روزهای آخر اسفند و داغ شدن بازار دستفروشی
هرچه به روزهای پایانی اسفند نزدیک میشویم، حال وهوای خرید از یک سو و شلوغی خیابانها به خصوص در مراکز اصلی شهر از سوی دیگر بیشتر به چشم میخورد. مغازه دارانی که سعی دارند با قیمت های مقطوع، حراجهای بهاری و انواع تخفیفهای رنگارنگ مشتریان را راضی نگه دارند.
به گزارش پارس، شاید در بعضی مناطق تهران، مردم تصوری جز خرید از مراکز خرید و پاساژها نداشته باشند، اما در بسیاری از خیابانهای پایتخت، دستفروشان بسیاری دیده میشوند که در طول سال به فروش اجناس خود در خیابان میپردازند که تعدادشان با نزدیک شدن به عید بیشتر هم میشود.
به گزارش ایسنا، طبق رسم هرساله با فرارسیدن بهار و با همکاری شورای اصناف نمایشگاه ها و فروش های فوق العاده در سراسر کشور - بهویژه پایتخت - برگزار می شود. اما آنچه اهمیت این مسئله را پررنگ تر میکند رقابت نمایشگاهداران با پاساژها و مغازهداران و حتی دست فروشان سطح شهر به ویژه در پایان سال است. تعدادی از تولیدکنندگان که خودشان فروشنده نیز هستند میگویند: علاوه بر دست فروش ها، نمایشگاه های بهاره نیز کسادی بازار را با توجه به شرایط گرانی و رکودی که در کشور وجود دارد بیش از پیش افزایش داده است.
فروشنده ای میگوید: "در سال های اخیر شاهد عرضه محصولات بی کیفیت از سوی نمایشگاههای بهاره به خصوص در زمینه پوشاک هستیم که در آن یک محصول را که تا چهار سال هم در انبارها مانده به مشتری میفروشند."
وی همچنین در خصوص حال و هوای مشتریان و شرایط خرید آنها نسبت به سال های قبل نیز میگوید: "تعداد خریداران که زیاد نشده، فقط افزایش قیمت ها با توجه به تخفیف های صورت گرفته در پایان سال بیشتر نمود پیدا میکند."
فروشنده دیگری از بساط کردن دست فروش ها و برنامه مقطعی شهرداری برای جمع آوری آنان گلهمند است: "متاسفانه دست فروشی به یک روال عادی تبدیل شده و بسیاری از مغاز ه داران برای این که ضرر نکنند علی رغم میل باطنی خود نیز در اطراف مغازه نیز جنس های خود را میفروشند زیرا با پرداخت مالیات ۲۵ میلیون تومانی درسال و هم چنین افزایش قمیت آب، برق و سایر هزینه های روزانه مجبور به روی آوردن به بساط کردن و دست فروشی هستند."
اما با علم به اینکه اجناس خارج از مغازه تضمیمی برای کیفیت ندارند، دلیل رویکرد مردم به خرید از دستفروشان چیست؟
یکی از خریداران میگوید: "دست فروش ها نیز با قیمت های متفاوت وسایلشان را عرضه میکنند و عمدتا ً چون تولیدی داشته و توان پرداخت اجاره بها را ندارند تعداد آنان نسبت به سال گذشته افزایش پیدا کرده است. اما کیفیت برخی اجناسشان خوب است اما نه در حد مغازههایی که در سطح شهر فعالیت میکنند."
اما دست فروشان مرکز شهر حرف دیگری دارند. یکی از آنها با اشاره به کیفی که برای فروش بساط کرده میگوید: "این کیفها را از تولیدی آوردهام اما به دلیل افزایش سنگین اجاره بها توان پرداخت آن را نداشتم و مجبور شدم وسایلم را در خیابان بفروشم و از ترس شهرداری نیز مرتب تغییر جا می دهم که مبادا کارم کساد شود."
یکی دیگر از آنها نیز که برای فروش سال نو از رشت به تهران آمده، علت آمدنش را رونق بازار تهران نسبت به شهر خود و مساعد بودن آب و هوا برای فروشندگی ذکر میکند و میگوید: "اگر هوای شهر خودمان بارانی باشد به تهران میآیم."
