به گزارش پارس نیوز، 

 

نماینده آیت‌الله شیخ عیسی قاسم در ایران با بیان اینکه دولت بحرین در سرکوب مبارزان بحرینی به بن بست رسیده است، گفت: ادامه سرکوب مبارزان بحرینی به یک بحران در منطقه منجر می شود.

مرتضی غرقی در جدیدترین برنامه «بدون مرز»، پای صحبت‌های عبدالله الدقاق، نماینده آیت الله شیخ عیسی قاسم در ایران نشسته است.

الدقاق به سوالات مختلفی درباره آخرین تحولات بحرین، سلب تابعیت از آیت‌الله شیخ عیسی قاسم و نقش عوامل خارجی و به ویژه عربستان در این کشور پاسخ داد.

به گفته او، بحرین یک منطقه حفاظت شده انگلیسی آمریکایی است و عربستان باعث نقض حاکمیت در این کشور شده است.

در زیر متن کامل این گفتگو منتشر می‌شود:

در ابتدای صحبت، از آخرین تحولات بحرین بفرمایید.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم- در حال حاضر وضعیت امنیتی در بحرین مهم‌ترین موضوع مردم این کشور است. هم‌اکنون بحرین از دو زندان کوچک و بزرگ تشکیل شده است. زندانی کوچک که ویژه زندانیان است و زندانی بزرگ که همه مردم بحرین در آن محبوسند . هر کسی در این کشور نظر سیاسی خود را بیان کند، یا تحت تعقیب قرار می‌گیرد و به زندان می افتد یا باید از کشور فرار کند. امروز زبان دولت در بحرین، زبان امنیتی و زور است. در این شرایط هر کسی نظرات سیاسی خود را بیان کند، سرنوشتش یکی از این مواردی است که اشاره کردم.

خبرهای ضد و نقیضی از وضعیت آقای شیخ عیسی قاسم شنیده می‌شود شما به عنوان نماینده ایشان، آخرین خبری که از ایشان دارید چیست؟

آیت‌الله آقای شیخ عیسی احمد قاسم همچنان در خانه خود در حصر قرار دارد، خودروهای زرهی نظامی منزلش را تحت محاصره قرار داده‌اند. در کنار منزلش میدان بزرگی قرار دارد که این میدان مملو از نیروهای نظامی مسلح است. به طور کلی تمامی شهر او، یعنی شهر دُراز در محاصره قرار دارد. رفت و آمد در این شهر تحت تدابیر شدید نظامی است و هیچ‌کس نمی‌تواند با آیت‌الله عیسی قاسم دیدار کند. او شرایط ناگوار پزشکی دارد و کسی حق ملاقات با او را ندارد. به همین دلیل ما نظام بحرین را مسئول صحت و سلامت ایشان می‌دانیم. ایشان در روزهای اخیر دچار خونریزی داخلی در ناحیه شکم شده بودند که دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند.او در واقع با مقاومت خود توانسته جلادانش را به اسارت خود در آورد. او در اهداف مبارزاتی‌اش آن‌چنان ثابت قدم است که رژیم بحرین نتوانسته او را در هم بشکند و اگر این‌چنین بود  او را به تلویزیون بحرین می‌کشاندند.   

گفته می‌شود نظام بحرین از آقای شیخ عیسی قاسم سلب تابعیت کرده است، آیا این خبر درست است؟

بله، این خبر درست است ، مقامات رژیم بحرین، تابعیت آیت الله عیسی احمد قاسم را سلب کرده‌اند، فرمانی از طرف پادشاه و با امضای پادشاه صادر شد که در آن به لغو تابعیت آیت الله عیسی احمد قاسم اشاره شده است. این فرمان نیز همچون قوانین رسمی و مصوبه در بحرین، در روزنامه رسمی کشور منتشر شده است. هدف آنان از این اقدام، حصر و محدود کردن آیت‌الله عیسی قاسم بود زیرا نظام سیاسی پس از صدور این حکم دیگر ایشان را شهروند بحرینی به شمار نمی‌آورد تا او از حقوق قانونی و شهروندی همچون یک بحرینی در امور سیاسی کشور بر خوردار باشد. مقصود رژیم بحرین از سلب تابعیت آیت‌الله شیخ عیسی قاسم، دور کردن ایشان از فعالیت‌های سیاسی و حصر او بوده است که اگر این اهداف هم محقق نشود او را از کشور اخراج خواهند کرد.

