کمتر از دو سال گذشته 4 مستند به نام‌های «من روحانی هستم» که توسط «گروه چندرسانه‌ای شفق» تولید شده است و «شب نامه» به کارگردانی مهدی کرباسی، «فروشنده» و «پرزیدنت؛ آکتور سینما» به کارگردانی و نویسندگی محمدرضا بورونی در اکران‌های‌شان با مشکل مواجه شده‌اند و تلاش شده که به مرحله توقیف نیز برسند. این در شرایطی است که مستند «من روحانی هستم» نتوانست مجوز اکران دریافت کند و فشارهای زیادی از سوی برخی نهاد ها و سیاسیون به عوامل سازنده آن آمد.

با این‌حال، هر کدام عوامل سازنده این مستندها در زمان رونمایی‌ اثرشان با تهدید به توقیف یا مشکلاتی از این دست مواجه شده‌اند. در مورد بعضی، حتی چندین مرتبه جلسه رونمایی آنها لغو شده است. حالا این پرسش پیش می‌آید که چطور در دولتی که صحبت از اعتدال می‌شود و ظاهرا همواره در محافل رسانه‌ای از نقد و منتقدین استقبال شده ، شاهد اتفاقاتی خلاف آنچه که گفته‌اند هستیم.

«منتقدان بدون شناسنامه»، «برخی تازه به دوران رسیده»، «منتقدان بی‌سواد و بدون شناسنامه حرف نزنند» و ... اینها نیز صحبت‌هایی بوده است که در طی چهار سال گذشته از بالاترین مقام‌های اجرایی دولت اعتدال، درباره منتقدان شنیده‌ایم. در دولتی که ادعای استقبال از نقد منتقدان را داشته است اما هرجا که نقد منتقدان برخلاف نظر آنها بوده و تند و تیز شده است واکنش‌هایی را شاهد بودیم که خلاف شعارهای‌شان در مورد آزادی بیان بوده است.

در ذات مستند حقیقت وجود دارد و حقیقت در ذاتش تلخی‌هایی است، که برای رسیدن به کمال باید آن را به جان خرید و طعم گزنده آن را تحمل کرد تا در مسیری که حق است قرار بگیریم، البته نباید فراموش کنیم که وظیفه مستند ساز بسیار خطیر و حساس است چرا که باید به حقیقت پایبند باشد و از آن تخطی نکند. مستند ساز بیش از شور به شعور در کارش و اگاهی و شناخت نسبت به موضوعش نیاز دارد اما گویا در شرایط فعلی مستند سازهای کشورما علی رغم توجه به این موارد باید مراقب عواقب بعد از ساخت فیلم‌شان هم باشند. مراقب راستگویی‌های‌شان و نمایش حقیقت. این اتفاق در بسیاری از اثار مستند با نگاه های مختلف نیز در جامعه رخ می‌دهد.

*محتوایی که صندلی و میزها را می‌لرزاند

چند وقتی است بنای بدی گذاشته شده؛ بنایی برای بستن چشم‌ها و گوش‌ها. برخی از آثار سینمای مستند که توسط جوان‌ترها کارگردانی شده دائما با مشکل اکران مواجه می‌شوند. وقتی این آثار را کنار هم قرار می‌دهیم و مورد بررسی بیشتر واقع می‌شوند و با کارگردان‌های‌شان نیز صحبت می‌کنیم در می‌یابیم آنها در مستند خود حرف‌هایی زده‌اند که به مزاج برخی سیاست‌گذاران و یا سیاسیون خوش نمی‌اید محتوایی که صندلی و میزها را می‌لرزاند این محتوا باید هم برای آنها نه تلخ، بلکه ترسناک باشد. گرچه اگر شرط دیدن آنها هم بر اصلاح و رعایت اصول باشد حقیقت و تلخی‌اش را با جان می‌خرند.

اینکه حرف‌ها و نگاه‌هایی که در این مستندها بیان شده درست و حقیقت است بحث دیگری است که باید تحلیل شود آنهم توسط کارشناسان مرتبط و این چه قضاوت سختی است، اما نکته اساسی اینجاست که چرا باید با دیدن مخالف‌خوانی هایی که در ذات این مستندها وجود داشته و برخلاف سیاست‌گذاری‌های فعلی بوده است مخالفت شود و اکران‌شان با مشکل مواجه شوند؟!

در ادامه نگاهی به 4 مستندی می‌اندازیم که در زان اکران با مشکل مواجه شده‌اند.

مستند من روحانی هستم

این مستند که توسط «گروه چندرسانه‌ای شفق» تولید شده است، براساس کتاب خاطرات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و کتاب خاطرات حجت‌الاسلام حسن روحانی، مصاحبه با مسئولان وقت، مصاحبه با فعالان سیاسی، منابع مکتوب، مصاحبه با سران اروپایی و جراید و سایر منابع ساخته شده است.

وقتی دولت اعتدال، فیلم مستند را هم تاب نمی‌آورد

بنا بر اعلام «گروه چندرسانه‌ای شفق»، کتاب خاطرات حسن روحانی 44 درصد، کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی 20 درصد، مصاحبه با فعالان سیاسی 12 درصد، منابع مکتوب شامل کتاب‌های "مک‌فارلین با چشم باز" و "چهل تدبیر" 8 درصد، مصاحبه با مسئولان وقت 7 درصد، مصاحبه با سران اروپایی 5 درصد و جراید 4 درصد منابع مورد استفاده در ساخت مستند "من روحانی هستم" را تشکیل می‌دهند.

