فروش فیلم فاسد با مهر تأیید «فجر»
متأسفانه مدیران دولتی برای اینکه بخش خصوصی را تشویق به سرمایهگذاری در سینما کنند، چشم خود را بهروی برخی از مسائل از جمله هنجارشکنیهایی که به منظور ایجاد جذابیت کاذب در فیلمها میشود، میبندند.
«محمدصادق عابدینی» در روزنامه «جوان»نوشت:
جشنواره فیلم فجر اصلیترین جشنواره سینمای ایران است و نام ارزشمند «فجر» در افکار عمومی به معنای مهر تأییدی بر محتوای آثار به نمایش در آمده در جشنواره است، اما در عمل و برخلاف تصور عمومی، جشنواره فجر سالهاست که نظارت اخلاقیاش را برمحتوای سینما کمرنگ کرده، به طوری که فیلمهای فجر حتی مردم را به فساد دعوت میکنند! این وضعیت نابهنجار فرهنگی باعث اعتراضهای زیادی شده است.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مسئولان کشور میفرمایند: «وقتی که ما در جشنواره فجرمان فیلمهایی نشان داده میشود که اصلاً سوق میدهد مردم را به سمت این مفاسد اجتماعی، در واقع فرهنگسازی ضد این جهت را داریم انجام میدهیم؛ باید مراقبت بشود، باید به اینها توجه بشود.»
بخش اعظم سینمای ایران با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی اداره میشود. متأسفانه مدیران دولتی برای اینکه بخش خصوصی را تشویق به سرمایهگذاری در سینما کنند، چشم خود را بهروی برخی از مسائل از جمله هنجارشکنیهایی که به منظور ایجاد جذابیت کاذب در فیلمها میشود، میبندند و این اتفاق در زمان اکران و با فروش بیشتر این گونه فیلمها تشدید نیز میشود، به نحوی که در میان فیلمهای پرفروش سالهای اخیر سینما چندین مورد فیلم را میتوان نام برد که با تکیه بر شوخیهای جنسی و عبور از خطوط قرمز شرعی و عرفی تلاش کردهاند بر تعداد مخاطبان خود بیفزایند.
آلبالوهای فاسد درخت سینما
ماه گذشته دفتر رئیس سازمان سینمایی نامهای را به همراه یک پیوست جالب دریافت کرد. نامه خطاب به حجت الله ایوبی نگاشته شده بود و در آن دانشجویان بسیجی نسبت به وضعیت سینما و فیلمهای روی پرده اعتراض کردند. به همراه این نامه نیز یک پیاله آلبالوی فاسد ارسال شده بود که نشانهای باشد از یکی از فیلمهای پر حرف و حدیث در حال اکران. این اعتراض نمادین را نباید تنها به عنوان نارضایتی از پخش فیلم «50 کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی دانست که محتوای آن حتی اعتراض وزیر ارشاد را در پی داشته است. بلکه این اعتراض، به یک کلیت بود که در فضای سینمای ایران وجود دارد و آن تسامحی است که سازمان سینمایی نسبت به محتوای فیلمهای تولید شده به خرج میدهد و باعث شده است که هر سال بیش از قبل کمرنگشدن برخی از خطوط قرمز در سینماها باشیم.
جشنواره فجر آینه سینمای انقلاب نیست
محصول تولیدات یک ساله سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر خودنمایی میکند و به جز معدود فیلمهایی که به فجر راه پیدا نمیکنند، غالب تولیدات سینمای ایران در فجر ارزیابی میشوند و جالب اینجا است که این فیلمها متناسب با شرایط سیاسی کشور دارای افت و خیزهای متعددی درباره هنجارهای اخلاقی جامعه هستند. از این رو جشنواره بیشتر از اینکه به دلیل نام «فجر» نمایی از سینمای انقلاب باشد، تصویری کلی از سینمای اجتماعی، تجاری و کمدی است که خود را با رفتار دولتمردان تنظیم میکند. با وجود اینکه روند تولید فیلم سینمایی در کشورمان بر اساس نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلو میرود و در مراحل مختلف سازمان سینمایی بر روند ساخت یک فیلم نظارت میکند، در عمل آنچه به سینماها راه پیدا میکند، از بسیاری جهات نسبت به فرهنگ عمومی کشور دارای تناقضهای زیادی است، به طوری که حتی به اکران آن اعتراض شده و وزارت ارشاد مجبور به توقف اکران فیلم میشود. در سالهای اخیر چند بار این اتفاق درباره اکران فیلمهای سینمایی رخ داده است؛ فیلمهایی که از شرع، عرف و اخلاق با اعتقادات جامعه در تضاد بودهاند. با وجود این به دلیل برخوردهای سلیقهای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی شاهد هستیم که در یک دوره حساسیتها نسبت به این فیلمها بیشتر و در دوره دیگر تلاش میشود فضا به سمت تساهل در قبال هنجارشکنی پیش برود.
اما تجربه نشان داده که هر چقدر دربرابر فیلمهای مسئلهدار برخوردها سادهتر شود، فیلمسازان دیگری نیز تشویق میشوند در فیلمهای بعدیشان با دست بازتر فیلمسازی کنند و خود را کمتر در قید و بند هنجارهای اخلاقی و عرفی جامعه قرار دهند.
قانون چه میگوید
قانونگذار در نظام جمهوری اسلامی ذیل قانون مجازات اسلامی ماده 639 برای افرادی که مردم را به فساد و فحشا تشویق کنند مجازات در نظر گرفته است. در ماده 640 نیز برای «هرکس نوشته یا طرح، گراور، نقاشی، تصاویر، مطبوعات، اعلانات، علایم، فیلم، نوارسینما و یا بهطور کلی هر چیز که عفت و اخلاق عمومی را جریحهدار نماید برای تجارت توزیع به نمایش و معرض انظارعمومی گذارد یا بسازد یا برای تجارت و توزیع نگاهدارد» حبس و جزای نقدی در نظر گرفته شده است. البته تا به حال هیچ فیلمسازی در کشور شامل مجازات این قانون نشده است و اگرچه فیلمهای زیادی توسط وزارت ارشاد یا مقام قضایی توقیف شدهاند اما از آنجا که همیشه رفتار نظام اسلامی با هنرمندان همراه با رفعت و عطوفت بوده است، آنچه در نهایت کار باقی مانده این است که فیلم توقیف شده و فیلمساز بار دیگر فیلم میسازد و باز داستان اعتراض به محتوای غیراخلاقی برخی از فیلمها ادامه پیدا میکند.
سینما بر سر دوراهی
مدیریت سینمای ایران امروز بر سر دوراهی قرار گرفته است؛ از یک سو میتواند ادامه تولید فیلمهای سخیف اخلاقی را با توجیه سود اقتصادی دنبال کند و در قالب فیلمهای طنز و اجتماعی شاهد انواع مشکلات اخلاقی باشیم و هر ساله نیز بر دامنه و وسعت هنجار شکنیها افزوده شود یا اینکه به صورت هدفمند و گزینش شده اقدام به حمایت از تولید فیلمهایی کند که اگرچه از نظر فروش کمی پایینتر از فیلمهای مبتذل هستند اما در عوض خانوادهها را به مفاسد اجتماعی و اخلاقی دعوت نمیکنند.
ارسال نظر