«باشگاه طنز انقلاب اسلامی» که فصل جدیدی از فعالیتهای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار میرود، در حالی که یک سال از زمان آغاز فعالیتش میگذرد، توانسته جوانان طنازی را متشکل کند که طی دورههای مختلف جذب این مجموعه شدهاند.
جوانان طناز انقلابی که طی 3 دوره جذب باشگاه شدهاند، نزدیک به 100نفر هستند که با انگیزه فراوانی فعالیتهای باشگاه را دنبال میکنند؛ جوانانی که 4 ویژهنامه طنز «راهراه» را با عناوین ۹ دی، خاندان پهلوی، نمایشگاه کتاب و حقوق بشر آمریکایی منتشر کردهاند و در فضای مجازی نیز سایت طنز راهراه و کانال تلگرامی طنزیم را شکل دادهاند که با استقبال کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده است و جایگاه خود را در عرصه طنزپردازی تثبیت کرده است. طی روزهای گذشته این مجموعه در راستای برنامههای خود، اردوی طنزی را با نام «نطنز» و با شعار «اینجا نمکتان را غنی خواهیم کرد» برگزار کرد.
اردویی که فراخوان آن در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخید و از علاقهمندان خواسته بود نمونه طنز خود را ارسال کنند تا علاوه بر افراد اصلی باشگاه بتوانند افراد مستعد طنزنویس را با خود همراه کنند ولی با توجه به ظرفیت محدود، بهرغم تعداد زیاد متقاضیان تنها موفق به دعوت از معدودی از متقاضیان شدند. این مجموعه به منظور شناسایی افراد طنزنویس در سراسر کشور و تربیت طنزنویسان انقلابی و هماهنگ و همسو کردن آنان، اردوی نطنز را راه انداخت و به نتایج مطلوبی نیز دست یافت. این اردو فرصتی برای جوانان طناز انقلابی بود که طی دورهای چندروزه به عمق فکری و اندیشهای و نیز توانایی پرداخت طنز در حضور اساتیدی چون وحید جلیلی، نعمتالله سعیدی، ناصر فیض، یوسفعلی میرشکاک، مازیار بیژنی، محمدحسین بدری، علی زکریایی، حسین قرایی و عباس احمدی دست یابند. دیدار و مصاحبت با مادر شهیدان خالقیپور نیز فرصتی معنوی برای جوانان حاضر در این اردو بود.
طنز ابزاری برای عدالتخواهی است
وحید جلیلی، فعال فرهنگی انقلاب، از «جایگاه طنز در فرهنگ انقلاب» سخن گفت و بر اهمیت حضور و وجود آن تاکید کرد. نعمتالله سعیدی، نویسنده و منتقد فرهنگی ضمن اشاره به «حکمت طنز انقلاب» طنز را همیشه در راستای عدالت دانست.
سعیدی در جمع فعالان حاضر در این اردو گفت: در تعریف عدالت داریم هر چیزی که در جای خود قرار گرفته باشد، عدالت است و طنز از بین هنرها، بیشتر به عدالت نزدیک است چون طنز بیان زیبا و متناسب از عدم تناسبهای جامعه است برای همین طنز مستقیماً با عدالت ارتباط دارد. هر ناموزونی بیعدالتی است و تا زمانی که مشکل عدم تناسب، عدم زیبایی و عدم عدالت وجود دارد طنزپرداز هم میتواند کار کند، چرا که طنز ابزاری برای عدالتخواهی است. ناصر فیض، شاعر نام آشنای طنزپرداز با بیان «ظرافتهای طنز»، تفاوت خط قرمز در طنز با سانسور را مطرح کرد و طنز را اعتراضی که لباس هنر پوشیده تعریف کرد.
فیض با تاکید بر اینکه طنزپرداز باید از مسائل پیرامونش حرف بزند، گفت: هنر طنزپرداز این است که با حفظ احترام انسانها، قومیتها و تفاوتهای مذهبی، صلابت شعری خودش را حفظ کند. ممکن است کسی فکاهه بگوید یا مثل حافظ با شعری که طعنه به وضعیت سیاسی و اجتماعی میزند شعری در درجات بالا بسراید. در هر قالبی نباید حرف اصلی شاعر زیر سوال برود. مثلا سعدی در جایی میگوید درویشی نزد پادشاهی رفت و شاه گفت چه زمانی یاد ما میافتی؟ و درویش گفت وقتی که یاد خدا را فراموش کنم. بیان جسورانهای که بهانه تعرض به پادشاه نمیدهد.
