در سریال علی‌البدل که بعد از ماه محرم و صفر از تلویزیون پخش خواهد شد، نقش خان را بازی می‌کند. نقش مقابل فخیم‌زاده را مهدی هاشمی بازی کرده که او هم خان است.

هاشمی قبل از این در فیلم «همسر» به کارگردانی فخیم‌زاده مقابل دوربین رفته بود. فخیم‌زاده که این روز‌ها مشغول نوشتن فیلمنامه است در سریال مختارنامه نقش عمر سعد را بازی کرد. به مناسبت آغاز محرم و بازپخش این سریال از تلویزیون با فخیم‌زاده درباره نقش عمرسعد و اجرای نقش‌های منفی هم‌صحبت شدیم.

در این روزها که بیشتر بازیگران و کارگردانان از کم‌کاری و بیکاری گله‌مند هستند و حال و روز خوبی ندارند، حال شما چطور است؟

خیلی خوبم ! این روزها فیلمنامه می‌نویسم. اگر نقش خوبی هم پیشنهاد کنند، بازی می‌کنم وگرنه فیلمنامه می‌نویسم. حرفه ما فصل کاشت و برداشت دارد، دائمی نیست، برای همین هم حال کسانی که در حرفه فیلمسازی فعالیت می‌کنند، گاهی خوب است و گاهی هم خوش نیست.

اما انگار شما از اول طوری برنامه‌ریزی کرده‌اید که زیاد به بیکاری نخورید؟

بیکاری در حرفه بازیگری بیشتر از شاخه‌های دیگر فیلمسازی است. بازیگران باید منتظر بمانند تا نقشی به آنها پیشنهاد شود. من از همان ابتدا که وارد حرفه سینما شدم، به این بخش هم فکر کردم که اگر فقط بازیگر باشم و سراغم نیایند چه باید بکنم؟ برای همین فیلمنامه‌نویسی را در برنامه کاری‌‌ام گذاشتم و روی آن متمرکز شدم. بازیگری را در کنار نوشتن و کارگردانی ادامه می‌دهم، هر نقشی را هم قبول نمی‌کنم. در حرفه ما، دوره بیکاری زیاد است و من این دوره‌ها را تجربه کرده‌ام. هر زمان که جامعه به هر دلیلی متحول می‌شود، اولین اثرش را روی حوزه فرهنگ و هنر می‌گذارد و کارها برای مدتی متوقف می‌شود. مدتی است دوره بیکاری در سینما و تلویزیون شروع شده که امیدوارم بزودی تمام شود.

احساس می‌شود در سن و سالی که دارید به ثبات ذهنی و کاری رسیده‌اید که ارمغانش برایتان آرامش است، برای رسیدن به ثبات چگونه برنامه‌ریزی کردید؟

از اول با ثبات بودم و سن و سالم هم زیاد نیست (می‌خندد!) هنوز جوانم و کودک درونم بسیار شاد است. هنوز هم با شنیدن صدای توپ بازی بچه‌ها به کوچه می‌روم و با آنها بازی می‌کنم. هفته‌ای چهار روز به باشگاه می‌روم. زندگی‌ام شتاب و انرژی خوبی داشته و دارد و همچنان با انرژی هستم. راستش افکار منفی و بازدارنده را به درونم راه نمی‌دهم.

نقش عمر سعد را در سریال مختارنامه بازی کرد‌ه‌اید، حالا که چند سالی است از این نقش فاصله گرفته‌اید، درباره عمر سعد به روایت داوود میرباقری چه نظری دارید؟

وقتی آقای میرباقری مرا برای بازی در نقش عمر سعد دعوت کرد، شانزده، هفده سالی بود که برای هیچ کارگردانی مقابل دوربین نرفته بودم. در طول کار تلاش کردم فقط از منظر یک بازیگر نقش را اجرا کنم و دیدگاهم را به دیدگاه کارگردان مختارنامه نزدیک کنم. با عمر سعد آشنا بودم چون خودم در سریال تنهاترین سردار به این شخصیت پرداخته بودم اما آقای میرباقری نگاه خاصی به عمر سعد داشت. از نگاه او، عمر سعد از نظر روانی به هم ریخته و به‌دلیل حضورش در حادثه کربلا منفعل و عصبی بود. از نگاه میرباقری، عمرسعد جزو اشقیای سنتی نبود، عمر سعد در حادثه کربلا نقش داشت اما بعد پشیمان شده بود و آن اتفاق روان او را منقلب کرده بود. عمر سعد نمی‌خواست در شهادت امام حسین(ع) نقش داشته باشد اما با وعده حکومت ری او را فریب داده بودند. من به دیدگاه میرباقری درباره عمر سعد احترام گذاشتم و نقش را پذیرفتم. جوانی، میانسالی و مرگ عمر سعد را بازی کردم. نقش قابلیت‌های زیادی برای اجرا داشت و همین برایم جذاب بود. شخصیت‌پردازی عمر سعد خیلی خوب بود به همین دلیل دستم در اجرای آن کاملا باز بود. اگر نقش بد نوشته شده باشد، بازیگر هرقدر هم توانا باشد، نمی‌تواند آن را خوب اجرا کند. اما یک نقش خوب را بازیگری که کارش را بلد نیست، می‌تواند خراب کند.

