نقدی بر فیلم سینمایی طبقه حساس؛
طبقه هساث یا طبقه ثاکط؟ !
نماینده مردم مذهبی را یک احمق معرفی کردید کسی که تمام دردش" همقبر" بودن زنش با نامحرم بود. تا جایی که برای درمان دردش از یک روحانی خواست تا مخصوص وی فتوی صادر کند. از خانواده اش خواست زن مرده اش را طلاق دهد و تا جایی پیش رفت که برای گرفتن انتقام از این همسایگی شوم! ! ، نقشه برای همبستری با همسر مرد همقبر زنش کشید!
ابوالفضل سقا باشی در یادداشتی برای « پایگاه خبری تحلیلی پارس» نوشت:
چند سال پیش فیلم پرحاشیه مارمولک پا به عرصه سینما نهاد. از همان روزهای اغازین هر یک از مردم عادی، منتقدین سینما و بسیاری از روحانیون یا به شدت فیلم را مورد تهاجم قرار دادند یا به شدت تمجید کردند. از مخالفین هساث آن زمان که بگذریم، طرفداران این فیلم که در دو جبهه متضاد قرار داشتند. به عبارتی یا از روی غرض یا به خاطر اعتقاد به اثربخشی روحانیت بر جامعه اسلامی، فیلم را پسندیدند. برایندی که در نهایت به سمت سانسور و بعد لغو اکران و بعد حذف از بازار و… انجامید.
شاید موافقان این فیلم از دو دسته مختلف و متضاد بودند اما مخالفین آن فیلم همگی یک دل و یک صدا، دلیل اعتراض خود را حرمت لباس پیغمبر بیان می کردند. اینها دو رویکردی بودند که روشنفکران مذهبی نیز در میانه این دو سوگیری، از پافشاری بر محاسن فیلم پشیمان گشتند.
کارگردان محترم، آقای تبریزی، طبقه مخالف آن زمان حساس بود و نه هساث! . حساسیتش نیز به جا بود؛ غلط نبود که امروز به کنایه ی یک املای غلط! ، دین شناسی آنان را زیر سوال میبرید. شاید این طبقه حساس، سینمای پر ایهام و استعاره شما را نمیشناخت، ولی پیغمبر و لباسش را به خوبی میشناخت و بدون عناد، آن روز شما گفت: " مارمولک شایسته روحانیت نیست" .
این طبقه ی به قول شما نادان، امروز نیز میگوید: " طبقه هساث شایسته شما نیست" .
چطور شد که شما این ایهام و استعاره های گذشته را رها کردید و به طور علنی در فیلم اخیر خود حیا را هدف قرار دادید. البته نه آن حیایی که به طنز معرفی کردید منظور همان حیایی است که به حقیقت زیر پا گذاشتید. حیایی که با تنزل مفهوم آن، به موضوع فیلم خود آن را آماده هر توهین و تحقیری نمودید و بعد گفتید… " هر آنچه که از سال ها پیش در دل نگه داشتید" . اگر به شما توهین میشد که نشد اگر آن زمان تحقیر میشدید که نشدید باز امروز اجازه این تحریفات را نداشتید.
نماینده مردم مذهبی را یک احمق معرفی کردید کسی که تمام دردش " هم قبر" بودن زنش با نامحرم بود. تا جایی که برای درمان دردش از یک روحانی خواست تا مخصوص وی فتوی صادر کند. از خانواده اش خواست زن مرده اش را طلاق دهد و تا جایی پیش رفت که برای گرفتن انتقام از این همسایگی شوم! ! ، نقشه برای همبستری با همسر مرد هم قبر زنش کشید! حاشا به این همه جسارت! . و نشان دادید که این طبقه برای به کرسی نشاندن حرف خود دین را تحریف میکند و از ارتکاب هیچ منکری فروگذار نمیکند. و میدانید فیلمی که تنها یک نماینده از طبقه مذهبی دارد، نمیتواند نمادی از حتی عده ای محدود از این طبقه باشد.
خلاصه آنکه، خود مذهبی تصنعی برای ما طبقه هساث! آفریدید ولی نسخه اصلی آن را که مکتب ناب محمدی است تخریب کردید. گفتید این سبک حیا " من درآوردی" قشر مذهبی است و بعد، پنج دقیقه دوربین را در یک استخر مردانه متوقف کردید و هر چه خواستید نشان دادید. القصه بیننده را در پی نعلی فرستادید که در طول فیلم اسبش را سر بریدید. فیلم را پر کردید از دیالوگ های سخیف جنسی. حجاب را که پرتویی از نور حیا و ایمان است پایمال کردید. حدودش را به سخره گرفته و صراحتا گفتید این حد و مرز ساخته ذهن علمای ماست. (اشاره به سکانسی که مرد مذهبی خواب همسر فوت شده اش را در بهشت دید و وقتی به او گفت موهایت را بپوشان، زن گفت: حدودش اینجا فرق دارد) در سرتاسر فیلم تنها یک زن با چادر حضور داشت (اشاره به سکانس قبرستان و اولین قرار با مرد زورگیر) و خود خوب میدانید در کدام کادر! . خوب میدانید چون بارها تکرار کردید… بارها متوقف کردید تا چیزی که خواستید از طبقه محجبه القا کردید. به راستی، این چه عنادیست که تا نماینده طبقه مذهبی را در قبر نکردید فیلم را تمام نکردید؟ یا آنکه با خود فکر میکنید با دفن این طبقه به چه دستاوردی میرسید؟
این را نیز بدانید اگرچه با حساسیت این طبقه در زمان مارمولک چندان مخالف نیستم ولی ثکوط امروزش شعبه ای جهل را یادآور می شود، چراکه از این پس اگر نقدی بر شما شد (مثل سرزمین کهن) میتوانید محکم بگویید: « ای جماعت هساث! من در فیلم طبقه هساث به اصول دین شما، غیرت را اضافه کردم. اصل دینتان را تحریف کردم هیچ نگفتید. حالا چه شده که اسیر فروع شدید؟ ! »
1. اولا شما حتي شجاعت اين را نداشته ايد كه اسم حقيقي خودتان را بنويسيد. چرا كه خود مي دانستيد كه كارشناس تحليل فيلم نيستيد و از اين واقعيت فرار كرده ايد. اگر شما يك كارشناس حقيقي بوديد بايد نامتان در سايت هاي ديگر ديده مي شد كه اين چنين نيست.
2. حجاب در بهشت معنايي ندارد.
3. كمالي نماينده مردم مذهبي نيست و نماينده مردم قشري گرا است.
4. موضوع فيلم غيرت نيست بلكه تعصب بي جا است.
5. طبقات قبر هاي دو طبقه فاصله اي برابر با فاصله دو قبر مجاور هم دارند.
از بيان ساير اشكالات اين تحليل به علت كمبود وقت مي پرهيزم.
مژده پورزكي كلوير.
كارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعي
سرباز فعال جنگ نرم
دبير اسبق سرويس انقلاب و دفاع مقدس يكي از خبرگزاري ها
كارشناس امور دفاع مقدس و جنگ نرم
ضمنا موضوع پايان نامه هم به كمال تبريزي و فيلم هاي او از جمله اين فيلم بوده است. مي توانيد مراجعه كرده و مطالعه فرماييد.