جنجالهای خطرناک آقای کارگردان و دودی که به چشم اهالی تئاتر میرود
اصغر خلیلی با آغاز هر نمایش خود فضای متشنجی فراهم میکند تا شاید کارش در میان جماعتی دیده شود. رفتارهای او شاید به فروش ناقابلی دست یابد؛ اما انتشار ویدئو اخیر از تمرینش میتواند آتشی بر بستر آرام تئاتر کنونی ایران باشد.
آشنایی من با اصغر خلیلی به روزهای اجرای اولیور تویست در تالار حافظ بازمیگردد. نمایش را دیده بودم و با توجه به حضور بازیگران جوان که عموماً از دانشجویان تئاتر و دوستان من بودند، تصمیم به تهیه یک مصاحبه با اصغر خلیلی گرفتم. حدود یک ساعت در محوطه باز تالار حافظ با خلیلی به گپ و گفت نشستیم و جز آنکه قصد دارند نمایش مرا توقیف کنند یا آنکه به اتاق گریم ریختهاند و وسایل ما را برمیدارند و الی آخر، چیزی از دهان ایشان نشنیدیم. هر چه با خودم اندیشیدم که چرا باید برای مثال گروهی موسوم به فشار با اصغر خلیلی که در معادلات فرهنگی و اندیشهای کشور جایگاهی ندارد، حمله کنند پاسخی نیافتم. همان روز فایل صوتی را پاک کردم و قید مصاحبه را زدم. اگرچه اصغر خلیلی در دیگر مصاحبهها کم از این جملات نداشت.
حتی به یاد دارم در آن شبی که پای نمایش «اولیورتویست» نشستم، او با معرفی سفیر وقت ژاپن از حضور نمایشش در یک جشنواره ژاپنی گفت. این مسئله هیچگاه عملی نشد. حرفهای اصغر خلیلی همان شب هم با هیاهو و گرد و خاک همراه بود. ملت بیخبر از همه جا در جو سیاستزده سخنان او با شوق و ذوق دست میزدند و بازیگران جوانش آرزوی ژاپن در سر میپروراندند. نمایش هیچگاه به ژاپن نرفت و اصغر خلیلی برای دو سال نمایشی روی صحنه نبرد.
تابستان سال پیش این کارگردان پرهیاهو نمایش «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» را در تالار وحدت روی صحنه میبرد. نمایش با فروش مناسبی روبهرو نیست. روزهای نخستینش وحدت عظیم، خالی از مخاطب چراغش روشن میشود. هیجانات کارگردان گل میکند. میگوید رئیس دولت اصلاحات قصد داشته به وحدت بیاید و نمایش او را ببیند و مانع شدهاند. بعدها از روابط عمومی جویا میشوم میفهمم حقیقت ندارد. در دورانی که عموم هیئت دولت پای نمایش علی رفیعی نشست، رئیس دولت اصلاحات به وحدت نرفت و اصلاً این رئیس دولت اصلاحات در آن بازه زمانی پای کدامین تئاتر نشسته بود که پای نمایش اصغر خلیلی بنشیند.
بعد از گروه فشارها و ضرب و شتم و تهدید و ارعاب و صدمه زدن به خودرویش گفت. باز پیگیر میشوم و میفهمم حقیقت ندارد. او اما هیچوقت نمیگوید تهیهکننده اثر پول بازیگران خُرد نمایش را نمیدهد. نمیگوید برخی عوامل نمایش هنوز طلبکارند و گویا پرونده شکایتشان در خانه تئاتر فعال است.
اصغر خلیلی زمستان 95 نیز به سنگلج میرود و با وجود آنکه سالن قدیمی تهران ظرفیتهای هیاهوهای زرد را میگیرد و ضدجریان است؛ اما داستان اصغر خلیلی چند روز پیش آغاز میشود. مرد شانتاژگر تئاتر ایران با انتشار فیلمی از تمرین خود مدعی میشود قرار است برای اولین بار پس از انقلاب روی صحنه باله اجرا کند. این گفته و فیلم موجب فضاسازی برخی رسانهها میشود. در برخی کانالها و فضاهای مجازی علیه او صحبتها میشود و توأمان استنباط میشود که فضای تئاتر مسموم و آلوده است.
از گفته و رفتار خلیلی دو وجه قابل تأمل دارد. اول اینکه این نخستین باله در ایران پساانقلاب نیست. بارها در نمایشهای مستقل دانشجویی یا کارهای پرفورمنسآرت از باله استفاده شده است. در نمایشهای زنانه فرزانه کابلی نیز از باله استفاده شده است. در کارهای فیزیکال عاطفه تهرانی نیز باله دیده میشود. کما اینکه در تئاتر ایران بالرینهای مرد همواره فعال بودهاند.
وجه دوم ماجرا آن است که نمایش خلیلی هنوز مجوز اجرا نگرفته است. پرسوجوهای نگارنده نشان میدهد خلیلی تا عصر روز یکشنبه موفق به اخذ مجوز نشده است. گویا اصلاً در نمایش او بالهای هم وجود ندارد. در تماس با تماشاخانه ایرانشهر متوجه میشویم گروه نمایش خلیلی با عنوان «دولت ضعیفه» مدعی میشود شفاهاً موافقت برای مجوز را گرفته است. بلیتفروشی آن در تیوال باز میشود. مگر میشود شفاهاً مجوز گرفت؟ مگر مجوز ساعات پایانی شب ممکن است؟ ساعت اداری نهایتاً پنج است و لاغیر و نگارنده پس از ساعت مذکور در جستجوی مجوز کار بوده است.
حال این پرسش مطرح میشود چرا تماشاخانه ایرانشهر و شخص حسین پارسایی با اصغر خلیلی برخورد نمیکند؟ اگر نمایش خلیلی مجوز ندارد چگونه موفق به فروش بلیت در تیوال شده است؟ چرا با رفتاری که میتواند آرامش هنری تئاتر ایران را برهمزند برخورد نمیشود؟ چرا پس از رفتارهای چند باره اصغر خلیلی که ضررش بیشتر از منفعت است برخورد نمیشود؟ چرا رفتاری که بوی کاسبکاری و جلب توجه مخاطب به ضرب و زور هیاهوست، عملی صورت نمیگیرد؟ چرا هیچگاه بابت ادعاهای این کارگردان حرکتی نمیشود؟ چرا ایرانشهر فرصت سوخته کارگردانی را به خلیلی میدهد؟ چرا باید در کمتر از یک سال سه فرصت دولتی برای اصغر خلیلی گشوده شود؟
محمد رحمانیان پیشتر گفته بود در دولت حسن روحانی هیچگاه نمایش توقیف نشده است و حرف دروغی نیست؛ اما شاید بهتر باشد نمایش اصغر خلیلی پیش از رسیدن به مرحله توقیف ترمزش کشیده شود و این مهم به شکل رسمی اعلام شود تا مبادا آتش آن به چشم تمامی جامعه تئاتری رود. جامعهای که پس از دههها کشمکش بر سر باید و نبایدها، امروز وضعیتی باثبات با مخاطب قابلتأمل دارد. مخاطبی که میتواند بدون رفتارهای مشابه خلیلی به پای نمایشها بنشیند.
ارسال نظر