به گزارش پارس به نقل از فارس،در حالی سپری شد که اتفاقات جالب و حواشی را که در پی داشت و خواندن آن ها خالی از لطف نیست.

* دهه شصتی ها که سینما را زنده نگه می دارند 
در مراسم فرش قرمز فیلم متولد 65؛ اولین نمایش روز هشتم جشنواره فیلم فجر، محمدمهدی عسگرپور گفت که به شخصه عبور از فرش قرمز در کاخ جشنواره (برج میلاد) نصیبش نشده، در واقع خودش تشخیص داده که هنوز به آن حد نرسیده که از روی فرش قرمز عبور کند، اما اینجا محلی است که برای نمایش مردمی در نظر گرفته شده است.
مجید توکلی کارگردان متولد 65، که به نظر می رسد حساب ویژه ای روی دهه شصتی های این مرز و بوم باز کرده است ضمن ابراز خوشحالی از تماشای این فیلم با مردم، گفت: این فیلم راجع به نسلی است که مخاطب اصلی سینماست و این نسل تنها نسل باقیمانده ای است که می تواند سینما را زنده نگه دارد.

* میرکریمی افتخار داد و با «دختر»ش به پردیس ملت آمد
فیلم سینمایی دختر روز گذشته در سینما رسانه برج میلاد به نمایش درآمد، اما رضا میرکریمی کارگردان این فیلم و عواملش که در نشست خبری برج، رسانه ای ها را چشم انتظار گذاشته و نیامده بودند تا فیلمشان را به قضاوت بشینند، ولی در پردیس سینمایی ملت با مردم جور دیگری برخورد کردند و هم از فرش قرمز رد شدند و هم به ابراز علاقه تماشاگران در کاخ مردمی پاسخ دادند تا جایی که میرکریمی فیلم را به تمامی علاقه مندان حاضر تقدیم کرد، البته شاید این رفتار یک بام و دو هوایی صاحبان دختر از این جهت بود که در برج میلاد سوال می شد و باید جواب می دادند و اینجا فقط عکس یادگاری بود وتشویق! 

* دلبری متفاوت «دلبری» ها کنار فرش قرمز
سیدمحمود رضوی، جلال دهقانی اشکذری و عباس غزالی تنها عوامل فیلم سینمایی دلبری حاضر در پردیس سینمایی ملت هم روی فرش قرمز پا نگذاشتند و با رد شدن از کنار این فرش که به افتخار آنها گسترده شده بود تنها روی سن قرار گرفتند و با مردم حرف زدند. البته به گفته عباس غزالی هنگامه قاضیانی هم کسالت داشته و نیامده بود، وگرنه دوست داشته که در بین مردم فیلم را ببیند. 
 
* کاخ مردمی سفیدپوش شد مردم به تماشای هنرنمایی خدا نشستند
روز هشتم جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت، برفی زیبا کاخ را سفید پوش کرد و علی رغم سردی هوا بسیاری از تماشاگران و مردم حاضر در پردیس سینمایی به محوطه بیرونی این سینما آمدند و کمی از وقت خود را به جای تماشای فیلم ها در سالن تاریک سینما، در زیرآسمان خدا و به تماشای هنرنمایی خدا پرداختند.

* بلیت آرزوها؛ وقتی کاخ مردمی مردمی می شود
هر کس برای اولین بار وارد پردیس سینمایی ملت بشود و به تابلوهای راهنمای طبقات نگاه نکند قطعا در پیچ در پیچ ملت سردرگم می شود.
در کنار آسانسور طبقه هم کف در انتظار بودم و پسر نوجوانی با کلاه کاموایی و لباس های نه چندان مرتب و یک دسته فال حافظ در کنارم توجه ها را به خودجلب می کرد.
اسمش میثم بود و نگاهش برق می زد از خوشحالی، بلیتی را به سمتم آورد و پرسید که باید به کدام طبقه برود، راهنمایی اش کردم و تا کنار در سالن با او رفتم تا مبادا مشکلی داشته باشد.
وقتی پرسیدم تا به حال آمده بودی جشنواره، گفت: نه، خیلی دوست داشتم اینجا فیلم ببینم یک آقایی وقتی دید من فقط دارم اینجا (پردیس سینمایی ملت) را نگاه می کنم و هیچکار دیگری نمی کنم به من بلیت داد که بیایم و فیلم ببینم.