2/5 میلیارد میدهیم ؛ فریاد «مرگ سینما» هم سر میدهند
ایوبی، مرد اول مسئولیت سینمای ایران که همهی اهالی سینما از او و تیمش توقع دارند. توقعاتی که از مراحل قبل از تولید یک اثر سینمایی شروع میشود و تا زمان نمایش در شبکه خانگی ادامه دارد. او میگوید در این دوسال خیلی کارها کردند ولی زیاد گزارش نمیدهند
به گزارش پارس،به نقل از تسنیمسینما برای آدمهایش هم شهرت دارد و هم دردسر! حجت الله ایوبی اگر در همان سمت مدیریتش در سازمان فرهنگی اکو باقی میماند یا معاونتی را در وزارت کشور برعهده میگرفت، اینقدرها زیر ذره بین رسانهها نبود. رئیس سازمان سینمایی دو سالی است که سکاندار روزهای سینمای ایران شده. در مورد عملکرد 2 ساله سازمان سینمایی و همه حاشیهها و جنجالهای اخیر با او صحبت کردیم. او دستش از آمارهای دوسال عملکرد تیمش پر است و برای به کار بردن تک تک کلمه های حرفهایش ادله های خودش را میآورد. هرچند که در لابه لای حرفهایش میگوید: تیم ما خیلی اهل سرو صدا کردن نیست.گزارش دادن با روحیهی ما سازگاری ندارد.
آنچه میخوانید بخش دوم مصاحبه ایوبی است. بخش اول مصاحبه اش جنجالی شد و شاید همین باعث شد که بخش دوم با پیشنهاد مرد دیپلماتیک سینمای ایران، با حذف بخشهایی از حرفهایش منتشر شود.حرفهایی درباره افخمی و هفت و روباه.
تسنیم: آقای ایوبی، مرگ سینمایی که برخی از اهالی سینما میگویند منحصر به دوره شما نیست. شاید حتی در این دوره به قول شما و آمارهایتان، روند رو به رشدی را هم ببینیم. ولی این روند رو به رشد در مقیاس کلی، باز هم آنقدر ناچیز است که فقط به نفسهای آخر میماند.
ایوبی: اتفاقا این فقط در مورد ایران نیست، در همه دنیا فکر میکنند که سینما در حال مرگ است. چندوقت پیش سفری به ایتالیا داشتیم و در جلسهای در مدرسه ملی سینما از آینده سینمای ایران و هنر وتجربه و از این دست موضوعات حرف زدیم. چند فیلمساز برجسته ایتالیا و اتفاقا تدوینگر فیلم محمدرسول الله (ص) هم در جلسه حضور داشتند؛ که به ما گفتند تعجب میکنیم درحالیکه سینما درحال مرگ است شما از آینده سینما حرف میزنید. آنها هم فکر میکنند که سینما دارد میمیمرد. ولی به نظر من این یک توهم است که سینما در حال مرگ است.
در فاصله سالهای 2005 تا 2014، به طور متوسط هر سال هفت میلیارد نفر به سینما رفتند. این رقم خیلی عجیب است، یعنی به اندازه جمعیت زمین، بلیط سینما فروخته شده است. مثلا در امریکا به طور متوسط 5 و نیم بار به سینما رفتند، فرانسوی چهار باریا آلمانیها چهار بار در سال به سینما می روند و مجموعا 36 و نیم میلیارد دلار گردش مالی سینمای دنیا بوده است. 300 میلیارد دلار در شبکه نمایش خانگی و VOD گردش مالی داشته است. چگونه با این اوصاف میتوان گفت که سینما مرده است؟
واقعیت این است که تیم ما خیلی اهل سرو صدا کردن نیست. روحیهی ما به شکلی است که گزارش دادن برایمان سخت است. چون اصلا ما آمدیم که این وظایف را انجام دهیم این که دائم بگوییم این کار را کردیم یا این را درست کردیم یا فلان و بهمان کردیم با روحیهی ما سازگاری ندارد.اما لازم است که وضعیت سینما را در طول هشت سال گذشته بررسی کنیم تا روند تغییرات درک شود. ما در سالهای گذشته به طور متوسط زیر 50 فیلم اکران میکردیم ولی با شکلگیری گروه «هنروتجربه» ظرفیت اکران سینماهای کشور دو برابر شد و کمتر فیلم پشت اکرانی را خواهیم داشت. گروه کودک و نوجوان راه انداختیم و به فکر این هستیم که سالنهای سینمایی هم برای اکران فیلمهای مناسب خانواده و کودکان و نوجوانان راه اندازی کنیم.
