داوری اردکانی چه کتابهایی میخواند
رئیس فرهنگستان علوم گفت: وقتی دانشمندان کمتر کتاب میخوانند، از کسانی که مشاغل غیر علمی دارند توقع کتاب خواندن ندارم ولی میتوان آرزو کرد که بیشتر مردم کتابهای شعر و ادب و تاریخ کشور را بخوانند و اگر طالب حکمتاند گهگاه در اوراق نهجالبلاغه نظر کنند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، رضا داوری اردکانی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سوالات مرکز خبر این شورا پیرامون مطالعه و کتابخوانی، که حاصل بیش از شش دهه فعالیت علمی پرثمر وی است، با بیانی شیوا و صمیمی سخن گفته است.
*خاطره انگیزترین کتابی که مطالعه کردید؟
-برای کسی که شغلش کتاب خواندن است آسان نیست که بگوید از کدام کتاب خاطره دارد. من میتوانم بگویم اولین و آخرین کتاب غیر درسی و غیر دینی که خوانده ام چه کتابهایی بوده است این را هم به حدس میتوانم بگویم که خواندن کدام کتاب اثر بیشتر در من گذاشته است.
اولین کتاب غیر درسی که خواندهام یک نمایشنامه تاریخی است که آن را در یازده سالگی خواندهام و آخرین کتاب، فلسفه چیست؟ اثر فیلسوف معاصر ژیل دلوز و یادداشتهای کنفرانس صلح پاریس نوشته محمدعلی فروغی و اخلاق منصوری اثر غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی است.
تکان دهندهترین کتابی که خواندهام «برادران کارامازوف» داستایوسکی است. خواندن بینوایان از آن جهت در یادم مانده است که وقتی خواندنش را شروع کردم جز ساعتهایی که خواب غلبه میکرد آن را از دست ننهادم و تا پایان خواندم از کتابهای فلسفه کتاب «اخلاق» نیکوماک و «فن شعر» ارسطو بیشتر از هر کتابی تحسین مرا برانگیخته است.
کتاب «شرح اصول کافی» ملاصدرا را هم اثری بسیار گرانمایه یافتهام اما کتابهایی که از آغاز جوانی همواره با آنها انس داشتهام دیوان حافظ و گلستان و شاهنامه فردوسی و بعدها بوستان سعدی و مثنوی مولانا و دیوان شمس تبریزی است. اکنون چون اسم شمس تبریزی را آوردم بد نیست که بگویم مقالات شمس را نیز یکی از خواندنیترین کتابها یافتهام.
*کتاب پیشنهادی شما برای مردم چیست؟
-متأسفانه در کشور ما حتی دانشمندان کم کتاب میخوانند. مردم اگر اهل کتاب خواندن باشند خودشان باید کتابهای مناسب را انتخاب کنند. اگر کسی از من بپرسد که چه کتابی بخواند به حکم رعایت ادب با توجه به اینکه پرسش کننده در چه سن و سالی است و چه اندازه سواد دارد کتاب یا کتابهایی را که مناسب میدانم، توصیه میکنم. وقتی دانشمندان کمتر کتاب میخوانند از کسانی که مشاغل غیر علمی دارند توقع کتاب خواندن نمیتوان داشت ولی میتوان آرزو کرد که بیشتر مردم کتابهای شعر و ادب و تاریخ کشور را بخوانند و اگر طالب حکمتاند گه گاه در اوراق نهجالبلاغه نیز نظر کنند.
*آخرین کتابی که مطالعه کردید چه بوده است و کی مطالعه کردید؟
-کار ما طوری است که ناگزیر باید به کتابها و مقالات گوناگون رجوع کنیم و بخصوص در سن و سالی که من دارم فرصت کمی میماند که یک کتاب را از ابتدا تا پایان بخوانم. البته کتابهایی هست که نمیتوان فصلی یا بخشی از آن را خواند بلکه اگر کسی میخواهد آنها را بخواند باید از ابتدا تا انتها بخواند. مثلاً رمان اجزاء ندارد که آنها را جداجدا بخوانند.
من هنوز علاوه بر مقالات و کتابهایی که در هنگام پژوهش و ضمن نوشتن به مطالعه آنها نیاز پیدا میکنم چون رسم و عادت کتاب خواندن را حفظ کردهام لااقل ماهی چند کتاب را که گاهی هم مطالبش غیر از فلسفه است از اول تا آخر میخوانم. اکنون که این را مینویسم خواندن کتاب کوچک «اخلاق منصوری» اثر غیاث الدین منصور دشتکی شیرازی را به پایان رساندم و خواندن کتاب «بلوغ مدرنیته» دیوید اوون را آغاز کردم.
*بهترین کتابی که هدیه گرفتید چه کتابی بوده است؟
-نمیتوانم بهترین آنها را تشخیص دهم.
*در صورت امکان لیستی از کتب مورد علاقه خود را به انضمام نام نویسنده به مخاطبان مرکز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی هدیه فرمایید؟
-شرمندهام که نمیتوانم فهرستی از کتابهای مورد علاقهام را تقدیم کنم. من به این دلیل که در خانه جای کافی برای نگاهداری کتابهایم ندارم تعدادی را به زادگاهم اردکان فرستادهام و تعدادی را هر جا توانستهام انبار کرده ام. اکنون کتابهایی که در خانه دارم کتابهای فلسفه است.
از سالها پیش فلسفه تطبیقی و فلسفه معاصر درس میدادهام پس طبیعی است که بیشتر کتابهایم متناسب با درسهایم باشد. مسئله مهمی که بیشتر به آن میاندیشم وضع کنونی تفکر در جهان و ایران است. رساله کوچکی هم قبل از انقلاب به نام وضع کنونی تفکر در ایران نوشتهام. وقتی شغل کسی معلمی باشد ناگزیر باید کتابهایی بخواند که به کار درس و کلاسش بیاید.
کسی هم که مشغول تحقیق و مطالعه مطلب خاصی است طبیعی است که به مراجع و منابع معینی مراجعه میکند اما من با اینکه همیشه این هر دو قید را داشتهام و نخواستهام مطالعهام تابع وظایف شغلی و محدود در آن باشد هر چه میتوانستم میخواندم و کتابهایی را که خواندنش را به طور کلی لازم میدانستم یا دوست میداشتم که بخوانم و فرصت خواندنش نداشتم در قفسه جداگانه قرار میدادم به این امید که خیلی زود فراغتی پیدا شود و آن کتابها را بخوانم اما بعد از مدتی که دیدم قفسه پر شد از این کار منصرف شدم.
تعداد آن کتابها متأسفانه زیاد است اما همه آنها کتابهای مورد علاقه یک دانشجوی فلسفه است و پیداست که نمیتوان حتی به همه اهل فضل و دانش مطالعه آنها را توصیه کرد. برای اینکه یکبار دیگر هم عذر خواسته باشم عرض میکنم که فهرست پیشنهادی مرا همگان نمیخوانند. دانشمندان هم نیازی به سفارش من ندارند زیرا خود میدانند چه کتابهایی بخوانند.
ارسال نظر