برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» که از سامانه فیلم نت پخش می‌شود؛ شب گذشته (شنبه 4 شهریور) در جدیدترین قسمت خود میزبان حامد بهداد بود.

حامد بهداد در پاسخ به این سوال که چرا در یک برنامه از کیمیایی انتقاد کرده است، گفت: من هرگز به آقای کیمیایی بی‌احترامی نکردم. هیچ وقت قدم اول را برای بی‌احترامی بر‌نمی‌دارم. در بازیگری نماینده طبقه فرودست و کارگر هستم که به آن مردم می‌گویند. اما شما شاهد بودید که من قدم برای بی‌احترامی جلو نگذاشتم، سوژه حرفم آقای کیمیایی نبود. حرف به اشتباه به آن سمت کشیده شد اگر چه درست گفتم، اما اصلا دلم نمی‌خواست درباره ایشان حرف بزنم. حرفم به سمت دیگری رفت. من نمی‌توانستم آن جایزه را قبول کنم دل مردم از این اهانت شکسته بود. شما به این مردم نازنین خس و خاشاک می‌گویید چطور دلتان می‌آید؟ ای کاش آن جایزه را نمی‌گرفتم، آن جایزه گرفتن نداشت. همین الان مانند یک نوجوان ناپخته و نابالغ به خاطر اهانتی که به من و ما شده بغض و غم دارم.

این بازیگر با اشاره به مسعود کیمیایی گفت: همین استاد که احترامش واجب است و دم از رفاقت و مردانگی می‌زنند، وقتی پدرم درگذشت حتی تلفن بابت تسلیت نزدند. در حالی که استاد مهرجویی از کرج برای تسلیت گفتن به خانه من آمدند و من اصلا باورم نمی‌شد که استاد مهرجویی در خانه ما هستند.

او ادامه داد: تصور کنید کسی که مثل من به صورت خالصانه فردی را دوست داشته باشد و هر سال به دیدارش برود و با او حرف بزند، پس از مدتی به خاطر مسائل بچه‌گانه‌ای که مشخص نیست، طرد شود. در مهر ورزیدن و مودب بودن به خودم ایمان دارم. اگر کسی نمی‌تواند دیگران را دوست داشته باشد، مشکل از اوست، این بی‌احترامی نیست. من اگر بازیگر نمی‌شدم البته الان هم هستم، منتقد می‌شدم. من همه را دوست دارم.

بازیگر نارنجی‌پوش گفت: می‌توانم به شما آدرس‌هایی بدهم مبنی بر اینکه مرا تایید کنید. این رفتارها و فرافکنی‌ها نتیجه این است که دیگران را نمی‌توانی دوست داشته باشی.

بهداد با اشاره به گلایه‌های جمشید مشایخی در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینما و با بیان اینکه گلایه حق شخصی هنرمندان است، گفت: اگر آقای مشایخی در خانه خودش فریاد نزند، کجا این کار را بکند؟ منتقدین، نویسندگان، سینماگران، خانه سینما، فستیوال فجر و… ما یک خانواده محدود هستیم و این بساط را برای گسترش مهرپروری باید مهیا کنیم.

او ادامه داد: آقای مشایخی درست می‌گوید، ندیدن‌های من و شما و همه سینماگران و منتقدان در طی این سال‌ها باعث جمع شدن گلایه‌ها در سینه ایشان شده بود. نباید می‌گذاشتیم آقای مشایخی مجلس را ترک کند. ما سر سفره پیشکسوتان مهمان هستیم. باید او را باز می‌گرداندیم و از او بابت آن کلیپ عذرخواهی می‌کردیم.

حامد بهداد افزود: من از نفرت پراکنی بدم می‌آید و مورد تاییدم نیست، ما باید آدم‌هایمان را درک کنیم. آقای مشایخی چند سال دارد؟ خدایی نکرده اگر تار مویی از سر ایشان کم شود بعضی از ما فکر نمی‌کنیم شاید کم گذاشتیم؟

او گفت: «گمان می‌کنم اگر دو سه فیلم برای کیمیایی بازی کردم، دو سه تا هم برای مهرجویی بازی کردم. وقتی پدرم فوت شد فقط دو بار گریه کردم و فکر کردم همین کافی است، اما وقتی کیارستمی فوت شدند و از دست ما دریغ شدند، بسیار گریه کردم و ثانیه‌ای بدون فکر درباره این فاجعه زندگی نکردم. زیرا که در این خشکسالی فرهنگی وجود چنین فردی یک غنیمت بود. وقتی کیارستمی رفت فکر کردم فرهنگ ایران چه عظمتی را از دست داد.»

حامد بهداد درباره بازی در فیلم سد معبر گفت: «این فیلم از صدقه سری باران کوثری جور شد. یعنی لطف کرد و گفت باید این فیلم را بازی کنی و فیلمنامه را به من داد و خواندم و علاقه‌مند شدم. حتی فیلم «روز سوم» را مدیون باران کوثری و برزو ارجمند هستم. آنها مرا به آقای لطیفی معرفی کردند.»

