انتقادآیت الله علوی بروجردی ازسبکهای مداحی
استاد حوزه گفت: امروز حرمت شکنی شده است و گاهی از اوقات، برخی از مداحان از لحن فلان خواننده مستهجن خارجی تقلید میکنند، و خیلی هم متوجه نیستند و حتی ممکن است که متاثر بشوند و گریه هم بکنند.
به گزارش پارس به نقل از حوزه، آیت الله علوی بروجردی از اساتید حوزه علمیه قم در دیدار با انجمن مداحان با تبریک دهه کرامت و آثار و برکات این دهه و با اشاره به رسالت مداحان اهل بیت(ع) و آسیب هایی که در این زمینه وجود دارد اظهارداشت: برکات امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) برای مملکت ما و برای جامعه شیعه، خیلی زیاد است که از جمله این آثار و برکات، وجود عزیزان ایشان در این کشور و به خصوص خواهر مکرمه ایشان در قم و برادر بزرگوار ایشان در شیراز است.
امام حسین(ع) مانع از انحراف اسلام اصیل شد
اگر وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) نبود، در اثر این انحرافاتی که بعد از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شروع شد، تا کنون بساط دین و احکام واقعی و آن هویت اصیل اسلامی گم شده بود. مرحوم آقای حاج سید احمد خوانساری که از مراجع بزرگ شیعه در تهران بودند، همیشه بعد از اقامه نماز، یکی دو قدم جلو میرفتند و دست به سینه ذکری را میخواندند، شخصی از ایشان سوال کرد که شما در آن لحظه چه میفرمایید؟ آیا دعایی وارد شده است که ما آن را ندیدهایم؟
ایشان فرمودند: من جلو میروم و میگویم: السلام علیک یا اباعبدالله؛ آن شخص سوال میکند: آیا چنین سلام دادنی بعد از اقامه و قبل از تکبیر وارد است؟ ایشان فرمودند: نه، اما چون اگر امام حسین (علیه السلام) و قیام عاشورا نبود، این نماز سرپا نبود. البته این امر یک واقعیت است.
بنابراین، سیدالشهدا جلوی انحرافات را گرفت و لذا بنی امیه بعد از امام حسین (علیه السلام)، نتوانستند سر بلند کنند و مشروعیت آنان از بین رفت و خون سیدالشهدا (علیه السلام) ریشه آنان را خشکاند.
خفقان شدید در دوران امام سجاد (علیه السلام)
در دوران بعد از قضیه سیدالشهدا (علیه السلام)، و در دوران اواخر حیات مبارک امام باقر(علیه السلام) و به ویژه در دوران وجود مقدس امام صادق (علیه السلام) معالم اهل بیت به خوبی عرضه شد، ولی قبل از امام باقر(ع) امکان نشر معارف نبود. وجود مقدس حضرت سجاد (علیه السلام) با خفقان عجیبی مواجه بود، ولی برای اولین بار، جنازه امام سجاد (علیه السلام) در مدینه تشییع شد و قبل از آن، هیچ جنازهای از اهل بیت به طور کامل در مدینه تشییع نشده بود. رسول الله (صلی الله علیه و آله) تشییع نداشتند. تشییع صدیقه کبری (سلام الله علیها) مخفیانه بودند؛ سیدالشهدا (علیه السلام) هم در کربلا بودند و ای کاش که امام مجتبی (علیه السلام) هم تشییعی نداشتند.
بنابراین، تشییع امام سجاد (علیه السلام) در مدینه عجیب و غریب بود و در تواریخ مینویسند که از همه اطراف مدینه آمده بودند و به اهل بیت (علیهم السلام) اظهار علاقه میکردند و این اثر به معنای موفقیت قیام امام حسین (علیه السلام) بود و اینکه اهل بیت (علیهم السلام) شناخته شده بودند و مقدمهای شد که امام صادق (علیه السلام) توانستند احکام و معارف را عرضه کنند، حتی وجود مقدس علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نیز در این سفری که ناخواسته از مدینه تا طوس اتفاق افتاد، معارف اصیل اهل بیت را منتشر کردند؛ به طوری که سایر ائمه بعد از علی بن موسی الرضا (علیه السلام) به ابن الرضا اشتهار یافتند یعنی امام جواد(علیه السلام) به ابن الرضای اول و امام هادی(علیه السلام) ابن الرضای دوم و امام عسکری(علیه السلام) به ابن الرضای سوم، اشتهار یافته بودند.