وی افزود: اعتراض با توهین فرق دارد؛ باید به شکلی طنز بگویید که حرفتان زیر سوال نرود و این با تسلط به صناعات ادبی به دست میآید و هر چه غیرمستقیمتر بگویید هنرمندانهتر است چون مخاطب از کشف آن بخش مخفی هنر لذت میبرد. در ادامه کارگاه نیز شاعران باشگاه شعرهای خود را به تیغ انتقاد فیض سپردند.
در طنز «صبر» داشته باشید
یوسفعلی میرشکاک، شاعر و نویسنده توانای طنزنویس، درباره «کلیات طنز» صحبت کرد که در میان صحبتهای خود به خاطرات ارزشمندی از دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب و همنشینی با شهید مرتضی آوینی اشاره کرد. مازیار بیژنی، کاریکاتوریست چیرهدست از «تجربیات 2 دهه فعالیت خود در عرصه طنز و کاریکاتور» و طنز مطبوعاتی در روزنامههایی همچون کیهان و حواشی کاریکاتورهای ضدهولوکاستی و ضدآمریکایی خود سخن گفت.
بیژنی با اشاره به حضورش در روزنامه کیهان گفت: از سال ۷۷ تا ۸۸ در کیهان بودم. در همان قضایای دوم خرداد و ۱۸ تیر، به این روزنامه آمدم. کیهان هم در آن روزها خطشکن بود و صف اول حرکت میکرد و بقیه روزنامهها به کیهان نگاه میکردند. یادم است کاریکاتوری درباره قانون ممنوع شدن ورود نیروی انتظامی به دانشگاه کشیدم؛ البته این قانون را مجلس ششم تصویب و شورای نگهبان آن را رد کرده بود. برای همین کاریکاتور یک عدهای جمع شدند، کاریکاتور را بزرگ چاپ کرده بودند و یک ضربدر بزرگ هم روی آن کشیده بودند. این نمونهای بود از اینکه تحمل طنز را نداشتند و به دفتر زنگ میزدند و توهین میکردند.
بیژنی افزود: در کار طنز صبر داشته باشید که در ظاهر، کار طنز است و خیلی جدی به نظر نمیآید ولی کاری است که فحشخوری زیاد دارد. من رکورد فحشخوری را داشتم. این برادرهای جنبش سبز برای یک کاریکاتور فقط در یک روز ۴۰۰ فحش به من دادند. محمدحسین بدری، روزنامهنگار پرکار و جوان که سابقه حضور در نشریات متعددی را در کارنامه خود دارد، «ویژگیهای روزنامه و روزنامهنگار انقلابی» و طنز ژورنالیستی را برشمرد.
علی زکریایی، خواننده و گوینده رادیو که ترانه «جیبوتی کجایی»اش بسیار محبوب شد، «مبانی ترانه و طنز رادیویی» و جذابیتها و برتریهای طنز صوتی بر طنز مکتوب را مطرح کرد. در پایان کلاس نمونهای از پادکست و فایل صوتی نیز تولید شد.
حسین قرایی نیز که خود در زمینه تاریخ شفاهی فرهنگ انقلاب اسلامی کوششهای فراوانی داشته و کتابهایی را هم در همین عرصه نوشته است، جوانان باشگاه طنز را با اهمیت «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» آشنا کرد.
عباس احمدی، شاعر برجسته طنزپرداز، شاعران باشگاه را دور خود جمع کرد و «کارگاه شعر»ی تشکیل داد که جوانان طناز حضور فعالی در آن داشتند. یکی از فعالیتهای جالبی که در اردوی نطنز شکل گرفت، اجرای «استندآپ کمدی» توسط اعضای باشگاه بود که علاوه بر تقویت اعتماد به نفس، اشراف بر نقاط ضعف و قوت را در پی داشت. از اتفاقات خوب دیگر، اشتراک مکان برپایی اردو با گروه فیلمسازی «راهنما»، گروه فیلمسازان جوان «جشنواره عمار» بود که در جلسات و گعدههای مشترکی که شکل گرفت، علاوه بر تاکید بر جای خالی فیلم طنز انقلابی در سینمای ایران، صحبتهایی درباره افزایش همکاری بین باشگاه طنز انقلاب و گروه فیلمسازی راهنما شد.
در حاشیه این اردو، اکران فیلم «خانهای کنار ابرها» در کنار کارگردان فیلم، سیدجلال دهقانیاشکذری، به همراه نقد و بررسی آن صورت گرفت و به نکات سینمایی و طنز در سینما نیز اشاره شد. مرحلهای از این اردو برگزار شده و دورههای بعدی نیز در فرصتهای آتی برگزار خواهد شد.
ارسال نظر