از «سیمرغ» بد میگفت حالا از «دیوارهای طلا» میگوید!
امسال هادی حجازی فر، تیم سازنده ماجرای نیمروز و... در جشنوارهای شرکت کردند که در بین داورانش، فرامرز قریبیانی نیست. همچون رضا عطارانی هم سیمرغ را برنده نشده. همین میشود که حالا امیر آقایی به احترام دوستانش ساکت، و لیلا حاتمی از شریک شدنش راضی است.
جشنواره امسال هم با خاطره هایی گوناگون به پایان رسید. از داوریها و نامزدها و جوایز، ناراحت کننده تر این بود که افرادی در ازای به دست آوردن سیمرغ، به مردم و همکارانشان پشت کردند. بعضی رو به قدرتِ بی سلیقه ایستادند و پشت به عاشقان سینما. برخی برای گوری که در آن مرده ای نیست، ضریح و امامزادههای دروغین، با گنبد و بارگاهی از طلا ساختند. نذر دادند و خیرات کردند و تا کمر خم شدند. تا اول کمک هزینه ساخت بارگاه را بگیرند و بعد منتظر بنشینند تا شاید کسی ریالی در این ضریح خودساخته بیندازد. این ناراحت کننده ترین اتفاق انتهای جشنواره امسال بود.
نوید محمدزاده که روزی خود یکی از قربانیان این قبیل حسابگری ها و بی عدالتی ها بود، حالا و پس از دریافت سیمرغ، پشت قدرت روز، پناه گرفته. آن روز، اعتراض، شیطنت نبود بلکه اصل حق طلبی بود. اما الآن شده بیاحترامی و خواب مادری را آشفته کردن.
دو سال پیش وقتی داوران در لحظات آخر رأی را عوض کردند، او سخت غمگین بود و میگریست. با این تفاوت که کافه سینما به عنوان رسانهای مستقل، توانست بعد از تماس با داور مستقلی مثل فرامرز قریبیان بر حق پایمال شده او صحه بگذارد و منتشر کند که سیمرغ حق محمدزاده است. رضا عطاران که خود سیمرغ را به خانه برده بود و بدون تعریف و تمجید از داورها از سن پایین آمده بود؛ باز در تماس با کافه سینما سیمرغ را حق خود ندانست. اما حالا محمدزاده پس از تکذیب چندباره صحبتهای گذشتهاش، دم از احترام به رأیی می زند که با بیاحترامی به آن محبوب شد و ستون هوادارانش را بنا کرد.
او خوششانس بود، اما امسال هادی حجازی فر، تیم سازنده ماجرای نیمروز و... در جشنوارهای شرکت کردند که در بین داورانش، فرامرز قریبیانی نیست. همچون رضا عطارانی هم سیمرغ را برنده نشده. همین میشود که حالا امیر آقایی به احترام دوستانش ساکت، و لیلا حاتمی از شریک شدنش راضی است.
جشنواره سی و پنجم، آزمون سخت وجدان و مردمداری سینماگران بود. جشنوارهای که یک طرف هنرمندان طرفدار زر و زور و تزویر، پشت به مردم ایستادند تا بتوانند به یک تندیس شیشهای ببالند و در کار بعدی، قیمتی بالاتر پیشنهاد دهند. طرفی دیگر مردان و زنانی آزاده، قید سیمرغ و جایزه نقدی را زدند، اما نزد مردم محبوب ماندند. حرف زدند و نوشتند و انصراف دادند و اعتراض کردند تا با این بدعت خطرناک و سینماسوز و لجبازانه هم صدا نشوند. ما نام این افراد را فراموش نخواهیم کرد، به آنها میبالیم و در آینده با آن ها خواهیم بود.
ارسال نظر