به گزارش پارس به نقل از اشراف، نشریه آمریکایی « فارن پالسی» در مقاله ای به قلم « یوکی دریزن» می نویسد: مذاکرات مدت ها ادامه یافته اند و امیدی به توافق نیست. در دسامبر ۲۰۰۱ رهبران افغان برای نحوه تقسیم قدرت در افغانستان پس از طالبان در بن بست قرار گرفتند. « اتحاد شمال» پیروز بر کسب قدرت ۱۸ مورد از ۲۶ وزارت خانه اصرار داشت، که این درخواست از سوی تمام گروه های دیگر کشور رد شد. مقامات آمریکا نگران آن بودند که در صورت عدم دستیابی به توافق، آرامش شکننده افغانستان از هم بپاشد.

 

■ یک ناجی ظهور کرد■

درست اندکی پس از ساعت ۴ صبح بود که در عین ناباوری یک ناجی ظهور کرد. « محمد جواد ظریف» ، نماینده وزیر خارجه ایران شاهد دو ساعت تلاش ناموفق مقامات غربی با نماینده اتحاد شمال، « یونس قانونی» ، جهت قبول وزارت های کمتر بود. در نهایت « ظریف» او را کنار کشید و چند دقیقه در گوش او صحبت کرد. سپس « قانونی» به میز مذاکره برگشت و گفت که اتحاد شمال پنج وزارت خانه کمتر را می پذیرد. « جیمز دابینز» ، که نماینده آمریکا در این مذاکرات بوده، در اظهارات خود در کنگره در سال ۲۰۰۷ یادآور شد که « ظریف» تقریباً به تنهایی مذاکرات را به نتیجه رسانده است. « دابینز» در این جلسه گفت: ظریف به نتیجه ای نهایی رسید که بدون آن دولت « کرزای» هرگز شکل نمی گرفت.

■ توافق هسته ای بیش از هر کس به ظریف بستگی دارد ■

تماس تلفنی روز جمعه رئیس جمهور « اوباما» با رئیس جمهور ایران، « حسن روحانی» تیتر یک اخبار سراسر جهان شد اما « ظریف» ، که اکنون وزیر خارجه ایران است، تنها کسی است که در حقیقت مذاکرات برنامه هسته ای کشورش را با آمریکا، و از جمله مذاکرات مهم ماه آینده ژنو را مدیریت می کند. موفقیت این گفتگوها، همچون مذاکرات بُن که بیش از یک دهه قبل رخ داد، بدان بستگی دارد که « ظریف» -که دیپلمات فارغ التحصیل آمریکا است و کودکانش در آمریکا متولد شده اند- تا چه حد بتواند اختلافات عمیق بین دو طرف را حل کند.

■ ظریف درک عمیق تری از آمریکا و سیاست های آن دارد■

« کریم سجادپور» ، کارشناس ایران در اندیشکده « کارنگی» می گوید، « ظریف نسبت به تمام مقامات ارشد ایرانی بعد از انقلاب ۱۹۷۹، درک عمیق تری از آمریکا و سیاست های آن دارد. او یکی از معدود مقامات ایرانی است که من با آنها ملاقات کرده ام و گمان می کنم که حتی در یک ایران واقعاً دموکراتیک و نخبه سالار او باز هم صلاحیت این سمت را دارد. »

■ آیا رهبری اختیار لازم را به ظریف می دهد ■

« سجادپور» ، که سفرهای متعددی به تهران داشته، می گوید که یک بار وقتی مسئولین امنیتی ایران وی را تهدید به دستگیری کرده اند، « ظریف» به حمایت از او وارد عمل شده است. او این دیپلمات را به عنوان فردی عمل گرا توصیف می کند که علاقه ای صادقانه به توافق با آمریکا دارد. با این حال، « سجادپور» اخطار می دهد که مشخص نیست رهبری ایران، « آیت الله علی خامنه ای» واقعاً قدرت لازم برای رسیدن به توافقی قابل قبول برای آمریکا، مانند توافقی که احتمالاً نیازمند موافقت تهران با تعلیق تولید اورانیوم با غنای بالا و تعطیلی حداقل یکی از تأسیسات هسته ای آن است، را به « ظریف» بدهد.

■ ظریف سابقه دوستی با برخی مقامات آمریکایی را دارد ■

برتری فزاینده « ظریف» وجه برجسته دو تغییر غیرمنتظره در ایران طی شش ماه اخیر است. ابتدا، « روحانی» ، فردی نسبتاً میانه رو، برخلاف پیش بینی های اولیه که نشانگر پیروزی نامزدی محافظه کارتر بود، با اختلافی بالا و شگفت انگیز برنده انتخابات ریاست جمهوری ایران شد. او اندکی پس از کسب قدرت « ظریف» ، نماینده سابق ایران در سازمان ملل، را به سمت جدید گماشت. شاید مهم تر از همه آن باشد که مسئولیت کامل برنامه هسته ای ایران از شورای عالی امنیت ملّی، که مستقیماً به دفتر رهبری گزارش می داد، گرفته شده و به وزارت خارجه « ظریف» داده شد.

■« ظریف» مسیری نامعمول را برای رسیدن به سمت فعلی خود طی کرده است■

« ظریف» مسیری نامعمول را برای رسیدن به سمت فعلی خود طی کرده است. وی که در تهران متولد شده، در دانشگاه ایالت سان فرانسیسکو فارغ التحصیل شده و دکترای حقوق و سیاست بین الملل خود را در « دانشگاه دنور» گرفته است. « ظریف» در دهه ۱۹۹۰ به عنوان دیپلماتی جوان به مذاکرات آزادی گروگان های غربی در لبنان کمک کرد. فرزندان « ظریف» در آمریکا متولد شده اند و این دیپلمات از حضورش در سازمان ملل برای آشنایی با « جوزف بایدن» ، که حال معاون رئیس جمهور است، و « چاک هگل» ، وزیر دفاع فعلی بهره جست. « ظریف» که به خوبی به زبان انگلیسی مسلط است، در برنامه تلویزیونی « چارلی رُز» حضور داشته و در اندیشکده ها و دانشگاه هایی همچون دانشکده روابط عمومی و بین الملل « وودرو ویلسون» سخنرانی کرده است.

■ وزیر خارجه ایران کاملاً به کشورش و منافع آن وفادار است ■

علیرغم سوابق او در حمایت از غرب، این فرض که حضور او در آمریکا به معنای سهولت در مذاکرات آتی با دولت « اوباما» خواهد بود، اشتباه است. « محمود احمدی نژاد» ، رئیس جمهور تندرو ایرانی که هولوکاست را ردّ کرده و خواستار نابودی اسرائیل بود، تا حدوداً دو سال پس از کسب قدرت در سال ۲۰۰۵ « ظریف» را در سازمان ملل نگه داشت. این خود به وضوح نشانگر وفاداری این دیپلمات به حکومتش و تمایل او به استفاده از مهارت قابل توجهش برای پیشبرد منافع کشورش، حتی با وجود مخالف غرب است. بعلاوه، « ظریف» مجبور است به آهستگی پیش برود تا مطمئن شود که هیچ یک از خط قرمزهای وضع شده از سوی آیت الله « خامنه ای» را، که در نهایت حرف آخر را در مذاکرات هسته ای ایران می زند، زیر پا نخواهد گذاشت.