جايزه براي فيلمي كه قرار است در آينده ساخته شود
آنها كه ساز و كار حمايتهاي دول غرب از جشنوارهايي چون آسياپاسيفيك را ميدانند نه تنها از اين اقدام تعجب نميكنند كه اين مسئله برايشان كاملاً هم عادي است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- ايزد مهرآفرين- جعفر پناهي جزو آن دسته از فيلمسازان ايراني است كه آثارشان مصداق بارز سياهنمايي است؛ كارگرداني كه طي دو دهه فعاليتش در سينما فقط و فقط سعي كرده بر محدوديتها و فلاكت زندگي ايرانيان تكيه كرده و به اين طريق كوشيده در محافل سينمايي آنور آب و بهخصوص فستيوالهايي كه سياستشان بر مبناي دشمني با جمهوري اسلامي پيش ميرود، سري بين سرها درآورد. نكته جالب درباره جعفر پناهي اين است كه در ميان مخاطبان عام ايران وجههاي شناخته شده ندارد؛ دليل اصلي اين امر هم از يك طرف اصالت نداشتن نگاه سينمايي وي است و در كنارش استفاده نكردن از زبان سينما به عنوان پديدهاي سرگرم كننده.
فقدان اصالت در آثار پناهي از همان زمان ساخت اثري مانند «بادكنك سفيد» مشخص بود. پناهي كه مدتي هم دستياري كيارستمي را كرده بود از همين آثار ابتدايي خود به جاي آنكه وامدار نگاه دروني خويش به عنوان يك فيلمساز مستقل باشد تا توانسته بود از آموزههاي سينماي كانوني سود جسته و سعي كرده بود به اين واسطه نامي براي خود دست و پا كند. اين نگاه صدالبته كه در ابتدا باعث شد او لااقل به عنوان يك كپيبردار خوب هم كه شده سر زبانها بيفتد اما ادامه كار وي و درگيري در يك نوع سياهنمايي جشنوارهپسند در آثاري چون «دايره»، «طلاي سرخ» و «آفسايد» سببساز آن شد بيش از پيش از مخاطب ايراني فاصله بگيرد اما رانتهاي خوبي را از جشنوارههاي ضدايراني به دست آورد. همين رانتها بودند كه باعث شدند وي همچنان بتواند امتداد سياهنمايي خويش را پيگيرد بدون آنكه مخاطب چنداني در كشور داشته باشد.
تازهترين رانتي كه به پناهي رسيده از جشنواره آسياپاسيفيك بوده است. پناهي در حركتي كاملاً حساب شده از سوي اين جشنواره موفق به دريافت جايزه حمايت مالي 25 هزار دلاري اين جشنواره شده است؛ آن هم براي فيلمي كه بناست در آينده بسازد! پناهي طرح فيلمنامهاي به نام «گل» را در اختيار دستاندركاران اين جشنواره قرار داده و آنها نيز 25هزار دلار براي توليد اين اثر در اختيار وي قرار دادهاند! جالبتر اينجاست كه پناهي همراه با چهرههايي از كشورهايي چون اسرائيل اين جايزه را دريافت كرده است! اينكه پناهي همان جايزهاي را ميگيرد كه يك فيلمساز صهيونيستي شايد براي بسياري تعجبآور باشد اما آنها كه ساز و كار حمايتهاي دول غرب از جشنوارهايي چون آسياپاسيفيك را ميدانند نه تنها از اين اقدام تعجب نميكنند كه اين مسئله برايشان كاملاً هم عادي است.
اين گونه جشنوارهها بايد هم به يك ايراني سياهنما و يك صهيونيست در خدمت رژيم غاصب قدس جايزه دهند. چون حاميان مالي اين جشنوارهها همانهايي هستند كه در سالهاي اخير در استوديوهاي هاليوودي خيمه زدهاند و ميكوشند با دروغپراكني سينمايي عليه ملل آزاده جهان، حقانيت نداشته خويش را به اثبات برسانند. كافي است طرح فيلمنامهاي را كه پناهي براي نگارش آن جايزه گرفته مرور كنيم تا متوجه عمق فاجعه شويم. پناهي در فيلمنامه جديد خود داستان پدري ايراني را روايت ميكند كه براي نجات فرزند معلولش تصميم به قتل وي ميگيرد! ميبينيد سياهنمايي به كجا رسيده است؟ يك ايراني هموطنان خود را انسانهايي خشن و خشونتطلب تصوير ميكند؛ انسانهايي كه حتي به فرزندان خويش هم رحم نكرده و برايشان مرده يا زنده يك فرزند معلول تفاوتي ندارد.
طبيعي است كه چنين سوژهاي بايد هم جايزه چنان جشنوارهاي را بگيرد. اگر جز اين بود بايد تعجب ميكرديم. پناهي و امثال او اگر فقط سر سوزني از اخلاقمداري ايرانيان بگويند محال است كه رانتهاي پر و پيمان براي توليد و جوايز پر زرق و برق براي نمايش جشنوارهاي آثارشان به دست آورند. امثال پناهي هر چه دارند از جمهوري اسلامي است و اگر اين نظام نبود حتي در سينماي فارسي دوران طاغوت هم محلي از اعراب نداشتند. با اين حال آنها از شرايطي كه در جهت رشد سينمايي آنها به واسطه رخداد انقلاب اسلامي فراهم شد، استفاده معكوس ميكنند تا آب به آسياب دشمن بريزند.
ارسال نظر