دوره مدیریت سینمایی ما یک دوره قحطی بودجههای جمهوری اسلامی بود، بودجه این دوسال فقط با بودجه های دوسال آخر جنگ قابل مقایسه است. در این شرایط چه کار ویژه ای باید میکردیم که نکردیم. ظرفیت اکران دوبرابر شده، تماشاگران دوبرابر شده، مقابله با قاچاق صورت گرفته، اقتصاد سینما راه افتاده، ستاد صیانت از محصولات سینمایی کارش را انجام میدهد. چه کار باید بکنیم، شما بگویید تا ماهم بکنیم (میخندد)
ضمن اینکه اگر فیلمها خوب فروش نمیروند به فیلمسازان برمیگردد که چرا فیلمهای خوب نمیسازند. ما باید از شما مطالبه کنیم نه اینکه شما مطالبه کنید و بگویید مرگ سینما. ما که پول خوب میدهیم، سر وقت هم پول میگیرند و اصلاح برآورد هم میکنند و باز هم پول میگیرند؛ خب فیلم خوب بسازند. آقایی که 2 میلیارد تومان پول میگیری چرا فیلم خوب نمیسازی؟ فیلمسازی که 2/5 میلیارد پول گرفته است، 450 میلیون تومان میفروشد. ما باید از این آقایان مطالبه کنیم که چرا فیلم شما فروش نمیرود. چه کار کنیم با این آقایان!
تسنیم: کمی هم درباره «هنر وتجربه» صحبت کنیم. این تجربه چندین بار دیگر هم در سینمای ما رخ داده است و به محض عوض شدن مدیریت سینما، پروندهاش بسته شده است و عملا فقط یک وضعیت موقت باقی مانده است. شما برنامهای ریختهاید که بدون شخص شما هم این گروه بتواند ادامه مسیر بدهد یا دوباره یا یک برنامه یکی دو ساله ناپایدار طرفیم؟ جدا از همه قضاوتهایی که در مورد کارکردهای منفی یا مثبت گروه میشود
در مورد هنر وتجربه حمایت های دولتی این قدر نیست. 45 فیلم در سال اکران شریف دارد. فیلمهای مخاطب خاص که مزیت سینمای ایران هستند و فیلمهای فرهیخته است. یکی از مطالبات اهالی سینما حمایتهای پس از تولید است البته اینها بیشتر در نظر موافق این امر هستند ولی در عمل به این حرفشان پایبند نیستند. یکی از نمونه های درست حمایت پس از تولید گروه هنر و تجربه است.
کل حمایتی که از اکران این 45 فیلم میکنیم به اندازه یک فیلم بلند سینمایی است. بودجه حداقلی به این گروه اختصاص داده شده است. این گروه با انگیزه و اعتقاد کار میکنند و برای همین بین مخاطبانش برندشده است. برنامه هایی داریم که گروه هنر وتجربه مستقل از نظر یک مدیر شود و با بودن و نبودن ما به زندگی خودش ادامه دهد.
تسنیم: یک ابهام دیگر در مورد این گروه وجود دارد. اینکه گروه هنر و تجربه محفلی میشود ....
ایوبی: بگویید مجلس، نگویید محفل! چون یک بلایی سرشان میآورند! (خنده جمع)
تسنیم: گروه هنر و تجربه یک فضایی میشود برای سینماگرانی که اتفاقا خلاقیت و تکنیک هم دارند که راه سینمای تجربی را ادامه دهند و عملا کارکردی در بدنه اصلی سینمای ایران نداشته باشند. سینماگران جوان ایرانی، پیش از این فیلمهایی میساختند که مردم نمیپسندیدند، یا پشت صف اکران میماندند یا فروشی اندک پیدا میکردند، نوعی سرخوردگی برای این سینماگران به وجود میآورد و مسیرشان را به مسیر سینمای مردمی میکشاند و به این ترتیب هر سال به ظرفیت سینمای اصلی ایرانی اضافه میشد.ولی حالا شما فضایی راه انداختهاید برای رشد این فعالیت، یعنی نه تنها سینماگران تجربیکار را راضی کردهاید به ماندن در این فضا و بخشی زیادی از سبد سرمایه خلاقیت و تکنیک سینمای ایران را عملا در یک چرخه محدود نگه داشتهاید، حتی آدمهایی که تازه میخواهند وارد سینما شوند را هم ترغیب میکنید که این فضا را انتخاب کنند.