آثار سفر امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، به قدری بود که تعداد وکلای ائمه افزایش زیادی پیدا میکند که از بلاد مختلف سیل وجوهات برای ائمه، حتی در ایامی که در سامرا محبوس بودند، میآمده است.
حمایت امام رضا (علیه السلام) از مذهب تشیع
بنابراین، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) حقّ بزرگی بر گردن شیعه، به خصوص ما ایرانیها دارد؛ ما باید توجه داشته باشیم که این مذهب در اوج دوران ظهور کفر، در تحت حمایت امام رضا (علیه السلام) سالم ماند. مرحوم آیت الله بروجردی مکرر میفرمودند: همه اروپای شرقی و همسایگان شمال ایران به علت نزدیکی به شوروی، کمونیست شدند و فقط ایران سالم ماند، با این که میگویند وصیت نامه پتک کبیر رهبر آنها این بوده که «آیین و فرهنگشان تا آبهای گرم جنوب گسترش پیدا کند» حتی آنان، گنبد امام رضا (علیه السلام)را به توپ بستند، اما ایران کمونیست نشد، و این هم از برکت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بود.
قدردارنی از نعمت ولایت
امیدوار هستیم که قدردان این نعمت بسیار عظیم باشیم و برگزاری دهه کرامت به نام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و خواهر بزرگوارشان، فرصتی برای عرض ادب و عرض اخلاص به این آستان مقدس هست.
من تقریبا در ابتدای انحلال و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شاید هم همه کشورها هنوز استقلال پیدا نکرده بودند، سفری به آذربایجان رفتم، دیدم همان مردمی که در روزگاری درگیر کمونیست بودند، وقتی از کنار رود ارس به ایران نگاه میکردند، به سینه میزدند و حسین حسین میگفتند. این در حالی بود که مداحی هم نداشتند، گریه میکردند، با وجود آنکه در اثر هفتاد سال حکومت کمونیست تمام ریشههای مذهبی آنها زدوده شده بود؛ به طوری که عقد و ازدواج ها به چه صورتی بود و مصرف مشروب هم فوق العاده بالا بود و اصلا تربیت دینی در آنجا وجود نداشتند، اما به خاک ایران نگاه میکردند و به سینه میزدند و حسین حسین میگفتند.
تأثیر شعرا در بقا و احیای مذهب
هرچند آنها آگاه به هیچ مسئلهای نبودند، ولی امام حسین را به خوبی میشناختند. من خیلی با خودم فکر کردم که چه چیز امام حسین را در اینجا حفظ کرده است؟ متوجه شدم آنها شاعری دارند به نام« فضولی » که قدر و قیمت او برای مردم آذربایجان به اندازه حافظ است و اشعارش در باره امام حسین مانند محتشم بندهایی راجع به سیدالشهدا دارد؛ بقای سیدالشهدا (علیه السلام) و نهضت عاشورا مرهون این شخصیت و شاعر برجسته است؛[1] مانند کاری که فرزدق در مقابل هشام کرد و آن اشعار فوق العاده را در آن مجلس فی البداهه خواند؛ یک شعر شاهکاری سروده شد که هنوز در ادبیات عرب جزء شاهکارها مانده است،
هذا الذی تعرف البطحاء وطأته و البیت یعرفه والحل والحرم
هذا ابن خیر عباد الله کلهم هذا التقی النقی الطاهر العلم
اذا رأته قریش قال قائلها الی مکارم هذا ینتهی الکرم
بدین وسیله فرزدق مقام امام سجاد را بیان کرد؛ یا مانند شعر دعبل خزایی نزد امام علی بن موسی الرضا. مقام شعر و شاعری خیلی فوق العاده است؛ به طوری کلی بزرگان و مراجع ما برای شاعران اهل بیت، مقام والایی قائل بودند.
