به گزارش پارس به نقل از فرهنگ نیوز، مسعود جعفری جوزانی، فیلمساز با سابقه سینمای ایران بعد از ۱۶ سال سابقه با فیلم «ایران برگر» در بخش سودای سیمرغ در سی و سومین جشنواره فیلم فجر حضور خود را اعلام نمود.

فیلمنامه فیلم "ایران برگر" که توسط مسعود جعفری جوزانی و محمد هادی کریمی به صورت مشترک نوشته است، به صورت داستانی در فضای کمدی شلوغ و در عصر کنونی روایت می شود .

مسعود جعفری جوزانی، که مسئولیت کارگردانی فیلم را به دوش می کشد، دارای مدرک کارشناسی ارشد فیلمسازی از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو آمریکا بوده و مجوز تدریس مادام‌العمر در دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو را دارد. در کارنامه ی کاری جوزانی آثار فاخری چون "دل و دشنه" و "در چشم باد" به چشم می خورد و چندین بار کاندید دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فجر و همچنین یک بار برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران از هجدهمین دوره ی جشنواره فیلم فجر برای فیلم "بلوغ" شده است.

جوزانی که سال‌ها مشغول ساخت پروژه تلویزیونی «در چشم باد» بود، پس از مدت‌ها دوری از سینما با فیلم "ایران برگر" به سینما باز می‌گردد. این فیلم که در فضای کمدی‌های روستایی ساخته شده، در ابتدا قرار بود در استان لرستان فیلم برداری شود که پس از بازدید مدیر تولید پروژه از روستای کیگا در حوالی امامزاده داوود تهران و تایید کارگردان این مکان برای آغاز «ایران برگر» قطعی شد.

طبق آمار اعلام شده فیلم "ایران برگر" را می توان پربازیگر ترین فیلم این جشنواره دانست. در این فیلم علی نصیریان، محسن تنابنده، سحر جعفری جوزانی، حمید گودرزی، نیوشا ضیغمی، احمد مهران فر، هادی کاظمی، نیوشا ضیغمی، شهره لرستانی، گوهر خیراندیش، محمدرضا هدایتی، فتح‌اله جعفری جوزانی و ... ایفای نقش می کنند.

همواره یکی از ویژگی های فیلم های مسعود جعفری جوزانی استفاده از المان ها و نمادهای ملی و میهنی است که در این فیلم این نمادها با قرار گرفتن در کنار نکات و نمادهایی که با تاریخ معاصر و ارزش های آن انطباق دارند، فیلم را بسیار ارزشمند کرده است.

ماجرای فیلم در مورد اهالی روستایی است که برخی از آن ها با حرص و طمع خواستار کسب قدرت در بین اهالی روستا است که به زبان طنز بیان می شود. در این فیلم بازیگرانی چون محسن تنابنده در نقش فتح الله خان و احمد مهرانفر بازی می کنند.

در صحنه ای از فیلم فتح الله خان فرد ریاکار داستان که قبلا معرفی شد، برای نشان دادن چهره ای خوب از خود سراغ روحانی معتمد و امین ده می رود. فتح الله خان خلاف واقع به روحانی می گوید: دیشب خواب پدرم را دیدم. او در خواب به من گفت نزد شما آمده و بخواهم برایم طلب آمرزش کنید. روحانی در جواب او به کنایه می گوید: پدرت تو را در خواب به نماز خواندن سفارش نکرد!؟

نکته حائز اهمیت در فیلم اشاره به حدیثی از حضرت علی(ع) است. شخصیتی که در فیلم او را زاهد می نامند و فردی مبارز و قابل احترام است چند بار به کسانی که با تملق و چاپلوسی سعی در فریب او را دارند می گوید: شیطان از باب تملق به انسان ضربه می زند. همچنین شخصیت "زاهد" در صحنه ای با شنیدن نام انقلاب اسلامی می گوید اسلامی بودن خوب است.