از زاویه تحلیل نقش اگر بخواهیم درباره عمر سعد صحبت کنیم برخی بر این باورند که بازیگر برای اجرای خوب یک نقش باید او را در درون خود پیدا ‌کند، آیا می‌توان گفت که عمر سعد، بخشی از تاریکی وجود شما بود که به نمایش درآمد؟

معتقدم این‌‌ حرف‌ها هیچ ارتباطی با حرفه بازیگری ندارد. بازیگری در هیچ مکتبی چنین تعریف نشده است. بازیگری توان و استعدادی است که در برخی از افراد وجود دارد. بازیگر به نقش نزدیک می‌شود، آن را احساس و تحلیل می‌کند و همه خلاقیت خود را به کار می‌گیرد تا آن را باورپذیر اجرا کند. جک نیکلسون در فیلم‌هایی مانند پرواز بر فراز آشیانه فاخته، نقش فردی روان‌پریش را بازی می‌کند. در گفت‌وگویی از او پرسیده بودند آیا خودت هم روان‌پریش هستی که توانستی این نقش را اینقدر خوب بازی کنی؟ نیکلسون در جواب گفته بود: «من در بهترین شرایط روحی و روانی توانستم این نقش را بازی کنم». من هم که نقش‌ آدم‌های روانی و منفی مثل عمر سعد را بازی کرده‌ام با این گفته نیکلسون کاملا موافق هستم! کسی که روانی است یا مشکل روانی دارد، هرگز نمی‌تواند نقش آدم روانی را خوب بازی کند. بازیگر باید در اوج کنترل همه چیز باشد تا بتواند نقش را خوب بازی کند، آدم روانی هیچ کنترلی بر اوضاع ندارد که بتواند مقابل دوربین حضور یابد!‌ اصلا چنین نیست که درون یک بازیگر سیاه و کدر باشد تا بتواند مثلا نقشی مانند عمر سعد را بازی کند!‌ خصلت‌های فردی یک بازیگر اصلا ربطی به نقش‌هایی که بازی می‌کند، ندارد. بازیگری یک فن و حرفه است که باید آن را بیاموزی و از استعدادت برای اجراهای خوب استفاده کنی.

نامردی و بدعهدی از زمان امام حسین(ع) و شهادت ایشان تا به امروز ادامه یافته است، چرا نامردی همیشه هست و چرا اشقیا همیشه هستند؟

تا بشر هست نامردی هم هست! نامردی ربط مستقیم به قدرت و سیاست دارد. به اتفاقات سوریه توجه کنید، این‌ همه آدم کشته می‌شوند برای رسیدن به قدرت! در کربلا هم جاه‌طلبی و قدرت‌طلبی، باعث آن حادثه بزرگ و تلخ شد. هر جا مقوله ثروت و قدرت مطرح شود، پای بدعهدی و نامردی هم به میان می‌آید.

آثار نمایشی چقدر می‌تواند بر اخلاق‌مداری جامعه و مردم تاثیر بگذارد؟

وقتی در آثار نمایشی به مقوله‌ای پرداخته و جوانب آن بررسی می‌شود، آگاهی مردم نسبت به آن موضوع افزایش می‌یابد. مثلا در سریال مختارنامه بدعهدی کوفیان به خوبی نشان داده و عاقبت پیمان‌شکنان به تصویر کشیده شد، این باعث عبرت‌آموزی مردم می‌شود. اما نباید انتظار داشت که آثار نمایشی تاثیر عمیق و درازمدتی بر مردم داشته باشد و جامعه را تطهیر کند! نمایش در نفس خود می‌تواند برای مدتی باعث تزکیه روحی افراد شود البته این هم به میزان دریافت افراد از محتوای نمایش بستگی دارد اما باعث اصلاح و تطهیر جامعه و افراد نمی‌شود.