صدا و سیما با شادی و نشاط مشکل دارد؟
بعيد به نظر مي رسد يک «عقل سليم» مخالف شادي و نشاط سالم براي فرد و اجتماع پيرامون خود باشد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سيدصادق غفوريان- همه ما تاکنون کم و بيش با اين پرسش مواجه بوده ايم که آيا ما افرادي شاد و بانشاط هستيم يا نه؟ واين که اساسا نسبت جامعه ما با موضوع شادي و نشاط چگونه و در چه جايگاهي است؟
اگر بخواهيم راحت و بدون به حاشيه رفتن به پاسخش برسيم احتمالا همه مي دانيم که در چه شرايط و موقعيتي قرار داريم. آري! جامعه ما به دلايل مختلف، جامعه چندان بانشاطي به نظر نمي آيد. اين در شرايطي است که «اسلام» به عنوان معيار و شاخص حوزه هاي فردي و اجتماعي ما نه تنها با شادي و نشاط مخالف نيست که چه بسا در ابعاد مختلف به ستايش اش برخاسته و آن را عامل پويايي و تحرک سازنده خوانده است. چنانچه امام صادق (ع) در گفتاري دلنشين مي فرمايد:«يک مسلمان انديشمند سزاوار است که در حال انجام يکي از اين امور مشاهده شود: يا در حال فعاليت اقتصادي و تأمين معاش، يا براي آخرت خويش توشه برداشته و يا به شادي هاي حلال بپردازد و نيز هر مسلمان سزاوار است که بخشي از فرصت هاي خود را با پروردگار خويش خلوت کند و بخشي ديگر را با دوستاني بگذراند که او را به ياد آخرتش بيندازند و باقي فرصت خويش را نيز به شادي هاي حلال بپردازد که اين شادي ها کمکي براي او در انجام دو فعاليت قبلي خواهد بود.» کافي، ج 5، ص 87
در واقع امام(ع) شادي را عاملي براي کمک و کيفيت بخشي ديگر فعاليت هاي فرد معرفي کرده اند ضمن اينکه بعيد به نظر مي رسد يک «عقل سليم» مخالف شادي و نشاط سالم براي فرد و اجتماع پيرامون خود باشد.
و اما ...
و اما چه شده است که ما طي اين سال ها هنوز آن چنان که بايد و شايد نتوانسته ايم ميان مسئله شادي و نشاط و جامعه رابطه اي منطقي و کارآمد به وجود آوريم و چه بسا برخي از ما در «به حزن آوردن» مردم صد البته تواناتريم تا خنداندن آن ها. اين کمبود و کاستي به ويژه در برخي شرايط جامعه همچون وجود تنگناهاي اقتصادي و معيشتي در زندگي شماري از مردم، بيشتر به چشم مي آيد و عقل و عرف و شرع مي پذيرد که متوليان جامعه و رسانه ها و حتي مديران شهري با ايجاد بسترها و موقعيت هاي مفرح و با نشاط بخشي از خستگي ها و آلام مردم را تسکين دهند و آنان را به آرامش فراخوانند.
همه مي دانيم که در اين ميان رسانه صدا و سيما به عنوان ميهمان خوانده و ناخوانده هميشگي خانه ها نقش پررنگي در ايجاد اين فضا مي تواند بازي کند و جامعه نيز از اين رسانه انتظار دارد که با مخاطب خود به گونه اي همه جانبه رفتار کند، نه اين که به آنان تنها و هر ازگاه به مثابه «ابزار»ي براي تهييج بنگرد. به طور قطع اين نهاد در اغلب موارد نتوانسته آن طور که بايد در مقام رسانه اي آرام بخش عمل کند و نمي توان به کارنامه اين نهاد در انجام يکي از وظايف ساختاري خود يعني توليد«تفريح و سرگرمي» نمره قبولي داد.
افزايش شبکه ها طي سال هاي اخير با همين رويکرد صورت پذيرفت که بستري فراهم شود تا گردانندگانش بتوانند به سليقه ها و ذائقه هاي مختلف پاسخ دهند که البته آن ها براي بخش شادي، تفريح و سرگرمي نيز از تدابيري سخن مي گفتند. اما زمان (حداقل تا امروز) نشان داد که توجه به اين نياز مهم مخاطبان يعني «شادي و نشاط» هنوز در اين رسانه جايگاه خود رانيافته است.
نگاهي به تجربه هاي اخير همچون تعطيلي برنامه قديمي و پرمخاطب «جمعه ايراني» در راديو که طي 28 سال مخاطبان انبوهي را با خود همراه کرده بود و قطع طنز تلويزيوني «درحاشيه» و جايگزيني مجموعه اي ضعيف و سخيف به جاي آن، از اين واقعيت حکايت دارد که گويي در انديشه تصميم گيران رسانه ملي «باور» به توليد شادي و سرگرمي هنوز به عنوان حلقه اي مفقوده قلمداد مي شود. در عين حال چنته اين رسانه در توليد برنامه هايي از اين دست آن قدر کم بضاعت است که مواردي ديگر مثل «قندپهلو» و «خندوانه» از معدود مواردش به شمار مي آيد. اين ضعف و کمبود در صدا و سيما در شرايطي رقم مي خورد که بايد بپذيريم اکنون بخشي از جامعه ما از ماهواره به عنوان «سرگرمي» استفاده مي کند و مي بيند که رسانه هاي ديگر ممالک، چگونه و با چه رنگ و لعابي انبوه نشاط و شادي و سرگرمي هايي که البته بعضا نيز موارد ناسالمي را نيز در بر دارد براي مخاطبان شان دست و پا مي کنند اما برخي از ما گاهي به دليل برنتافتن «نقد» که همراه طنز است، به همين سادگي نعمت شاد بودن و خنداندن را از مردم دريغ مي کنيم.
از ديگر سو پرداختن به اين که غريبه بودن با شادي و نشاط و طنازي در بسترهاي رسمي جامعه (همچون صداوسيما) چه نتايجي در برخواهد داشت خود مجال فراخي مي طلبد اما جاي بسي تامل است، آنچه امروز در شبکه هاي مجازي مي گذرد که گاهي در کم ترين زمان ممکن، مهم ترين و اساسي ترين مسائل جامعه در قالب هاي طنز و سخره دست به دست مي چرخد. اگرچه علت هاي متعددي مي توان برايش برشمرد اما شايد يکي از مهم ترين دلايل اش همين نبود بسترهاي رسمي و مديريت شده طنز و طنازي و ايجاد شادي ونشاط سالم در جامعه باشد...
صدا و سیما به درد جرز دیوار میخوره من که اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم فقط ماتم فقط کشتار - خودشون خوشن بر ا بقیه برنامه میسازنن نخواسیتیم اقااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
این صدا وسیما هم گرفتنی شده دیگه
صدا وسیما در داخل خودش هم نمی تواندآرامش تولید کند چه رسد برای مردم . داخلی که بیش از چند ساختمان و عده ایی از کارکنان نیست .