هنگام ساخت مسجدالنبی(ص) در سال اول ق. ستون‌هایی از تنه درخت خرما به بلندی قامت انسان، برای پوشاندن سقف از شاخه و برگ‌های نخل نهاده شد که شمار آن‌ها شش ستون در یک ردیف بود. پس از تغییر قبله به سال دوم ق. و افزایش شمار مسلمانان، شماره ستون‌ها افزایش یافت و به دو یا سه ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون رسید. پس از فتح خیبر به سال هفتم ق. پیامبر(ص) به توسعه مسجد از سمت شرق پرداخت. بدین سان، بر شمار ستون‌ها افزوده شد و ستون‌های هر ردیف از شش به نُه عدد رسید. در گسترش‌های بعد نیز به شمار این ستون‌ها افزوده شد. در توسعه‌های اخیر، شمار این ستون‌ها به 2104 رسیده است.

از میان این ستون‌ها، چند ستون قدیمی که در شمارشان اختلاف است، به سبب رویداد یا خاطره‌ای در دوران رسول خدا که نزد آن‌ها رخ داده، از دیگر ستون‌ها تمایز یافته و دارای فضیلت گشته و در گذر تاریخ، کانون توجه مسلمانان شده‌اند. گویند در توسعه‌های مسجد، اصل آن بوده که با تغییر جنس ستون ، مکان آن تغییر نکند. این ستون‌های متبرک تا سده هفتم ق. در فضای باز مسجد قرار داشتند و زائران آزادانه کنار آن‌ها به عبادت می‌پرداختند. به سال 668ق. به فرمان ملک ظاهر بیبرس، از پادشاهان ممالیک مصر، در میان ستون‌هایی که چهار سوی مرقد مطهر قرار داشتند، شبکه‌ای چوبین به ارتفاع تقریباً دو متر نصب و این قسمت از مسجد جدا شد. در این شباک یا پنجره، افزون بر نیمی از ستون‌های سریر، محرس، و وفود، خانه حضرت فاطمه (س) نیز قرار گرفت و از آن هنگام تاکنون نزدیک شدن به آن‌ها و زیارتشان ممنوع شده است.

یکی از ستون‌های مشهور و فضیلت‌مند مسجدالنبی، ستون توبه است که چهارمین ستون از سوی منبر، دومین ستون از سوی قبر شریف پیامبر(ص) و سومین ستون درون روضه از سوی قبله و فاصله آن تا قبر شریف دو ستون است. ستون مهاجرین یا قرعه (عایشه) در سوی غربی آن قرار دارد و درِِ غربی خانه رسول خدا که به درون مسجد گشوده می‌شود، برابر این ستون قرار دارد که آن را «باب التوبه» نام نهاده‌اند.

ستون توبه از این رو که توبه یکی از صحابه به نام ابولبابه بشیر بن عبدالمنذر اوسی نزد آن پذیرفته شده، به «استوانه ابی‌‌لبابه» نیز مشهور است. در سده‌های گذشته، عبارت «اسطوانة التوبة» بر روی آن به چشم می‌خورده است. بر پایه گزارش ایوب صبری پاشا، بر روی این ستون با خط زیبا و طلای خالص عبارت «هذه اسطوانة ابی‌لبابة و تعرف بالتوبه» نوشته شده بود. برخی منابع از آن به «ستون مُخلّقه» نیز یاد کرده‌اند؛ زیرا همانند استوانه مخلّقه خوشبو می‌شده است.

میان سیره‏نویسان و محدثان درباره خیانت ابولبابه اختلاف است. برخی بر این باورند که وی در پی بازنشستن از غزوه تبوک به سال نهم ق. و پشیمانی از آن، خود را به ستونی بست. بر پایه گزارش مشهور، ماجرای کوتاهی و قصور او به سال پنجم ق. در غزوه یهود بنی‌قریظه بوده است. پس از پیمان‌شکنی آنان در غزوه احزاب و اقدام ایشان بر ضدّ پیامبر(ص)، بی‌درنگ پس از غزوه احزاب، قلعه‌های آن‌ها به فرمان خداوند محاصره شد. ایشان چون راه چاره را بسته دیدند، با فرستادن نماینده‏ای نزد پیامبر(ص) از او خواستند تا ابولبابه، هم‌پیمان اوسی ایشان، را برای مشورت نزد آن‌ها بفرستد.

