مدعی آن هستند، زیرا این افراد برای جذب کمک‌های مالی معمولاً از طریق خیریه و کمک‌های مردمی اقدام می‌کنند و خیریه یکی از روش‌های متداول پول‌شویی است که با لحاظ نقش دستگاه‌های اطلاعاتی بیگانه ردیابی آن بسیار مشکل است.

البته با حال، در بعد حمایت‌های معنوی شواهد و مستندات فراوانی حاکی از حمایت ویژه انگلیس از این جریان‌ها دارد، در چنین شرایطی آیا می‌توان با حُسنِ ظن به این رفتارها نگریست و آن را حمایت دولت انگلیس از آزادی بیان در تشیع دانست؟!

حمایت دولت انگلیس از افراط‌گرایی مذهبی آن‌قدر آشکار است که هنگامی بی‌بی‌سی عربی مستندی دربارهٔ شبکه‌های ماهواره‌ای فرقه‌گرا می‌سازد، این سؤال در آن به صراحت مطرح می‌شود که چرا برخلاف قوانین این کشور، دولت انگلیس هیچ‌گونه برخوردی با نفرت‌پراکنی این شبکه‌های ماهواره‌ای ندارد و در انگلیس برای آن‌ها آزادی عمل فوق‌العاده‌ای وجود دارد؟!(این مستند با عنوان «آزادی برای نفرت‌پراکنی» در فضای مجازی در دسترس است)

حمله به سفارت ایران و عدم پیگیری و برخورد دولت انگلیس با عوامل پشت پرده آن تاکنون، یکی دیگر از شواهد آشکار این ادعاست.

لازم به ذکر است در شرایطی که هرگونه فعالیت و سازمان دهی نظامی مسلمانان در زیر زره‌‌بین نهادهای امنیتی قرار دارد، گروهی از شیعیان در لندن لباس نظامی پوشیده، رژه نظامی می‌روند و اعلام می‌کنند آماده جنگ با دیگر مسلمانان بر سر اختلافات مذهبی هستند!