هدف از تحریم صنعت خودروسازی ایران مردم هستندیا دولت؟
رئیس هیئتمدیره «مرکز گفتمانصلح برای همه» گفت: «تحریم» مسئلهی ضدحقوق بشری است، ما در خاورمیانه به اندازهی کافی رنج میبریم. لطفاً این رنج را بیشتر نکنید.
محمدرئوف قادری رئیس هیئتمدیره NGO مرکز گفتمانصلح برای همه، در اجلاس مجمع اقلیتهای حقوق بشر که در «سوئیس» برگزار شد سخنرانی کرد.
او به تحریم های آمریکا علیه ایران اشاره کرد و با طرح پرسش هایی، گفت: آیا همهی کشورهای دیگر در کارنامهی خود حقوق بشر را نقض نکردهاند؟ آیا تمامی کشورها به اقلیتهای کشورشان احترام کافی را میگذارند؟ آیا تمامی آن کشورها تحریم شدهاند؟
رئیس هیئتمدیره «مرکز گفتمانصلح برای همه» در بخش دیگری از سخنانش به توافق هستهای ایران با ۶ کشور غربی، پرداخت و خاطرنشان کرد: ما به ۶ کشور بزرگ دنیا اعتماد کردیم، به ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان! امّا مدتی پس از امضاء این سند تاریخی گفتگو محور، که روح دیپلماسی و توافق را زنده کرده بود. بخش عمدهای از اعتماد و تلاش مردم ایران برای تغییرات، به خاموشی گرایید.
متن کامل سخنان «قادری» در اجلاس مجمع اقلیتهای حقوق بشر بدین شرح است:
احتمال میدهم اکثر کسانی که مخاطب من هستند در مورد تحریمهای آمریکا علیه کشور من، ایران! مطالبی را شنیده و یا خوانده باشند.
یقینا افراد مختلف با توجه به نوع فرهنگ، مطالعات، گرایش سیاسی و یا هر زمینهی فکری دیگری، به این موضوع از رهیافتها و رویکردهای متنوعی مینگرند. شاید فرد یا افرادی این تحریمها را شایستهی کشور ایران بدانند و استدلالشان این باشد که، ایران کشوری تندرو و خشن است! حقوق بشر را رعایت نمیکند و به اقلیتها توجهی ندارد!
من به شما میگویم:
فرض میکنیم این تحریمها شایستهی ایران باشد. آیا همهی کشورهای دیگر در کارنامهی خود حقوق بشر را نقض نکردهاند؟ آیا تمامی کشورها به اقلیتهای کشورشان احترام کافی را میگذارند؟ آیا تمامی آن کشورها تحریم شدهاند؟
سوال مهمتر این است، تحریمها علیه حاکمان ایران است یا مردم ایران؟ چه کسی تحت فشار تحریمهای شکنندهی آمریکایی قرار میگیرد؟
ممکن است بگویند: مردم ایران باید حاکمانشان را تغییر دهند یا آنها را بسوی گفتگو هدایت کنند و حتما نظر این افراد تغییر دموکراتیک است زیرا قاعدتا فعالین حقوق بشر مخالف خشونت هستند.
خانمها و آقایان!
مردم من این تغییر را انجام دادهاند! ما با تمام توان دولتی را بر مسند مدیریت کشور نهادهایم که به گفتگو اعتقاد داشت و دارد. ما بعنوان مردم، دولت ایران را پشتیبانی کردیم تا سند سیاسی برنامه اقدام مشترک(برجام) را به اتمام برساند. ما به ۶ کشور بزرگ دنیا اعتماد کردیم، به ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان!
امّا مدتی پس از امضاء این سند تاریخی گفتگو محور، که روح دیپلماسی و توافق را زنده کرده بود. بخش عمدهای از اعتماد و تلاش مردم ایران برای تغییرات، به خاموشی گرایید.
این نگرانیها در تاریخ ۶ آگوست ۲۰۱۸ با تحریم خرید دلار، صادرات فلزات، نقل وانتقالات مالی، صنعت خودروسازی، فرش و هواپیماهای مسافرتی افزایش یافت. سوال ایرانیان اعم از پیر و جوان، زن و مرد، کودکان، بیماران، اقلیتهای قومی، مذهبی، زبانی و به تعبیری همهی مردم درون این جغرافیای سیاسی این بود، ما تلاش خودمان را برای تغییر و گفتگو انجام دادیم! دلیل تحریم چه بود؟
هدف از تحریم صنعت خودروسازی با توجه به کشتهشدگان جادهای ۲۰،۰۰۰ نفری در سال و فرسودگی ناوگان هوایی کشور ایران، مردم هستند یا دولت!؟
این نگرانیها و سوالات در تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ با تبلیغات وسیع ایالات متحده آمریکا و شخص رئیس جمهور این کشور بیش از پیش افزایش یافت. تحریمهای دیگری چون حمل و نقل دریایی، موارد مرتبط با تمامی ابعاد صنعت نفت ایران، تبادلات مالی خارجی با بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایران و همچنین موضوعات مرتبط با بخش انرژی و بیمه به تحریمهای دیگر ملحق شد.
سوال اساسی این است، تحریمها بر چه کسانی اثر میگذارد؟ و نتیجهی آن چه خواهد بود؟
خانمها و آقایان!
تحریمها اول به همهی مردم ایران و آخر هم به همهی مردم ایران تاثیر میگذارد به کُردها، بلوچها، فارسها، ترکها، ترکمنها، عربها و... به اهل سنت، شیعه، یهودی، مسیحی، صابئی، بهائی، لائیک، سکولار و ... به اکثریت! به اقلیت!
نتیجهی آن، فقر بیشتر مردم، ایجاد فضای امنیتی در کشور تحریم شده و مهمتر از همه مهاجرت یا به تعبیری فرار از این وضعیت خواهد بود.
خانمها و آقایان!
شما خوب میدانید که محور پدیدهی مهاجرت جستجو برای زندگی بهتر و احیای حق بشری انسان است، اکنون چه چیز در ایران باعث افزایش سختیها و نتیجتا افزایش مهاجرت میشود؟ جزء تحریمها!
همانگونه که میدانید این مهاجرتها غالبا قانونی نخواهد بود و پدیدههایی مانند قاچاق انسان را به دنبال دارد. اگر از خطرات و افزایش کشتهگان بگذریم، اقلیت سازی در کشورهای هدف مهاجرت پدیدهای ناگزیر خواهدبود و همچنین بی تابعیتی.
فکر میکنم همگی موافق باشیم که بیتابعیتی موضوعی اقلیتی است و باید به علل و ریشههای آن پرداخت، یعنی اگر ما بخواهیم موضوعی مانند بیتابعیتی را کنترل نماییم، نخست باید اقلیتسازی و مهاجرت غیرقانونی را کنترل کنیم و مولفههای تحریک کنندهی این موضوع را شناخته و کنترل نماییم.
خانمها و آقایان!
من حداقل از طرف بخش قابل توجهی از مردم ایران که مجموعهای از قومیتها، زبانها و مذاهب هستند، میگویم: امروز تحریم یک مسئلهی ضدحقوق بشری است، ما در خاورمیانه به اندازهی کافی رنج میبریم. لطفاً این رنج را بیشتر نکنید و بر کاهش آن بکوشید.
ارسال نظر