من خدمت علامه طباطبایی رضوان الله علیه صاحب المیزان رسیده بودم صحبت ایرج میرزا بود. ایشان مطلبی در باره ایشان فرمودند هنوز هم هضمش برایم سخت است. هر چند ایشان شاعر هذل گویی بود ولی شعری راجع به حضرت علی اکبر دارد که با این مطلع شروع می شود:
رسم است هر که داغ جوان دیده دوستان رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب قند تا تقویت شود دل محنت کشیده را
مرحوم علامه آقای طباطبایی فرمودند: من حاضر بودم تمام کتاب المیزانم را بدهم به ایرج میرزا و این بیت شعرش را بگیرم:
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد آتش زدند لانه مرغ پریده را
این مقامی است که شعر و شاعر دارد و تأثیری است که شعر در بقای مکتب داشته است، ما با این واقعیت مواجه هستیم، که شما عزیزان هم در سطوح مختلف، این اشعار را با آن لحنی که عرضه میکنید تأثیرش را از دهها منبر بیشتر میکنید، و دلها را آتش میزنید.
کرامت امام حسین به همه عزاداران
درب خانه امام حسین با درب همه خانهها تفاوت دارد؛ حتی با درب خانه امام حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زیرا شخص بی نماز درب خانه امام حجت بن الحسن خیلی قرب و مقامی ندارد؛ اما درب خانه سیدالشهدا (علیه السلام) همه میآیند، کسانی میآیند که در عمرشان نماز نخواندند و همه اینها در درگاه امام حسین (علیه السلام) ارزش دارند. همین که شخص رو به امام حسین میکند و میگوید السلام علیک یا اباعبدالله دارای قیمت و ارزش است حتی اگر آن شخص، بیحجاب باشد.
ما یکی از دوستانمان به نام آقای توفیقی را به همین آذرباییجان فرستاده بودیم که آنجا در مسجد منبر برود. او میگفت: شب تاسوعا، همه مسجد و صحن مسجد و خیابانهای اطراف پر از جمعیت بود من بعد از منبر دم گرفته بودم و همه سینه میزدند، من متوجه شدم حتی زنهای بیحجاب و بد حجاب هم سینه میزنند. او میگفت که در آن شب، من روضه حضرت سکینه را خواندم، گفتم سکینه نازدانه وقتی بالای سر بدن مطهر آقا سیدالشهدا آمد صحبتی که می کرد، نگفت من را کتک زدند، یا تازیانه زدند، گفت: ببین معجر از سر من برداشتند. آقای توفیقی گفت: این را من جز روضه ام خواندم، فردا شب که برای منبر آمدم دیدم که اکثر این خانمها که آمده بودند یک چیزی روی سرشان انداخته بودند.
مقام سید الشهدا بالاتر از عقل و منطق است
حساب سیدالشهدا با همه فرق میکند. ما مکتب امام صادق (علیه السلام) را عرضه میکنیم، که با برهان و منطق کار داریم ولی مسئله سیدالشهدا (علیه السلام) از برهان و منطق گذشته و احساس است؛ سیدالشهدا (علیه السلام) جایی دست میگذارد که منطق و برهان راه ندارد؛ لذا همه را میتواند به هیجان بیاورد و این موقعیت بسیار ممتازی برای حفظ شیعه است.
یک از وعاظ محترم نقل می کرد من در یک ده دور افتاده ای روضه می خواندم، اقشار مختلف مردم نشسته بودند، درجات درک و فهم مردم هم مختلف است، می گفت آنجا من این روضه را می خواندم که آقا سیدالشهدا وارد سرزمین کربلا شدند، لشکر حر آمد و ایشان را محاصره کرد، در حالی که حر و لشکریانش تشنه بودند، آقا دستور داد به اینها آب بدهند حتی دستور داد به حیوانات اینها آب بدهند، بعد روضه علی اصغر را خواندم که در روز عاشورا نه تنها به علی اصغر آب ندادند، بلکه به جای آب تیری سه شعبه بر گلوی مبارک این نوزاد زدند. او گفت پیرمردی پای منبر نشسته بود و بلند بلند فریاد میزد که عجب، آنها به حیوانات اینها آب دادند، ولی اینها به بچههای کوچک امام آب ندادند. این همان چیزی است که منطق نمیخواهد و این احساس است که ما میتوانیم با بهرهبرداری از آن در مسئله سید الشهدا(علیه السلام)، دین، اعتقاد و ایمان را در ذهن و دل جوانان خودمان زنده نگه داریم.