در پی موافقت پیامبر(ص) هنگامی که ابولبابه نزد یهودیان رسید، در پاسخ آن‌ها درباره تسلیم شدنشان به پیامبر، با دست به گلوی خود اشاره کرده و به آنان فهماند که در صورت تسلیم شدن، به سبب پیمان‌شکنی کشته خواهند شد. بر پایه گفته خود ابولبابه، وی هنوز گامی برنداشته بود که احساس خیانت به خداوند و پیامبر(ص) وجودش را فراگرفت و برای رهایی از عذاب وجدان، به جای بازگشت از مأموریت و ‌ارائه گزارش به رسول خدا، یکسره به مسجد رفت و خود را با طناب به ستونی بست و سوگند یاد کرد که اجازه ندهد جز پیامبر(ص) کسی او را از آن ستون بگشاید.

پیامبر چون از ماجرای ابولبابه آگاه شد، فرمود: اگر او خود نزد من می‌آمد، برایش آمرزش می‌خواستم. ولی اکنون که کارش به این جا کشیده است، تا هنگامی که خداوند او را نبخشاید، وی را از ستون نمی‏گشایم. سرانجام پس از شش ، هفت یا 20 شبانه روز آیه {یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَخُونُوا اللهَ و الرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُم وَأَنتُم تَعلَمُونَ} (انفال/8، 27) نازل و توبه او پذیرفته شد. در این آیه، خداوند مؤمنان را از خیانت به خدا و رسولش پرهیز می‌دهد.

به گزارش اُم سلمه، همسر رسول خدا، وی در سحرگاه، ایشان را خندان دید. چون علت آن را پرسید، پیامبر از قبولی توبه ابولبابه خبر داد. اُم‌ سلمه با اجازه پیامبر(ص) این مژده را به ابولبابه داد. به دنبال آن، مردم به سوی ابولبابه هجوم آوردند تا او را از ستون بگشایند. وی به انجام این کار جز به دست پیامبر قانع نشد. بر پایه گزارشی، حضرت فاطمه3 برای گشودن او وارد مسجد شد. ولی ابولبابه به او نیز اجازه نداد تا آن‌گاه که پیامبر(ص) برای گزاردن نماز صبح از خانه به مسجد آمد و او را از ستون گشود. گویا از همین هنگام، این ستون به نام توبه یا ابولبابه خوانده شد.

ستون توبه از ستون‌های مهم و فضیلت‌مند مسجدالنبی است. به روایتی، پیامبر(ص) بیشترین نمازهای نافله خود را کنار این ستون می‌گزارد و پس از نماز صبح کنار آن می‏نشست و تهیدستان و ناتوانان و کسانی که جایگاهی جز مسجد نداشتند، گرد ایشان می‌نشستند و ایشان تا طلوع آفتاب با آنان به گفت‌وگو می‌پرداخت و آیاتی را که در آن شب بر وی نازل شده بود، بر آن‌ها تلاوت می‏کرد. رفتار محبت‌آمیز و کریمانه پیامبر با تهیدستان، آزردگی خاطر بزرگان و ثروتمندان را فراهم ساخت. آن‌ها از او خواستند تا تهیدستان را از خویش دور کند. به گزارش برخی مفسران، آیه {وَلاَ تَطرُدِ الَّذِینَ یَدعُونَ رَبَّهُم بِالغَدَاةِ و العَشِیِّ} (انعام/6، 52) نازل شد و خداوند رسولش را از چنین کاری پرهیز داد. گویند رسول خدا گاه نزد این ستون به اعتکاف می‌پرداخت. بر پایه روایتی، پیامبر هنگام اعتکاف، فرش یا تخت خویش را پشت ستون توبه قرار می‌داد.

بر پایه روایات، مستحب است زائر مدینه چهارشنبه تا جمعه در این شهر اقامت کند و روزه بگیرد و روز چهارشنبه نمازش را نزد ستون توبه و روز جمعه نزد مقام نبی برابر ستون مخلّقه به جای آورد. همچنین گزاردن نماز ، عبادت و دعا و تبرک جستن نزد این ستون بسیار مستحب است.

DASImage6092

DASImage6093