لغو تابعیت شهروندان بحرینی یکی از سیاست‌های نظام بحرین است، هدف از صدور چنین حکمی چیست؟ گویا شما هم سلب تابعیت شده‌اید؟

نظام آل خلیفه در بحرین، تنها نظام در جهان است که از شهروندانش سلب تابعیت می‌کند، حتی اسرائیل که دولتی کینه توز است تابعیت مخالفانش را لغو نمی‌کند اما نظام آل خلیفه تا به حال تابعیت بیش از 500 نفر را لغو کرده است. هدف از این کار، مانع شدن در برابر فعالیت‌های سیاسی شهروندان و فعالان آزادی‌خواه کشور است. در جهان خارج وقتی فردی تابعیتش سلب می‌شود نمی‌تواند به کشور دیگری سفر کند. تابعیت من سلب شده است تا نتوانم به کشورهای دیگر سفر کنم و تحولات بحرین را به گوش دیگران برسانم. هر فردی که در خارج از کشور به سر می برد و تابعیتش لغو شده است، نامش در فهرست اینترپول وارد می‌شود تا وقتی وارد کشور دیگری شد پلیس بین الملل او را دستگیر کند و به مقامات بحرین تحویل دهد. با این حساب هدف اساسی از لغو تابعیت در بحرین، مانع ایجاد کردن در برابر فعالیت‌های سیاسی آن فرد در داخل و خارج از کشور است در واقع برای محاصره قرار دادن او و کنترل رفتارهای اوست. 

گفته می‌شود در مقابل، نظام بحرین به بسیاری از اتباع اهل‌سنت، وهابی‌ها و سلفی‌ها تابعیت بحرینی داده و آنان را از کشورهای دیگر وارد بحرین کرده و در آن ساکن کرده است؛ در شرایطی که در داخل بحرین شهروندان بحرینی لغو تابعیت می‌شوند آیا فکر نمی‌کنید این کار در آینده برای مردم بحرین مشکل ساز خواهد شد؟

اعطای تابعیت به بیگانگان از هم‌اکنون نیز مشکل‌ساز شده است. این مشکلات در حوزه درمان، کار و حتی در حوزه اجتماعی آشکار شده است به گونه‌ای که شاهد افزایش جرایم، اعم از سرقت از بانک‌ها، قتل، تجاوز و دیگر انواع کارهای خلاف هستیم. نظام آل خلیفه به افراد شایسته تابعیت نداده است، به اندیشمندان، چهره‌های آکادمیک و صاحبان ثروت تابعیت نداده بلکه به فرقه‌های متعصب اهل سنت تابعیت داده است که حتی برای اهل سنت هم مشکل ایجاد کرده است.

شما به عنوان چهره انقلابی بحرین، به دنبال چه هستید؟ آیا درپی سرنگونی کردن نظامید یا خواهان رفرم سیاسی هستید؟

ما خواستار آن هستیم که تعیین سرنوشتمان در دست خودمان باشد. این حق هر ملتی است که سرنوشتش را خود تعیین کند. این حق مصرح در قوانین سازمان ملل متحد است، خواسته ما از سازمان ملل متحد این است که آرای مردم بحرین را مطالبه کند تا به این نتیجه برسد که آیا مردم بحرین نظام بحرین را می خواهند یا خیر؟ ما نیز در این زمینه پشتیبان مردم هستیم.

چرا با دولت مذاکره نمی‌کنید؟

دولت تمامی درها را بسته است از زمان انقلاب فوریه سال 2011 تا به امروز شعار جنبش‌انقلابی شعاری مسالمت آمیز بوده است. ما خواستار گفتگو شدیم اما دولت مسیر مکر و خدعه را در پیش گرفت. چشم‌هایش را به روی گفتگو و مذاکره بست و مانع مذاکره شد. در مارس سال 2011، نیروهای اشغالگر سعودی وارد بحرین شدند. اقدامی که تمامی فرصت‌ها را برای مذاکره از بین برد و تنها زبان شمشیر و زور را حاکم کرد. منطق‌حاکم این است که هر آنچه را ما می‌بینیم، شما هم باید ببینید زیرا فقط ما هستیم که شما را به مسیر درست هدایت می‌کنیم، این منطق، منطق فرعون و نمرود است و با منطق فرعون و نمرود نمی‌توان طرف مذاکره شد.