ایوبی: برای من گیشه مهم است و باید ارتباط مردم با سینما برقرار باشد. اما سینمای تجاری یک شمشیر دولبه است. یعنی اگر مراقبت نکنیم و فقط برویم سراغ گیشه، سینمای تجاری قدرت وجاذبه این را دارد که بقیه سینما را ببلعد. اگر فقط بخواهیم سینمای تجاری شویم، میشویم سینمای هند. بلایی که سر سینمای هند یا ایتالیا و کشورهای دیگر آمد را ببینید که حالا صدایی در بین صداهای دیگر نیستند. ما باید انتخاب کنیم که یک سینمای فرهیختگی قابل قبول ایرانی را میخواهیم بپذیریم یا نه. در جشن خانه سینما و جشنوارههای دیگر، بیشتر جوایز، به این نوع فیلمها میرسد؛ برای اینکه ایده نو دارندو فرهنگی، هنری و تجربی هستند.
در ضمن این را قبول ندارم که فیلمسازهای گروه هنر وتجربه به مخاطب اهمیت نمیدهند. نه! این فیلمها مخاطبان خاص دارند. فیلمهایی در فارابی و با حمایت دولت ساخته میشود و مخاطب هم نمیرود ببینند، از فیلمسازش بپرسید که فیلمش برای کدام جامعه هدف است؟ هنر و تجربه ای ها میگویند که جامعه هدف ما مشخص است و جوانها، تحصیلکردگان هستند. اتفاقا نقش مهم ما این است که در رقابت گیشه و اندیشه و در رقابت فیلم تجاری و تجربی، فیلم تجاری، سینما را نبلعد.
تسنیم: اگر بخواهیم منظومه کلی فعالیتهای سازمان سینمایی را رصد کنیم، اینگونه برمیآید که سازمان بیشتر بر حمایتهای پس از تولید و در اکران تاکید داشته است. مثلا تجهیز و ساخت سالنهای سینمایی یا همین تاسیس گروه هنر و تجربه که توانسته بخشی از بار اکران را از دوش سالنهای اصلی سینمایی بر دارد. این درحالی است که در تولید این عزم وجود ندارد. حمایتهای بنیاد سینمایی فارابی تمرکز زدایی شده است و فارابی حمایتش را بین فیلمهای مختلف پخش کرده است. همین هم باعث شده است که در حوزه تولید، در این دوسال اثر شاخص دفاع مقدسی یا فیلم برجسته ای در حوزه کودک تولید نشود.
ایوبی: در مورد حمایتها دو نگاه وجود دارد. یک نگاه اینکه دولت دستش را کنار بکشد که معمولا اهالی سینما در حرف و سخنرانیهای پرشور این نکته را قبول دارند ولی عملا ممکن نیست. نگاه دیگر این است که دولت باید ببیند کجا ورود پید کند. اینکه اصلا نباید از هیچ فیلمی حمایت کند را قبول ندارم چون معتقدیم برخی فیلمها باید با حمایت دولتی ساخته شوند و در سبد سینمای ایران قرار بگیرد و اگر حمایت معقول دولتی نباشد کسی انگیزه ساخت چنین فیلمهایی را نداشته باشد.
مثلا به سینمای کودک نگاه کنید. دنیا، سینمای ایران را با همین سینمای کودک شناخت ولی الان مخاطبان خودش را از دست داده است و تقریبا میتوان گفت سینمای کودکی وجود ندارد. معتقدم باید دولت در سینمای کودک ورود پیدا کند و به خانه های ایرانی بیاید.