در اول فیلم می بینیم که هر دو شخصیت اصلی فیلم (فتح الله و امرالله ) با زیر دستان خود برخورد مناسبی نداشته و به آنها بی توجهی و ظلم می کنند. با شروع بحث انتخابات رفتار دو شخصیت با مردم تغییر کرده و با پخش غذا و پول در بین مردم برای جمع آوری رای سعی در عوام فریبی و خریدن رای مردم را دارند. در انتها با شکست دو کاندید کارگردان نشان می دهد که مردم فهیم هستند و فریب حرکات عوام فریبانه ی نامزدهای انتخاباتی را نمی خورند.

فیلم در صحنه های مختلفی با درونمایه طنز و کنایه رفتارهای غلط نامزدهای انتخاباتی را مورد مذمت قرار می دهد. به طور مثال تخریب چهره ی نامزدهای رقیب ، اهانت کاندیداها به هم دیگر و هم چنین حرمت شکنی رقبا در مقابل یکدیگر در جای جای فیلم به تصویر کشیده شده ، که با درونمایه ی طنز این رفتارهای غلط نکوهش می شود.

در صحنه ای از فیلم وقتی معلم مشغول تدریس است در انتهای تدریس خود از دانش آموزان سوال میپرسد "از درس امروز نتیجه میگیریم که جوهر هر چیز در چیست؟" . دانش آموزان در پاسخ میگویند "در انرژی هسته ای است". بیان این جمله از زبان دانش آموزان که نماد آینده هستند بیانگر اهمیت انرژی هسته ای برای آینده ی جامعه از منظر کارگردان است.

با توجه به صحنه های مختلف فیلم ، به نوعی وقایع انتخاباتی که تجربه آن را عموم جامعه دارند در ذهن مخاطب تداعی می شود. بطور مثال در صحنه ای امرالله خان فردی را مامور می کند تا در میتینگ انتخاباتی به او شلیک کند و نشان دهد که به او سوء قصد شده است. اما با گذشت زمان مشاهده می کنیم که تیر اصلا به او نخورده است. او با صحنه سازی به دیگران القا کرده که تیر خورده است. این صحنه ناخودآگاه ذهن را به سمت حوادث فتنه و صحنه تیرخوردن مشابه آن در سال های اخیر و توطئه بودن این وقعه هدایت می کند. هم چنین در انتهای فیلم کاندیداهای اصلی در مواجهه با شکست با بیان تقلب و ایجاد اغتشاش سعی در به هم زدن انتخابات را دارند.

در همین صحنه با ورود روحانی روستا و با توجه به اعتماد اهالی روستا به او با ذکر صلوات قائله ختم به خیر می شود.

یکی از اشارات جالبی که در فیلم مشاهده شده ، برداشت اشتباه از مفهوم آزادی است. در سکانسی از فیلم یکی از کاندیداها جامعه ی باز را به اشتباه جامه ی باز بیان می کند. این سکانس به گونه ای کنایه ای به برداشت اشتباه از مفهوم آزادی است. اینکه برخی مفهوم آزادی را با برهنگی اشتباه گرفته اند.

زمان فیلم ۲ساعت است. در در ابتدا این مدت زمان طولانی نکته ی منفی به نظر می آید. اما یک دست و روان بودن فیلم بیننده را خسته و ریتم فیلم را کند نمی کند.

شاید تنها نقطه ی ضعف فیلم بازی و شخصیت های حمید گودرزی و سحر جعفری جوزانی باشد که بسیار مصنوعی و غیرقابل باور بوده و با فضا و ریتم فیلم همخوانی ندارد. این نقطه ی ضعف را مسعود جعفری جوزانی با مهارت خود و ادغام این صحنه ها و شخصیت ها با موقعیت های طنز و کمدی پوشانده است که خیلی به چشم نیاید.

از نکات مثبت فیلم می توان به تیتراژ پایانی آن با صدای استاد شهرام ناظری اشاره کرد.

فیلم ایران برگر تلاش کرده تا در مقیاسی کوچک تلاش های اهالی یک روستا را برای دستیابی به انتخاباتی آزاد و دور از تشنج به تصویر بکشد. تلاشی که با فراز و نشیب ها و داستان های جذاب در قالب طنز همراه شده است.