نگاه ایران به بازار پرجمعیت آسیای میانه
ایران در سیاست خارجی بر چندین بعد از جمله ایدئولوژی و نژاد متمرکز است. بسته به موقعیت و تحولات در هر زمان و بسته به سیاست لازم برای رسیدگی به یک مساله خاص، یکی از ابعاد سیاست خارجی ایران می تواند بر دیگر ابعاد برتری یابد. این سیاست گذاری ها برمبنای طرف مقابل و شرایط موجود طرح ریزی می شوند و هر کدام به بعدی مجزا در سیاست خارجی نیاز دارند.
ایران در سیاست خارجی بر چندین بعد از جمله ایدئولوژی و نژاد متمرکز است. بسته به موقعیت و تحولات در هر زمان و بسته به سیاست لازم برای رسیدگی به یک مساله خاص، یکی از ابعاد سیاست خارجی ایران می تواند بر دیگر ابعاد برتری یابد. این سیاست گذاری ها برمبنای طرف مقابل و شرایط موجود طرح ریزی می شوند و هر کدام به بعدی مجزا در سیاست خارجی نیاز دارند.
ایران در برخورد با همسایگان عرب خود بیشتر به ابعاد فرقه ای شیعه و سنی توجه می کند. در عین حال، در کشورهای آسیای میانه بر جنبه های نژادی و فرهنگی اولویت می نهد و این در حالی است که همه این کشورها در زمینه های عقیدتی و فرقه ای با ایران اختلاف دارند.
سران ایران می دانند که در رابطه با سیاست خارجی، بازی در حیطه نقاط مشترک تاریخی، فرهنگی و زبانی مفیدتر از استفاده آشکار از روایت های فرقه ای و ترویج ایدئولوژی ولایت فقیه است. ایران اگرچه ترویج ایدئولوژی ولایت فقیه را هرگز به طور کامل نادیده نمی گیرد، اما بعد عقیدتی در سیاست خارجی را به سطح اولویت پایین تری منتقل می کند.
بیشتر کشورهای آسیای میانه در سال های اخیر با ابزارهای سیاست خارجی ایران آشنا شده و برای مهار آنها در درجات مختلف تلاش کرده اند. برای نمونه، رادیو تاجیکستان نزدیک به دو سال قبل اعلام کرد که مقامات این کشور انتشار ایدئولوژی و ادبیات آیت الله روح الله خمینی، رهبر فقید جمهوری اسلامی، و همچنین ادبیات سایر روحانیون برجسته ایران را ممنوع اعلام کرده است. مقامات تاجیکستان همچنین یک مرکز فرهنگی و تجاری ایران را تعطیل کردند. این اتفاق پس از آن رخ داد که این مرکز در شمال تاجیکستان در شهر خجند از نفوذ خود برای حمایت از نویسندگان محلی با دیدگاه های مشابه ایران استفاده و نوشته های آنها را منتشر کرد. ایران در روابط با جمهوری آذربایجان نیز از استراتژی های مشابهی استفاده کرده و در صدد یافتن حمایت از خود در این کشور برآمده است. ایران همچنین به رغم حمایت از ارمنستان در مناقشات آن با جمهوری آذربایجان بر سر منطقه ناگورنو-قره باغ، از گروه های افراطی در داخل آذربایجان نیز حمایت کرده است.
از منظر عمل گرایانه آشکار است که ایران به کشورهای آسیای میانه با توجه به نزدیکی جغرافیایی آنها، به دید بازارهای اقتصادی مناسب برای محصولات خود می نگرد. میزان صادرات ایران به این کشورها به مراتب بیشتر از وارداتش از آنهاست. با توجه به تحریم های ایالات متحده علیه ایران، جمهوری اسلامی باور دارد که کشورهای آسیای میانه از جمله ترکیه و عراق می توانند یک مسیر اساسی برای دور زدن تحریم ها و کاهش اثربخشی آنها باشند. به همین دلیل بوده که ایران در دو سال گذشته تمرکز خود را بر این کشورها افزایش داده و در تلاش است مبادلات تجاری خود را با آنها افزایش دهد.
از منظری دیگر، دولت ها و شهروندان کشورهای آسیای میانه به تقویت روابط خود در همه سطوح با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی تمایل زیادی دارند. این کشورها به چند دلیل به پادشاهی سعودی بیشتر از جمهوری اسلامی اعتماد دارند که مهم ترین آنها تجربیات ناخوشایند گذشته در روابطشان با تهران است. با این حال، روابط با ایران یک مزیت اساسی برای آنها دارد که این واقعیت است که بیشتر ملت های آسیای میانه به ویژه کشورهای کوچکتر، برای رسیدن به بنادر باید از خاک ایران عبور کنند و همین نبود گزینه های واقعی سبب شده آنها در برابر سیاست های هویج و چماق ایران تسلیم شوند.
امین زاده، معاون وزیر امور خارجه ایران در امور آسیای میانه و اقیانوس هند، در جمع بندی این تغییر در موقعیت ژئواکونومیک ایران گفت: «امروز ایران سرزمینی نیست که بر غرب به اتحاد جماهیر شوروی تقدم دهد. خطر ناشی از حضور یک قدرت بزرگ در شمال کشور که همواره به دنبال تقویت قدرت خود از طریق دستیابی به آب های گرم باشد، از بین رفته است. به علاوه، شرایط ایران اکنون یک مزیت محسوب می شود. پنج همسایه ایران بدون گذشتن از سرزمین های ما نمی توانند به آب های گرم برسند.»
بر کسی پوشیده نیست که کشورهای آسیای میانه به عرصه رقابت های جهانی بین شرق و غرب تبدیل شده اند و ایران در میان قدرت های فعال در این منطقه یک بازیگر میانه به شمار می رود. با این حال، ذهنیت ایران به کار گیری همان استراتژی های به کار رفته در بازار است: به دست آوردن فرصت ها و تلاش برای بهرمندی از آنها در بازار شلوغ معامله گران بدون اینکه آشکارا با آنها در بازار سر و کار داشته باشد یا به حضور آن توجه کند. این استعاره با توجه به حضور چین، روسیه، آمریکا و سایر کشورها در همه امور آسیای میانه، صدق می کند.
با طرح چند سوال، بحث را جمع بندی می کنم و یافتن پاسخ را بر عهده خوانندگان می گذارم: تضعیف حضور ایران در آسیای میانه تا چه اندازه می تواند بر رفتار این کشور در خاورمیانه تاثیر بگذارد؟ و اعمال تحریم ها علیه جمهوری اسلامی تا چه اندازه می تواند آن را به رفتار به مثابه «یک کشور عادی» در محیط منطقه ای ترغیب کند؟
ارسال نظر