عمده اختلافات شما با دولت بحرین بر سر چیست؟

ما خواستار حاکمیت قانون هستیم تا هر شهروندی از حقوق قانونی خود برخوردار باشد.

می‌توانید در این باره توضیح بیشتری ارائه دهید؟

به عنوان مثال عرض می‌کنم. دوایر انتخاباتی در انتخابات مجلس نمایندگان بحرین، غیرعادلانه تقسیم شده است. بیش از 70 درصد از مردم بحرین شیعه امامیه‌اند اما شیعیان در مجلس نمایندگان که از 40 نماینده تشکیل می‌شود، تنها 17 کرسی دارند و 23 کرسی دیگر متعلق به اهل سنت است. همین اتفاق به معنی بازی با دوایر انتخاباتی است. نکته دوم اینکه قانون اساسی کشور، قانونی است که ملک حمد تدوین و بر مردم تحمیل کرده است. بدون آنکه آن را به همه‌پرسی مردم بگذارد و یا به تصویب نمایندگان مجلس برساند. به همین منظور خواسته ما حاکمیت قانون و بهره‌مندی از حق تعیین سرنوشت است. خواسته ما این است که مردم نمایندگانشان را برای تدوین قانون اساسی و همچنین نمایندگان واقعی خود را برای مجلس نمایندگان انتخاب کنند. خواسته ما قوه قضائیه مستقل، پاک و شریف است.

به نظر می‌رسد در بحرین مخالفان و مبارزان، علیه رژیم آل‌خلیفه به 2 گروه انقلابی و اصلاح‌طلب تقسیم می‌شوند. وجه اشتراک و افتراق این 2 گروه در چه موضوعاتی است؟  

در بحرین گروه‌های انقلابی حضور دارند که خواستار سقوط نظامند. جریان‌وفای‌اسلامی، ائتلاف جوانان چهاردهم فوریه و جنبش احرار از این دسته‌اند. در مقابل تشکل‌های سیاسی دیگری وجود دارند که درصدر آن‌ها جمعیت ملی اسلامی الوفاق به عنوان جمعیت رسمی قرار میگیرد. این جمعیت‌ها خواستار اصلاح نظامند اما وجه اشتراک هر دو گروه در ضرورت ایجاد تغییر در نظام است. خواسته هر دو تفکر، بهره‌مندی از حق تعیین سرنوشت است. آنان خواستار نقش ملت در تغییر این شرایط تلخ هستند. ما در ادبیات خود پیوسته بر این نکته تاکید داریم که مردم بحرین باید برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند، خود تاریخشان را بسازند، حال اینکه تصمیمشان سقوط نظام است یا اصلاح  آن.

اگر جنبش‌های بحرینی را به دو گروه هواداران سقوط نظام و حامیان اصلاح نظام تقسیم کنیم، آیت الله عیسی قاسم در کدام طیف جای می‌گیرند؟

آیت الله مجاهد عیسی احمد قاسم، پدرمعنوی بحرین است و نقش پدر، تحت حمایت قرار دادن همه فرزندان است ما همواره در سخنان ایشان شاهد حمایت از طیف خاصی همچون سلطنت طلبان مشروطه‌خواه یا حامیان دولت منتخب نیستیم. ما در سخنان ایشان چیزی درباره براندازی نظام، تشکیل نظام جمهوری یا تشکیل دولت جدید نشنیده‌ایم، آنچه در سخنان ایشان شنیده می‌شود بازگویی مشکلات شهروندان، ضرورت تغییر و ضرورت نقش ملت در این تغییر است. ایشان همواره افکار عمومی را خطاب قرار می‌دهد و  مخاطب سخنانش همگان هستند.

نگاه برادران اهل سنت بحرین به اتفاقات و حوادث داخلی چیست؟ آیا حمایت می‌کنند؟

همانگونه که شیعیان در بحرین مظلوم واقع شده‌اند، اهل سنت نیز در این کشور مظلوم واقع شده‌اند اما نظام سیاسی، سنی‌ها را از شیعیان ترسانده است. در چنین شرایطی برداشت سنی‌ها این است که آل خلیفه با آنکه سنی است، به سنی‌ها ظلم کرده است. با این حساب چگونه می‌توانیم به حاکمیت شیعیان دلخوش باشیم؟ یعنی ممکن است شیعیان در صورت به‌قدرت رسیدن، ظلم بیشتری به ما داشته باشند، نظام آل خیفه با ترویج این نوع برداشت، توانسته است صدای سنی‌ها را خاموش کند یا آنکه برخی از سنی‌ها به ویژه سنی‌های تندرو و وهابی را با خود همراه سازد اما با گذشت زمان و تداوم ظلم، سنی های بحرین نیز به این درک رسیدند که قیام شیعیان در کشور قیام مشروعی است و این ظلم در کشور باید برچیده شود. زیرا هر چه زمان می گذرد میزان ظلم بیشتر می‌شود.

