پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد عبدالهی- نمایشگاه کتاب امسال هم مثل سنوات قبل پر بود از کتاب های روانشناسی موفقیت و قانون جذب! کتاب هایی که عموما با هدف تجاری و برای ثروت اندوزی عده ای در داخل ترجمه شده اند وهدفشان در ظاهر ایجاد تفکر مثبت و استفاده از ذهن برتر است و محصول آن ها جز ترویج حس افسردگی ، فردگرایی مفرط و معنویت گرایی منهای خدا نیست. کتاب هایی که با گلچین گزاره های خوب  از کتب مذهبی و روانشناسی و تقطیع آن ها معجونی از حس مثبت را به مخاطب هدیه می دهند بدون آن که بخواهند او را با واقعیت ها و سختی های زندگی روبرو کنند و جالب آنکه هیچیک از اساتید بنام روانشناسی تاییدی بر این کتاب ها ندارند، از این رو نبودن نظارت تخصصی بر این فرآیند مهم ترین عاملی است که باید به آن توجه داشت.

اما نکته جالب و شگفت انگیز در خصوص این فرآیند که از سال 1370 پایش به کشورمان باز شده اسپانسرهای آن است. محور کتاب های موفقیت و قانون جذب مثبت اندیشی است و در ابعاد بین المللی روی آن تبلیغ می شود این در حالی است که دیگرانی هستند که برای دست‌یابی به آرزوهای ظالمانه‌ی خود دست به هر کاری می‌زنند و زمین را از فساد و ستم پر کرده‌اند. همان افرادی که با سرمایه‌گذاری روی قانون جذب از طریق مؤسساتی نظیر «هی هاوس»، «انجمن تفکر نوین جهانی»، «بنیاد دیپاک چوپرا»، «مؤسسه گفت‌وگو با خدا» و ده‌ها مؤسسه دیگر آن‌را از هزار زبان و با هزاران چهره به مردم دنیا می‌نمایند و می‌آموزند، تا بدون مزاحمت به کار خود ادامه دهند. آن‌ها می‌گویند به بدی‌ها ننگرید و نیندیشید، که این بهترین راه مبارزه با آن‌هاست؛ در حالی‌که نمی‌گویند با کسانی که به این بدی‌ها می‌اندیشند و بدی می‌کنند، چه باید کرد؟ "لوئیز هی " و افراد دیگری که قانون جذب را آموزش می‌دهند، می‌گویند: «حتی به اخبار هم گوش ندهید. تا ذهن و زندگی‌تان زشت نشود! و چه پیامی بهتر از این می‌تواند برای توام فساد و ستم شرایط مناسب را فراهم کند.»

اسپانسرهای این مؤسسات و افراد، سازمان‌هایی هستند نظیر «اندیشکده رم»، «باشگاه بوداپست»، «اندیشکده رند»، «مؤسسه استنفور»، «شورای روابط خارجی آمریکا» که از یک سو جنگ و شبکه‌های فساد را در جهان طراحی و هدایت می‌کنند و از سوی دیگر با حمایت از افراد مؤسسات مروج قانون جذب شعار صلح و معنویت و آینده زیبا را مطرح می‌کنند. مروّجان قانون جذب می‌گویند بدی‌ها را نبینید، به جنگ فکر نکنید و به ظلم و ستم‌هایی که در جهان می‌شود، نیندیشید. به راستی چه کسانی از این سخنان بیش از همه منفعت می‌برند؟

به طور مثال، نویسنده‌ی کتاب راز برای نوجوانان که سعی کرده مطالب و آموزه‌های فیلم راز را برای نوجوانان که پذیرش بیشتری نسبت به آموزش‌ها و فراگیری مطالب دارند، ارائه دهد، می‌نویسد: «وقتی شما در مخالفت با جنگ تظاهرات کنید، در واقع در برابر جنگ مقاومت بورزید و به شدت از جنگ متنفر شوید، بیشتر آن را خلق می‌کنید زیرا فکری که با موضوعی مخالفت کند، اغلب همان را خلق می‌کند… حتی مقاومت‌های بشردوستانه‌ی مهاتماگاندی و دکتر مارتین لوتر کینگ هم به خشونت‌هایی فراوان منجر شد. دلیلش این است که مقاومت در برابر خشونت، خشونت بیشتری را به خودش جذب می‌کند.»

خوب که دقت می کنید میبینید که مقصود چیست. ترویج این تفکر نه تنها اهداف انسان دوستانه و مثبت در نظرش نیست که با پشتوانه نهادهای سیاسی – امنیتی غرب و با هدف معلوم پا به عرصه گذاشته است. عمده ترین هدف تبدیل جامعه به یک توده تنبل و تخیل پرداز مرکب از انسان های بی تفاوت است که فاقد هرنوع اراده و پویایی است .