سینمای دفاع مقدس حتما نیاز به کمک دارد و حتما باید با حمایتهای دولتی ساخته شود چون باید اسناد و ارزشهای دفاع مقدس به نسل بعد منتقل شود. من باید تولیدات سینمای ایران را رصد کنیم و فیلمساز برجسته را صدا کنیم تا بیایند فیلمهای خوبی در حوزه کودک و دفاع مقدس بسازند.
این را قبول دارم که فیلم برجسته دفاع مقدسی نداریم ولی دلیل عمده اش هم بر میگردد به بیپولی! همان سال اول تمام بخشهای کشور که در این حوزه کار میکنند مثل بنیاد روایت، حوزه هنری و ... را دعوت کردیم تا پروژههای مشترکی را بسازیم. پروژههای دفاع مقدسی سخت و پرخرج هستند و امیدواریم در سال آینده دستمان باز باشد و این نهادها هم به کمک بیایند تا یک اثر برجسته دفاع مقدسی هم بسازیم.
تسنیم: اما جلساتی در سازمان سینمایی یا خانه سینما با برخی مسئولان غیرسینمایی داشتید و پیشنهاداتی هم برای حمایت از تولید و ساخت زیر ساختهای تولید داده اند. مثلا وزیر کشور به خانه سینما میآید و قول میدهد از تولیدات سینمایی با محوریت آسیبهای اجتماعی حمایت میکند ولی وضعیت ساخت فیلمنامههایی با موضوعاتی مثل اعتیاد معلق میماند. یا مثلا سردار سیاری میآیند و حتی پیشنهاد ساخت شهرک سینمایی دریایی میدهند یا نمونه های دیگر از این دست. انگار این عزمی که سازمان سینمایی برای جذب حمایتهای بخش خصوصی در تجهیز وساخت سالنهای سینمایی دارد؛ در جذب حمایت برای تولیدات سینمایی وجود ندارد.
ایوبی: این حرف درست است. من معتقدم که باید سالن سینمایی باشد که ما بخواهیم برایش تولید کنیم. وقتی تماشاچی سینمای ایران میشود 7 میلیون نفر یعنی همین. زمانی که من آمدم سالنهای سینمایی گروه گروه، میخواستند تعطیل کنند. سالنهای سینمایی به روز نباشد، مردم هم به سینما نمیروند. باید بین تعداد سالنسینما و تولیدات یک نسبت قابل قبولی وجود داشته باشد بنابراین معتقدم که سینما را باید زنده نگه داریم و انگیزه و نشاطی بین تولید کنندگان سینمایی شکل بگیرد. برای همین بخش قابل توجهی از حمایتهایمان را سر زیرساختها بردیم. فکر میکنم به عدالت هم نزدیکتر است.
اما ما در تولید هم، نقش خود را ایفا میکنیم. بودجه فارابی نسبت به سالهای گذشته کمتر نشده است ولی چتر حمایتی خود، برای اهالی سینما گسترده تر کردیم. سعی کردیم تعداد بیشتری از اهالی سینما از حمایتها بهره مند شوند.
تسنیم: گروه هنرو تجربه و مدرسه ملی سینما از جمله ضمائم دفترچه سیاستگذاری سازمان سینمایی شما است. به ظاهر گروه هنر وتجربه به سرو سامانی رسیده است ولی در مورد مدرسه ملی سینما این وجود دارد که سازمان با چراغ خاموش حرکت میکند. اهالی رسانه هم آنطور که باید و شاید از اوضاع این مدرسه مطلع نمیشوند. حتی شما اوایل امسال جایی اشاره ضمنی کردید که قرار است تعدادی، برای آموزش سی جی آی به خارج از کشور بورسیه شوند ولی در مورد اینها هم هیچ خبری به بیرون درز نکرد.
ایوبی: برای من جالب است که می شود در این مملکت کارهایی کرد که شما رسانهایها مطلع نشوید. (خنده جمع) در مورد مدرسه اتفاقات زیادی افتاده است و خیلی نمیخواستیم در هیاهوی رسانهها قرار گیرد. عزم در مورد مدرسه ملی خیلی بیشتر از گروه هنر و تجربه وجود دارد ولی وسواس من هم خیلی بیشتر است. اساسنامه مدرسه ملی سینما را وزیر بازنویسی کردند و کارهای ثبت آن انجام شد و کارهای مطالعاتی از سال قبل شروع شده است. تجربه همه مدارس دنیا را بررسی کردیم. چندین جا را رفتیم دیدیم. به هیچ وجه به دنبال الگوی غیر ایرانی و غیر بومی نیستم و نبودم.
