هشت سال عقب ماندگی یک شبه جبران نمی شود
به روزهای پایانی دولت تدبیر و امید نزدیک میشویم و حسن روحانی هفتمین رئیسجمهوری ایران، پس از ۸ سال مدیریت کشور که با حواشی بسیاری همراه بود، تا چند هفته دیگه دولت را تحویل حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی میدهد، تحویلی که میتوان گفت خاصترین مورد در این خصوص بوده چراکه هیچیک از روسای جمهور گذشته، دولت را با چنین کارنامه و وضعیتی تحویل نگرفتهاند.
به روزهای پایانی دولت تدبیر و امید نزدیک میشویم و حسن روحانی هفتمین رئیسجمهوری ایران ، پس از ۸ سال مدیریت کشور که با حواشی بسیاری همراه بود، تا چند هفته دیگه دولت را تحویل حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی میدهد، تحویلی که میتوان گفت خاصترین مورد در این خصوص بوده چراکه هیچیک از روسای جمهور گذشته، دولت را با چنین کارنامه و وضعیتی تحویل نگرفتهاند.
انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ بود که شخصیتی که بین نظرسنجیها آرای چندانی نداشت، ناگهان با حمایت مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی به چهره اصلی کارزار انتخاباتی تبدیل شد و با ایجاد دوقطبی «مذاکره – سازش» و البته دادن وعدههای اقتصادی توانست کرسی ریاستجمهوری را کسب کند. روحانی در همان سال اول، به دلیل آنکه خود را وامدار دیگران میدانست، توصیههای حامیان خود ازجمله مرحوم هاشمی را پذیرفت و کابینه دولت یازدهم در حالی بسته شد که بسیاری از چهرههای آن، افراد شناختهشده و البته پا به سن گذاشته بودند. ازجمله آنها میتوان به اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی، محمدرضا نعمتزاده، بیژن زنگنه، محمود واعظی، رضا فرجیدانا و محمدجواد ظریف اشاره کرد. یکی از وعدههای حسن روحانی رفع مشکلات در ۱۰۰ روز نخست دولتش بود که وی در پایان ۱۰۰ روز با برگزاری یک گفتوگو، به بیان دستاوردهایش پرداخت که البته نکات مهم و قابلتوجهی در برنداشت.
البته دولت یازدهم از روز اول تمام تمرکز خود را بر روی به توافق رسیدن با ۱+۵ گذاشته بود و سرانجام در تاریخ سهشنبه ۲۳ تیرماه سال ۱۳۹۴ رسما اعلام شد طرفین گفتوگو به توافق نهایی رسیدهاند و برنامه جامع اقدام مشترک یا همان «برجام» شکل گرفت. طبق آنچه روحانی و ظریف وعده داده بودند قرار بود با برجام تحریمها رفع شود و دنیا با ایران کار کند اما اینگونه نشد و خوشخیالیهای دولتمردان به در بسته خورد و نتیجه برجام همان «تقریبا هیچ» بود برای کشور.
با ادامه دولت حسن روحانی، مشکلات نیز ادامه پیدا کرد و حتی شاهد افزایش تحریمها نیز بودیم و نهتنها آمریکا که تروئیکای اروپایی هم به برجام عمل نکردند! در سویی دیگر در مدیریت داخلی دولت نیز شاهد انواع بیتدبیریها بودیم، از بازار ارز و سکه و طلا و ماشین و مسکن گرفته تا رشد فسادهای دولتی و رانت و حقوقهای نجومی. مهمترین بیتدبیری و اشتباه دولت روحانی، در ارز ۴۲۰۰ تومانی و همچنین تصمیم غلط بنزینی بود. با ارز ۴۲۰۰ تومانی شاهد رانت شدید و به تاراج بردن ارز دولتی بودیم بهطوریکه، زهرهالسادات لاجوردی نماینده مردم تهران مدتی قبل اعلام کرده: «۵۸ میلیارد دلار ۴۲۰۰ تومانی بین عدهای خاص توزیعشده است.» همچنین اشتباه در زمان اجرای گرانی بنزین آنهم بدون اطلاع مردم، باعث خسارات میلیاردی به کشور شد و بدتر آنکه خون عدهای نیز توسط آشوبگران ریخته شد و به طبع آن، شاهد نارضایتی بخشی از مردم و ناامیدی آنها از مسئولان بودیم.
حالا در آستانه پایان دولت حسن روحانی هستیم. دولتی که تنها در یک آمار نرخ تورم ۴۳ درصدی را ثبت کرده است و بالاترین نرخ تورم انتقالی از دولت قدیم به دولت جدید، توسط روحانی برای رئیسی به ارث گذاشته میشود. از سویی دیگر رئیسی کشور را با میزان بیکاری بالا تحویل میگیرد و یکی از مشکلات اصلی وی، رفع بیکاری بوده و او باید روی مسئله اشتغال تمرکز کند. همچنین باید به مسئله خصوصیسازی نیز اشاره کرد، جایی که درنتیجه واگذاریهای مسئلهدار و رانتهای پشتپرده، بسیاری از مشکلات این سالها به آن مربوط میشد و شاهد اعتراضات کارگری در هفتتپه، هپکوی اراک و… بودیم.بنابراین دولت رئیسی در ابتدای کار خود با سختترین وضعیت روبه رو است. ساماندهی تمام این مسائل کار سختی میباشد که دولت رئیسی باید انجام دهد اما دراینبین باید یک نکته مهم را یادآوری کرد و آنهم سطح توقع از دولت سیزدهم است. این روزها مشاهده میشود بهگونهای سطح انتظارات از رئیسجمهوری جدید بالا رفته است که گویی وی باید چند روز پس از رسیدن به پاستور، عمده مشکلات را حل کرده و وضعیت بورس و بازار مسکن و… را سامان دهد! این نگاه اشتباه تا جایی پیش رفته که اصلاحطلبان نیز بر روی آن موجسواری کرده و بر طبل آن میکوبند! این در حالی است که تمام کارشناسان اقتصادی و حتی عامه مردم نیز میدانند، بازسازی آنچه روحانی از خود برجا گذاشته، ماههای بسیاری زمان میبرد و در بهترین حالت دولت جدید بتواند طی ماههای آینده جلوی بدتر شدن وضعیت را گرفته و سپس نتیجه اجرای سیاستهایش نمایان شود.
آنچهکه کارنامه سیدابراهیم رئیسی نشان میدهد این است که وی به تمام وعدههای خود عمل کرده و بهصورت جهادی مجموعه خود را مدیریت کرده است اما در کنار آقای رئیسی، حضور دو اصل دیگر نیز مهم است. یکی مردم و دیگری مجلس شورای اسلامی. مطمئنا یکیشدن دولت و مجلس و حمایت نمایندگان از دولت سیزدهم میتواند به رفع مشکلات و نابسامانیها کمک کند که البته این مهم، حمایت مردم از دولتمردان را نیز میطلبد.
ارسال نظر