رسالت مداحان
امروز آقایان مداح رسالت بزرگی به گردن دارند؛ و آن چیزی که ما باید عرضه کنیم همین جهات احساسات است که میتواند جهت زندگی افراد را عوض کند. همه ادیان و مذاهب مانند مسیحی، هندو، زرتشتی به حساب سیدالشهدا (علیه السلام) به سراغ ما میآیند و ما میتوانیم از این فرصت با اشعاری که پیام داشته باشد،اسلام را نشر بدهیم.
انتقال پیام اهل بیت در قالب روضه
روضه خواندن فی نفسه مستحب است و رجحان دارد، اما این بستری است که اگر در این اشعاری که ما ذکر مصیبت میکنیم، پیام عاشورا را همراه داشته باشد و حرکت و هدف قیام سیدالشهدا (علیه السلام) را بیان کند ارزشش دو چندان است.
البته، گاهی آفاتی در مداحی وجود دارد که یک مقدار منشأ آن به خود هیئات و دعوت کنندهها بر میگردد که ما باید بتوانیم هیئات را کنترل کنیم که اینها از افرادی استفاده کنند که اشعار پیامدار و اصیل را بخوانند؛ نه اینکه گاهی برای اینکه جمعیت جمع و شلوغ شود یا با سایرین رقابت کنند فردی را بیاورند و قضیه به گونه دیگری تغییر کند.
در گذشته، مداحان بزرگ ما با لحن موسیقی و دستگاهی که خواندن بر اساس اینها شکل میگیرد، آشنا بودند به طوری که روح الله خالقی که از آهنگ سازان معروف ایران است به شاگردانش گفته بود که بروید در مجالس روضه خوانی و از این روضه خوانها و مداحان لحن را استفاده کنید و آهنگ سازی کنید؛ اما این لحنها و دستگاهها، دستگاههای اصیل بود؛ ولی امروزه حرمت شکنی شده است و گاهی از اوقات، برخی از مداحان از لحن فلان خواننده مستهجن خارجی عینا تقلید میکنند، و خیلی هم متوجه نیستند و حتی ممکن است که متاثر بشوند و گریه هم بکنند اما این نوع مداحی، آن اصالتی که ما دنبالش هستیم و آن اصالتی که دستگاه سیدالشهدا اقتضا دارد، نهفته باشد واجد نیست.
البته، ما کار جدید را نفی نمیکنیم اما کار جدید باید در شأن و در خور باشد؛ مثلا، در صحن و سرای حضرت معصومه (سلام الله علیها)، بنایی مانند صحن اتابکی که بنای اصیلی است، اگر در کنار این صحن ساختمانی بسازید که اصلا تناسب نداشته باشد، مناسب نیست.
تاثیر مداحان در فرهنگ عمومیاگر همان کاری که واعظ با وعظ خود در مناسبت های مختلف انجام میدهد، مداح هم به صورت بهتر در این بستر انجام بدهد، بسیار به جا و شایسته است؛ مسئله بسیار مهم این است که یک آموزشی و لو مختصر از اساس دین، دعوت اسلام و حرکت امام حسین (علیه السلام) بر چه اساسی شکل گرفته و هدف آن را بیان کند که ایشان برای ترمیم چه چیزی قیام کرد؟ کلمات امام حسین چه هست: «إنی لم أخرج أشراً ولا بطراً ولا ظالماً ولا مفسداً انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی ...» این طلب اصلاحاتی که سیدالشهدا میخواسته چه بوده؟ چه اتفاقی افتاده بوده که امام (علیه السلام) با قیام خود می خواسته آن اتفاق را جبران کند و اصلاح کند
قیام ایشان برای فساد و ظلم نبوده است، بلکه برای اصلاح امت جدشان بوده است؛ تا این معارف یک فرهنگ عمومی برای رواج اصالتها بشود.
به هر حال، لحن و آواز خوب است اما مهمتر از آواز، آن پیامی است که در شعر عرضه میشود. کار شعر، کار بسیار ارزشمندی است و در آن جایی که سخن اثر ندارد، شعر اثر گذار است. همه شما عزیزانی که در این مسیر قدم بر میدارید، خدمتگذارانی هستید که بزرگان ما به حال شما غبطه میخوردند و ما هم امیدوارم که در این مسیر موفق باشید.