ما میخواهیم مدرسه ملی سینمای ایران جایی باشد که سینمای ملی ایران در آن ادامه پیدا کند.جلسه شورای علمی مدرسه ملی جلسات هفتگی و مرتب هفت، هشت ساعته دارند و خودم در این جلسات شرکت داشتم. آقایان یونس شکرخواه، مجتبی راعی، سیدرضا میرکریمی، سعید پوراسماعیلی، سید روح الله حسینی و مجید شیخ انصاری از اعضای این شورا هستند. در این جلسات، شش ورژن آموزش برای مدرسه آماده شد که همهی آنها با حضور من بررسی شد. در نهایت هفته گذشته به آخرین ورژن این مدرسه رسیدیم که مورد قبول همه است. این مدرسه اگر شش ماه دیرتر شروع شود و درست شروع بشود بهتر از این است که به سرعت ولی با نقصهای بسیار راه بیافتد.
یک جلسه سه روزه ای با اهالی سینما داشتیم که در دو سه پنل، همه سینماگران برجسته را دعوت کردیم و در این سه روز پشت سر هم، تمام مسائل مربوط به مدرسه را با اهالی سینما مرور کردیم که آن هم تبدیل به کتابچه شده است و به عنوان سندی برای مدرسه عالی سینما است. اتفاقا وقتی که من برای مدرسه گذاشتم خیلی بیشتر از وقتی بود که برای گروه هنر و تجربه گذاشتم. در مدرسه حضور فعال دارم و الان به جمع بندی نهایی رسیدیم و به زودی برای ثبت نام دوره اول اعلام میکنیم.
در مورد سی جی ای هم با چند گروه از کشورهایی مثل لهستان و روسیه صحبت کردیم و انتخابهای اولیه هم شده است و منتظریم که این مدرسه راه بیافتد و در فضای مدرسه با مطالعه و برنامه ریزی بیشتر آماده شوند. هنرجو خواهد گرفت ولی برای شورای علمی مدرسه آن بخشهای جنبی اش خیلی مهم است و اهمیتش کمتر از کارگاههای پیوسته ای که برگزار میشود و کار مدرسه این است که نیاز روز سینمای ایران را رصد کند. برای خود سینمای ایران غیر از جمعی که نظامی که ما چیدیم اساتید مختلف تعدادی دانشجو دارند و سیستم کاملا طلبگی و حوزه است. به نظر می رسد که اتفاق خوب برای سینمای کشور خواهد بود. دوره آموزشی پیوسته یک تالار گفتگو هم است. یک تالار گفتوگو که مورد اهالی سینما باشد.
تسنیم: در مورد مدرسه ملی سینما برخی این ایراد را میگیرند که یک موازی کاری بین وظایف آن و سایر نهادهای آموزش سینمایی وجود دارد.
ایوبی: برخی از روسای آموزشگاههای سینمایی این نگرانی را داشتند و میگفتند که ما 186 آموزشگاه داریم و شما میخواهید یکی دیگر به آن اضافه کنید یا میگفتند چرا آموزشگاههای ما را تقویت نمیکنید. اما برای اینها ثابت شد که مدرسه ملی سینما در مقابل این آموزشگاه ها ندارد و اتفاقا برجسته های این آموزشگاه ها را میتوانند به این سیستم استاد- شاگردی بفرستند.
همه کشورها که مدرسه ملی سینما دارند، آموزش عالی هم دارند. یعنی یک مدرسه ملی دارند که زیر نظر وزارت فرهنگ است و آموزشگاهها و کلاسهایی دارند که زیر نظر وزارت علوم هستند. سازوکار آموزشی در این دو حوزه متفاوت است. در آموزشگاه ها و دانشگاهها استاد باید به درجه دانشیار یا استادیاری برسد تا تدریس کند ولی در مدرسه ملی سینما همه چیز تجربی است و ممکن است مدرک دیپلم هم نداشته باشد. در سیستم آموزش عالی شما ترم و واحد داری ولی در سیستم ما ممکن است استاد بعد از یک سال بگوید دیگر کافی است و مدرکش هم بدهد و سیستم کاملا طلبگی است.