وقتی از خریدارانی که اطراف دستفروشها جمع شده و مشغول پرسوجو درباره جنسها و قیمتهایشان هستند، علت خریدشان از دستفروشان به جای مغازهها را میپرسیم، اغلب دلیل خود را تفاوت قیمت بیان میکنند.
یکی از این خریداران میگوید: "معلوم است که این جنسها کیفیت خوبی ندارند، اما به خاطر تنوع ترجیح میدهم جنس ارزان بخرم."
تنها دستفروشان نیستند که در حاشیه خیابان مشغول به فروشاند. بعضی از کسانی که خودشان مغازه دارند هم کسبوکار خود را از مغازه به پیادهرو آورده و علت خود را توجه بیشتر مردم به دستفروشان بیان میکنند.
یکی از این مغازهداران که به گفته خود تنها در شبهای نزدیک شدن به سال نو جنسهای خود را به خیابان میآورد و با گذاشتن رگال پیراهنها و مانتوها، سعی در جلب توجه مردم و ترغیب آنها برای آمدن به مغازه را دارد، درباره تفاوت قیمت مغازهها و دستفروشها میگوید: "جنسهایی که برای فروش بیرون میآوریم، ارزانتر از جنسهای داخل مغازه هستند. چون مردم ابتدا قیمتها را میپرسند و اگر جنسی قیمتی پایین داشته باشد رغبت بیشتری به خرید نشان میدهند."
یکی از خریداران در تایید حرفهای فروشنده و با تاکید بر توجه بیشتر مردم به قیمت اجناس نسبت به کیفیت آنها میگوید: "دستفروشها چون اجاره و مالیات نمیدهند، همان جنسهایی که در مغازهها هست را با قیمت خیلی کمتر میفروشند. به همین دلیل من ترجیح میدهم از آنها خرید کنم."
خریدار دیگری که کیفیت اجناس را هم مهم میداند، میگوید: "اگر بخواهم برای بچهام لباس بگیرم، ترجیح میدهم از مغازه خرید کنم. اما اگر جنسی باشد که کیفیت در آن خیلی مهم نباشد و ارزانتر باشد، از دستفروش خرید میکنم."
در میان این دست فروشان که اغلب اجناس خود را با صدای بلند عرضه میکنند، بانوان فروشنده هم مشاهده میشوند. شاید ۴۰ درصد از فروشندگان زن باشند که معمولا از مصاحبه اجتناب میکنند. بعضی لباس میفروشند و عدهای هم تزئینات دستساز خود را. این زنان اغلب مغازهای ندارند و در طول سال هم به فروشندگی اطراف پیادهروها مشغولند. بعضیشان هم تنها روزهای پایانی سال این حرفه را دارند.
اغلب دستفروشان از برخورد شهرداری شکایت دارند و آنها را مانع کسب خود میدانند. یکی از این افراد میگوید: "شهرداری در طول روز چندین بار میآید و بساط ما را جمع میکند. البته اگر ما زودتر متوجه آمدنشان شویم، جنسهایمان را جایی پنهان میکنیم و وقتی رفتند دوباره پهنشان میکنیم."
تعدادی از دستفروشان با اشاره به بعضی ماموران شهرداری میگویند: گاهی هم برخی ماموران از ما پول میگیرند و اجازه میدهند که وسایلمان پهن باشد. اینطوری کسی کارمان ندارد!"
وقتی از آنها در خصوص اطلاعشان از حضور شهرداری سوال میپرسیم، پاسخهای متفاوتی میدهند. گاهی یکی از آنها با دیدن ماموران به بقیه اطلاع میدهد وگاهی هم وقتی ماموران با لباس شخصی میآیند، اجناسشان را جمع میکنند و میبرند، اما یکی دیگر از این دستفروشان میگوید: "ما در شهرداری یک آشنا داریم که هروقت بخواهند برای سرکشی بیایند به ما خبر میدهد!"
ارسال نظر