حوزه مرهون وعاظ و مداحان است
مرحوم آقای شیخ عباسعلی اسلامی صاحب جامع تعلیمات اسلامی برای نقل کرد: چند روز به محرم مانده بود که ما وعاظ و روضه خوانها را جمع کردیم و خدمت آیت الله بروجردی آوردیم تا آقا آنان را رهنمود بدهند. ایشان میگفت: وقتی که ما اینجا جمع شدیم مرحوم آیت الله بروجردی فرمودند: من یک مطلب را به شما میگویم و آن این است که از آقای فلسفی گرفته که منبر ده هزار نفری دارد تا آن روضه خوانی که در خانه برای خانمها روضه میخواند و دو نفر بیشتر مخاطب ندارد، همه یک نقطه اشتراک دارند که ذکر سیدالشهدا (علیه السلام) را به میان مردم میبرند و بدانید ما که به عنوان مرجعیت شیعه و حوزه علمیه که اینجا نشستهایم همه وامدار و مرهون شما هستیم؛ یعنی شما که امام حسین را در بین مردم میبرید، آنها به بهانه امام حسین (علیه السلام)از شما احکام میپرسند و دین بین آنها منتشر میشود. آنها با مسائل خمس آشنا میشوند و پول میدهند و حوزهها شکل میگیرند.
بنابراین، شما توجه داشته باشید که تمام این حوزهها و دستگاه شیعه و مرجعیت شیعه وامدار شما است، چون شما وامدار امام حسین و خدمتگذاران امام حسین (علیه السلام)هستید که نام سیدالشهدا را به میان مردم میبرید و این پیوندی است که بین ما و شما است و نباید از بین برود بلکه باید مستحکم تر بشود و باید به هم در پیشبرد شیعه کمک کنیم؛ آن هم در میان دشمنانی بی رحمی مثل داعش. البته اقدامات داعش به حساب اینکه منطق ندارند و با کشتار میخواهند هدفشان را پیش ببرند، سبب اضمحلال آنها خواهد بود. اگر عربستان و دستگاه وهابیت، کتابی مثل نهج البلاغه یا صحیفه داشت و یا اگر عاشورا داشت، محتاج به این بساط نمیشد.
شیعه میراث دار شهادت است
میراث ما از روز اول، شهادت بوده و ما از کشتن ابایی نداشتیم و افتخار میکردیم. در گذشته مردم برای رفتن به کربلا دست و پا میدادند. شیعه با کشته شدن از بین نرفته بلکه تقویت شده است؛ شیعه مکتب خون است. این خونهای ریخته شده در طول تاریخ از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شروع شد، شهید اول، شهید ثانی و ... همه بودند.
ما الان در این وضعیتی که شیعه دارد باید این مسئولیت را بیشتر احساس کنیم که آن پیام اصلی را به مردم برسانیم. آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) این معنا را خودشان عنوان فرمودند که اگر شما بتوانید کلام ما را به گوش مردم برسانید و مردم حلاوت کلام ما را ادراک کنند، پیرو ما میشوند.[2] شما این پیام را برسانید و رساننده خوب و امینی باشید. و توجه کنید که کجا و در چه شرایطی، چه روضهای بخوانید. اینها خصوصیاتی است که در کار شما و مهارت شما نهفته است.
بهترین دعا برای شما و ما این است که خداوند تا آخر عمر، خدمتگذاری سیدالشهدا (علیه السلام) را از ما نگیرد و خدمت ما را در این خانه مستدام بدارد.
پی نوشت:
[1] . البته بعدا موفق شدیم این اشعار را به خط کریل به صورت کتیبه درست کنیم و برای آذربایجان فرستادیم.
[2] . اشاره به حدیث امام رضا (علیه السلام) دارد: عن عبد السلام بن صالح الهروی قال: سمعت أبا الحسن علی بن موسى الرضا (علیه السلام) یقول: رحم الله عبدا أحیا أمرنا فقلت له: وکیف یحیى أمرکم؟ قال: یتعلم علومنا ویعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا
ارسال نظر