- زنده‌یاد آذریزدی که پرتیراژترین نویسنده‌ تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران است، بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچه‌ها نوشته است و جایزه یونسکو و نیز جایزه سلطنتی کتاب سال را پیش از انقلاب ۵۷ دریافت کرده و سه کتاب او توسط شورای کتاب کودک به‌عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده بودند. مهدی آذریزدی پرطرفدارترین کتاب های تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران را خلق کرد، کتاب هایی که در طول پنج دهه، هر کدام بالغ بر 30 بار با تیراژ بالا تجدید چاپ شدند. 
 

مهدی آذریزدی؛ قصه‌گوی خوب بچه‌ها
 

دوره هشت جلدی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» شامل دفترهای «قصه‌های کلیله و دمنه»، «قصه‌های مرزبان نامه»، «قصه‌های سندباد نامه و قابوس نامه«، »قصه‌های مثنوی مولوی»، «قصه‌های قرآن»، «قصه‌های شیخ عطار»، «قصه‌های گلستان و ملستان» و «قصه‌های چهارده معصوم»؛ دوره ده جلدی «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن» شامل دفترهای «خیر و شر»، «حق و ناحق»، «ده حکایت»، «بچه آدم»، «پنج افسانه»، «مرد و نامرد»، «قصه‌ها و مثل‌ها»، «هشت بهشت«، »بافنده داننده» و «اصل موضوع»؛ «گربه ناقلا»؛ «شعر قند و عسل»؛ «مثنوی بچه خوب»؛ «قصه‌های ساده برای نوآموزان»؛ «تصحیح مثنوی مولوی» برای بچه ها ؛ «گربه تنبل»؛ « از جمله آثار این نویسنده کودک و نوجوان است.

دهه 40 را می توان دوره تحول ادبیات کودک و نوجوان دانست، و مهدی آذریزدی از پیشگامان این تحول بود. از معروف ترین آثار او، یعنی «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب»  و «قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن» که در واقع بازنویسی ادبیات کهن و از بطن فرهنگ این مردم بود، در روزگاری نوشته شد که کسی کودکان را جدی نمی گرفت. او با علم و تلاش و سخت کوشی به نیازهای کودکان و نوجوانان ایرانی پی برد، با نگاه خلاق خود بازنویسی متون کهن ادبی و دینی را آغاز کرد و بدین ترتیب به نیازهای عاطفی و زیبایی شناختی کودکان و نوجوانان پاسخ داد، و اساس عشق کودکان این مرز و بوم به فرهنگ غنی کشورشان، و آشنایی آنها با ادبیات فاخر و کهن ایران را پایه ریزی کرد. 

او شاهنامه فردوسی و مثنوی مولانا و شیخ عطار و مرزبان نامه را، که از سرمایه های معنوی کشورمان هستند، با نثری زیبا و ساده، توأم با زبانی معاصر و شیرین و قابل فهم برای کودکان و نوجوانان بازنویسی کرد و در مجموعه کتاب‌های "قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب" منتشر کرد. آثار او با استقبال فراوان مخاطبین روبرو شد، و نشان داد که مردم ما ادبیات را خوب می‌شناسند و برایش ارزش قائلند، و این که حوزه ادبیات کودک و نوجوان چقدر تشنه کارهای نو و نوآوری است. جالب آنکه این مجموعه به زبان‌های چینی، روسی، اسپانیایی، و ارمنی نیز ترجمه شده است، و بسی جای خوشحالی است که پیام بزرگان ما که بی شک جهانی و فراوطنی بوده به گوش کودکان سرزمین های دیگر نیز رسیده است. 

آذریزدی با نگاه جدی و مصممی که به پرورش و گسترش حوزه ادبیات کودک و نوجوان داشت، موجب استقلال نهاد ادبیات کودک و نوجوان از ادبیات بزرگسال شد و با این کار توانست جهت پیشبرد فعالیت‌های دیگر نویسندگان در این حوزه مسیر را هموار کند، آن هم در زمانی که ادبیات کودک و نوجوان در ایران مفهوم غریبی بود، و محدود به ترجمه‌هایی هر از گاه از آثار خارجی بود. 

اکنون پس از گذشت چند دهه از آن زمان البته ادبیات کودک و نوجوان جایگاه مستقل خود را یافته است، و انتشارات مختلفی که به صورت تخصصی به این موضوع می پردازند گواه این مطلب‌اند. اما در مقایسه با آثار ترجمه شده حجم آثار تالیفی باکیفیت ناچیز است. البته قابل انکار نیست که مطالعه آثار فاخر ادبی، چه ایرانی چه غیرایرانی، بر دانش و بار فرهنگی و علمی کودکان می‌افزاید و آثار ترجمه شده، از آن رو که زمینه آشنایی مخاطب با فرهنگ های مختلف را فراهم می کند، ارزش ویژه ای دارد. اما آنچه می‌تواند نگران کننده باشد این است که کودک و نوجوان ایرانی، که سرمایه‌های علمی و فرهنگی ما هستند، با آثار ایرانی و مفاخر کهن این سرزمین بیگانه باشند. سخن این است که ترجمه کمک شایانی به غنای ادبیات کودک و نوجوان می کند، اما از تالیف غافل نشویم. و همچنین، در انتقال سرمایه ادبی و فرهنگی کشورمان به نسل آینده کاهلی نکنیم.