او همچنین درباره نقشش در این فیلم گفت: «یک مامور سد معبر سر صحنه این فیلم به من گفت آقای بهداد این لباس مقدس است نقش را درست بازی کن، در حالی که من سیلی زدن مامور سدمعبر به صورت یک زن دستفروش در شمال را دیده بودم،‌ هر جا لباسی وجود دارد قدرتی پشت آن است تا خود را مقدس بنامد و هر کاری می‌خواهد بکند. فقط ما هنری‌ها هستیم که نه دکان داریم، نه لباس داریم و نه احترام داریم. دوربین‌مان را هر جا می‌بریم به ما اهانت می‌شود، مصونیت نداریم و صدمه پذیریم. من مامور سد معبر را در نظر نگرفتم. بلکه منظورم مفهوم کلی فساد بود.»

بهداد با بیان اینکه قرار نبود در فیلم ابد و یک روز سعید روستایی بازی کند گفت: «گویا نوید محمدزاده مرا به عنوان نقش برادرش پیشنهاد داده بود.»

حامد بهداد با اشاره به کم کار بودنش در سال‌های اخیر بیان کرد: «چند سناریو را رد کردم. ولی فکر می‌کنم یکی از صدمه‌هایی که خوردم کم کاری نیست. مهمترین صدمه‌ای که خوردم توقیف فیلم خانه دختر بود که خیلی برایش زحمت کشیدیم و متن مجوز اکران و ساخت و نمایش داشت، فیلم در آن دوره مدیریت نادیده گرفته شد و در هیچ زمینه‌ای به ما توجه نشد. این رفتار کاملا یک اهانت مطلق بود. من که به ندیده شدن‌ها عادت دارم. از داوران جشنواره فجر گلایه دارم و همچنین از دوست عزیزی که در هیات داوران بود و بیشتر از هر کسی به مقوله بازیگری آشنایی داشت، انتظار داشتم از نگاه کارشناسی پشتیبانی می‌کرد که باز هم اهمیتی ندارد.»

این بازیگر درباره رونق تئاتر در سال‌های اخیر گفت: «ما یک دوره ۴۰ ساله پر فراز و نشیب را طی کردیم. مثل انقلاب و جنگ و چیزهایی از این قبیل. بحران داخلی داشتیم و خیلی طول کشید تا مردم آرام شوند و ببخشند و دوباره اعتماد کنند، اما الان دوره‌ای است که امینت در داخل به طور اتوماتیک به وجود آمده است. این امنیت باعث شده که مردم در سبد خریدشان کالای فرهنگی را هم تعریف کنند. الان مردم به دیدن گالری‌ها، نقاشی‌ها، عکس‌ها و تئاترها می‌روند.»

او با بیان تفاوت سینما و تئاتر گفت: «در تئاتر آزادی بیان بیشتر است و در سینما سانسور بیشتری می‌بینیم. اهالی تئاتر کتاب‌خوان‌تر هستند و معدل سواد بالاتری نسبت به سینما دارند. تماشگر تئاتر خاص‌تر و کم‌تر است.»

حامد بهداد در ادامه گفت: «الان شاهد ابتذال و فیلم‌های سخیفی هستیم. مثل همان فیلم‌های فارسی که در شان ما نبود. قرار سینما در جمهوری اسلامی ایران این نبود، قرار نبود چنین فیلم‌هایی ساخته شود، قرار شد جلوی این جور فیلم‌ها را بگیرند. قرار بود فیلم‌هایی که ساخته می‌شود شکل دیگری داشته باشد. تیغ ممیزی روی روشنفکران و با سوادان تیز است، اما برای ابتذال کند کند است. ما سطح سلیقه مردم را پایین کشیدیم. این مردم همان کسانی بودند که گاو داریوش مهرجویی را می‌دیدند.»

بهداد با بیان اینکه کار کردن با فیلم اولی‌ها را دوست دارد گفت: «چون تنها فرصتی است که دارم و باید آن را به دست بیاورم.»

او درباره بازی در بوتیک حمید نعمت‌الله گفت: ««بوتیک» نسیم خوشی بود و خبر از کارگردانی می‌داد که من به او می‌گویم قلندر مشوش!»

او درباره بازیگران نسل جدید گفت: «در نسل جدید نوید محمدزاده سلیقه و نظر مرا تامین می‌کند و نماینده نسل خودش است، همچنین بازی هومن سیدی را دوست دارم هر چند بعد از نسل ما و قبل از نسل محمدزاده می‌شود. خودم هم نماینده نسل خودم بودم و هستم.»

حامد بهداد همچنین درباره شهرش مشهد گفت: «متاسفم که در مشهد نمی‌گذارند کنسرت برگزار شود، اینکه کنسرت آقای ناظری را به هم زدند کار خوبی نبوده است و به نظرم تحت هر شرایطی موسیقی باید به خراسان راه پیدا کند، چون خراسان سرزمین موسیقی است.»