تسنیم: اساتید بین المللی قبول میکنند در سیستم آموزشی طلبگی آموزش بدهند؟
ایوبی: حتما قبول میکنند و با شیفتگی هم قبول میکنند. ما باید قبول کنیم که آنها بیایند.
تسنیم: آقای ایوبی،فکر میکنم که بخش بینالملل مثل همه مدیریتهای سینما، همچنان پاشنه آشیل شما باشد. شما اوایل حضورتان حرفهای جالبی در مورد بینالملل سینمای ایران میزنید. حرفهایی در مورد حضور سینمای ایران در شبهقاره و پاکستان. حرفهای جدید و امیدوارکنندهای بود، اما به سرانجامی نرسیده است. بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر هم که با انتقادات بسیاری مواجه شد.
ایوبی: در مورد جشنواره حرف زدن دیگر برای من تکراری شده است. جشنواره فیلم فجری که سی سال برگزار می شود با این همه انتقاد و هجمه مواجه است چه برسد به جشنواره بین المللی که عمرش یک سال هم بیشتر نیست.
من همچنان طرفدار تفکیک در این جشنواره هستیم. آیا ما باید به این برسیم که میخواهیم جشنواره ای بین المللی در ایران برگزار کنیم یا نه؟ آیا مدعی این هستیم سینمایی را که به لحاظ مضمونی به سینمای ایران نزدیک است ، به کشور دعوت کنیم و مراسمی با همهی آداب و تشریفات یک جشنواره بین الملل برایشان بگیریم؟
ما پیش از این در هیچکدام از جشنواره های فیلم فجر، جشنواره بین المللی فیلم برگزار نکردیم ولی سال گذشته ما جشنوارهای بین المللی را باهمه آدابش برگزار کردیم. یعنی واقعا فیلم به جشنواره ارسال شد و نرفتیم از سر خیابان فیلم بیاوریم در جشنواره. نزدیک 50 فیلم به نمایش در آمد. عوامل فیلم برای اولین بار دعوت شدند. اگر فیلمی را هم سانسور کردیم خود عوامل فیلم در جریان آن قرار گرفتند. همه آداب بازار فیلم را هم اجرا کردیم و استاندارد بازار فیلم را برایش لحاظ کردیم. با تک تک افرادی که به جشنواره آمدند، صحبت کردم. آنها به من میگفتند که جشنواره بین الملل، اگر در این فصل، سه چهار بار، مستمر و خوب برگزار شود، جشنواره ای خواهد شد که در منطقه رقیب ندارد و جشنواره الف خواهد شد.
نقدی که به ما وارد شد این بود که استقبال مردم کم بود و قبول دارم که در تبلیغات محیطی ضعیف عمل کردیم. بعضی می گفتند مگر جشنواره فیلم فجر تازه تمام نشده است، پس این دیگر چیست؟ اتفاقا یکی از دلایلی که میخواستیم اسم جشنواره را عوض کنیم به خاطر همین بود.
امسال هم آقای میرکریمی به عنوان هنرمندی که تمام جشنواره های دنیا رفته است؛ یک دبیر بین المللی است و مطمئن باشید که جشنواره بین الملل همه را راضی خواهد کرد.
تسنیم: در مورد تولید مشترک در حوزه بین الملل چطور؟
ایوبی: درخواستهای تولید مشترک زیادی داشتیم و تفاهم نامه هایی با کشورهای چون چین، ایتالیا، فرانسه و هلند امضا کردیم. خیلی از قرار دادها بسته شده است. به نظرم تولید چهار تا پنج تولید مشترک در یک سال برای یک کشور قابل قبول است چون ظرفیت اکران، محدود است.
التبه در تفاهمنامههای تولید مشترک یک مشکل اساسی داریم. مثلا هزینه های تولید مشترک برای آنها زیر 5 میلیون یورو نیست؛ وقتی این رقمها را می بینیم ده درصدش هم برای ما قابل پرداخت نیست. فیلمسازی برای ما در داخل کشور خیلی ارزان است.
ارسال نظر