مستند شب نامه

مستند «شب‌نامه» به کارگردانی سیدمهدی کرباسی که نتوانسته بود در دانشگاهای صنعتی شریف و داشنگاه تهران رونمایی شود در نهایت با حمایت حوزه هنری اکران شد. این مستند به بررسی لایه های پنهان نفوذ در قالب استارت آپ ها و همچنین شبکه های بخش خصوصی و دولتی می‌پردازد.

وقتی دولت اعتدال، فیلم مستند را هم تاب نمی‌آورد

مستندی 100 دقیقه‌ای تولید ایران است.[2] موضوع فیلم، فعالیت‌های سیامک نمازی فرزند محمدباقر نمازی است که در مهرماه 1395 به جرم «همکاری با دولت آمریکا» هرکدام به 10 سال حبس محکوم شدند. کانال تلگرامی این مستند نیز توسط افرادی ناشناس هک شد.

مستند فروشنده

رونمایی مستند «فروشنده» در دانشگاه صنعتی شریف در 20 فروردین ماه با فشارهای وارده از سوی برخی نهادهای دولت و برغم مجوز صادره از سوی معاونت فرهنگی این دانشگاه در روز مراسم لغو شد، و در نهایت در تالار اندیشه حوزه هنری این مستند رونمایی شد.

حسن عباسی و نادر طالب زاده که جمعه شب گذشته به صورت اختصاصی بیننده مستند فروشنده بودند این مستند را تحسین کردند و دانشجویان و مردم را توصیه کردند حتما این مستند را ببینند.

وقتی دولت اعتدال، فیلم مستند را هم تاب نمی‌آورد

مستند فروشنده سعی کرده رخدادهایی که در سیاست خارجی و اقتصاد کشور در چهار سال گذشته رخ داده را خیلی شفاف، صریح و مستدل مورد نقد و بررسی جدی قرار دهد و در حقیقت ورودیه این مستند از مناظرات سال 92 کاندیداهای ریاست جمهوری آغاز شده و وعده‌های مختلفی که درباره تحریم‌ها و رفع آنها و مشکلات اقتصادی به مردم داده شده مرور می شود.

*مستند «پرزیدنت؛ آکتور سینما»

مستند «پرزیدنت؛ آکتور سینما» به کارگردانی و نویسندگی محمدرضا بورونی توسط مرکز مستند سفیر فیلم و به تهیه‌کنندگی سازمان هنری رسانه­‌ای اوج، تولید شده است که در سالن آمفی تئاتر مولانا در دانشگاه امیرکبیر رونمایی شد. البته دانشگاه شریف نیز اکران این مستند را لغو کرد.

مستند «پرزیدنت؛ آکتور سینما» روایتگر تلاش­های میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، در جهت ایجاد رفاه برای مردم شوروی است. گورباچف معتقد بود تا زمانی که تنش­‌های شوروی با کشورهای غربی و به خصوص آمریکا ادامه داشته باشد، رسیدن به یک اقتصاد موفق ناممکن است، به همین دلیل اولویت عالی خود را تنش‌­زدایی و برقراری رابطه و مذاکره با آمریکایی­‌ها قرار داد.

مستند «پرزیدنت؛ آکتور سینما» تلاش داشته که با روایت آنچه در زمان گورباچف رهبر اتحادیه شوروی سابق در مذاکراتش که با رئیس جمهور آن زمان آمریکا ریگان داشته است مقایسه‌ای بین مذاکرات هسته‌ای ایران با ایالت متحده داشته باشد که در بخش‌های از این فیلم مستند نشان داده که اوباما در یکی از سخنرانی‌هایش به شباهت مذاکرات ایران و آمریکا در زمان مذاکرات گورباچف و کشورش اشاره کرده است.

*نترسید قضاوت را به تاریخ بسپارید/ این 4 مستند ترسناک را نبینید

این 4 مستند ترسناک را نبینید! رفتاری که با این مستندها شده است مصداق همین جمله است. چرا باید فضا برای سینماگران و مستند سازان به سمتی رود که آنها همواره از گفتن و نمایش حقیقت هراس داشته باشند. تهدیدهایی مبنی بر شکایت و از بین بردن حق نمایش فیلم‌شان مطرح شود؟! اگر حتی سازنده اثر نتوانسته در بیان حقیقت به درستی اثرش را پیش ببرد ایا باید چنین رفتار هایی داشت؟! بهتر نیست قضاوت را به تاریخ سپرد؟! مسئله گفت‌وگو و گفتمان در شرایط آزاد چه جایگاهی در عرصه سینمای مستند می‌تواند داشته باشد؟!

با مشاهده چنین رفتارهایی در یک فاصله زمانی کم پرسش های فراوانی به وجود می‌آید که هزینه دارد. حرف حق مسیر خودش را پیدا خواهد کرد و به جویباری که منشأ آن روشنگری است سرازیر می‌شود شاید بهتر باشد دستگاه‌های حکومتی و یا سیاسیون برای مخالف و با چنین آثاری که نقد دارند حتی اگر نقدشان مقرضانه است گفت‌وگو کنند و این گفت‌گو را بدون سانسور در مقابل مخاطبین انجام دهند و قضاوت را به تاریخ و مخاطبین آن بسپارند آنهم بدون نگرانی از لرزش میزها و صندلی‌های بی‌وفا.

راه حل دیگری که می‌توان فی المجلس بدان اشاره کرد ساخت یک مستند دیگر در بیان حقیقتی است که به آن اعتقاد دارند در مخالفت با مستندی که می‌گویند تاریخ را تحریف کرده است. مستند در برابر مستند، اگر راست می‌گویند.