نرگس آبیار کارگردان سینما در خصوص ریسک‌پذیری فیلمسازان برای ارائه آثاری متفاوت و جذاب گفت: فیلمساز باید ترس را کنار بگذارد و ریسک پذیر باشد. در غیر این صورت هر لحظه و سر ساخت هر فیلمی باید بترسد که این موضوع نوآوری و خلاقیتش را از بین می‌برد. در نتیجه روی کیفیت اثرش تاثیر می‌گذارد. خود من اگر ریسک‌پذیر نبودم، فیلم نمی‌ساختم و یا اصلا فیلمساز نمی‌شدم.
 
وی تفاوت و شباهت فیلم «شیار 143» با «نفس» را این گونه بیان کرد: در «شیار 143» قهرمان ما زنی است که داستانش در مواجهه با جنگ و اتفاقات بعد از آن شکل می‌گیرد اما در «نفس» ما کاملا به جهان کودکی نزدیک شدیم و از نگاه و دریچه ذهن او تمام دنیا و تعبیرش از عالم اطرافش را می فهمیم. در کل سعی کردم رد پایی از خودم را در هردو فیلم بگذارم که مشخص شود کارگردان آنها یکی است.

 وی ادامه داد: با ساخت «نفس» تجربه متفاوتی را از پیش رو گذراندم، فکر می‌کنم به یکباره فضا و روایت متفاوتی را انتخاب کردم که شاید برای خیلی‌ها عجیب باشد اما حسن کار اینجاست که نمی‌خواهم دست به تکرار بزنم و همیشه تمایل دارم روایتی جدید را در قالب فیلم ارائه دهم.

وی در مورد ملموس نبودن تفاوت سنی بازیگران و تغییر چهره آنها فیلم اظهار داشت: گذر زمان در فیلم از سال 57 تا 60 است که بسیاری از بچه‌ها در مدت سه سال رشد نمی‌کنند؛ اما از یک جایی به یکباره قد می‌کشند و رشد می‌کنند. بازیگر خردسال ما نیز از این قاعده مستثنی نبود و نباید انتظار رشد آنچنانی از آنها داشته باشیم. با این وجود در گریم، بلندتر کردن قد آنها از طریق پاشنه کفش و حتی گذاشتن سبیلی ملایم برای شیر خانلو تغییراتی کوچک را ایجاد کردیم. در کل اگر مخاطبان و منتقدان به فکر 5 سال رشد بودند، حق دارند اگر تفاوت را احساس نکردند. اما باز می گویم چنین چیزی نبوده و گذر زمان ما فقط 3 سال بود.
 
این کارگردان درباره دادن سیمرغ به مهران احمدی با وجود بازی خوب در هر دو فیلم «شیار 143» و «نفس» گفت: در هر دوره با داورها و سلایق گوناگون روبرو هستیم که هرکدام خروجی خودشان را دارند. در اصل ما باید کارمان را انجام بدهیم و به فکر عملکرد رو به جلو و مثبت باشیم.

آبیار در بخش پایانی صحبت‌های خود درخصوص نگاه و رویکردش در فیلمسازی گفت: همیشه کاری را که فکر می‌کنم درست است، انجام می دهم. اصلا با این نگاه که فیلم مردمی بسازم یا برای حضور در جشنواره‌های خارجی جلو نرفتم؛ چون اعتقاد دارم کار خوب راه خودش را پیدا می کند و همه دوستش دارند.