نقش عوامل خارجی مثل عربستان و انگلیس در سرکوب مبارزان بحرینی چگونه است؟   

بحرین از سیطره آمریکا و انگلیس خارج نشده است. درست است که می‌گویند بحرین در سال 1971 با رهایی از قیومیت انگلیس، استقلال پیدا کرد اما از آن زمان تاکنون، یک گروه امنیتی بر بحرین حاکم است که افسران عالی رتبه انگلیسی بر این گروه نظارت دارند. در گذشته چارلز بیلگریو مستشار انگلیسی بود پس از او ایان هندرسون آمد که نیروی امنیتی بحرین را مدیریت می‌کرد. پس از هندرسون، نوبت به دیوید جامپ رسید و تا به امروز نیز همین گونه است. یعنی همیشه یک تیم امنیتی از انگلیس به ریاست یک افسر انگلیسی در بحرین حاضر بوده است ضمن اینکه سفارت آمریکا نیز در این امر دخالت دارد، درواقع بحرین به مصداق واقعی کلمه یک منطقه حفاظت شده انگلیسی – آمریکایی است.  

نقش عربستان در سرکوب مبارزان بحرینی چیست؟

از مارس سال 2011 میلادی که نیروهای اشغالگر عربستان وارد خاک بحرین شدند، حاکمیت بحرین نقض شد، ضمن اینکه پرونده تحولات بحرین از هویت خود یعنی از هویت پرونده داخلی فاصله گرفت و به پرونده منطقه‌ای بین المللی تبدیل شده است تا نتیجه‌اش این باشد که هرگونه تغییر در بحرین باید با رای مثبت محمد بن سلمان آل سعود ولیعهد عربستان و محمد بن زاید آل نهیان در امارات همراه باشد.

گفته می‌شود یک تیم امنیتی انگلیسی بحرین را اداره می کند، آیا این خبر درست است؟

بله، در این زمنیه کتاب هایی نیز نوشته شده است، در این کتاب‌ها به اسامی افسران انگلیسی اشاره شده است. در این زمینه می‌توان به کتاب «بحرین، مسائل امنیتی و آزادی» مراجعه کرد. در این کتاب به نقش ایان هندرسون افسر انگلیسی، اشاره شد او فردی است که در آفریقا فعال بود اما به بحرین فراخوانده شد تا در سرکوب مخالفان در بحرین نقش ایفا کند تا به الان نیز تیم امنیتی و اطلاعاتی انگلیس در وزارت کشور بحرین فعال است.  

به نظر می‌رسد سازمان‌های بین‌المللی سکوت معناداری را در قبال اقدام رژیم بحرین در سرکوب مردم این کشور در پیش گرفته‌اند، این سکوت برای چیست و خواسته شما از محافل بین المللی چیست؟

متاسفانه سازمان ملل متحد و بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی، تحت تاثیر پول نفت عربستان هستند. پول و نفت عربستان دروادار کردن آن‌ها به سکوت نقش به‌سزایی داشته است. ما شاهد موضع سازمان ملل متحد در قبال کشتار کودکان یمنی بودیم. آنها عربستان را در این زمینه محکوم کردند اما 2 روز بعد با فشار آمریکا و نظام سعودی، از این اقدام عقب نشستند. نظام سیاسی بحرین با حمایت عربستان، آمریکا و انگلیس ما را در محاصره بین المللی قرار داده است، این کشورها پول هزینه می‌کنند تا سازمان های بین المللی را در قضیه بحرین به سکوت وادارند و پرونده بحرین را در ردیف پرونده های فراموش شده قرار دهند.  

گفته می‌شود دولت بحرین در مقابله با مبارزان به بن بست سیاسی رسید، آیا این مطلب را تایید می کنید؟

این مطلب 100 درصد صحیح است زیرا نتیجه زبان زور و راهبرد امنیتی نظام حاکم بر بحرین، آن چیزی است که امروز می‌بینید،. با گذشت 7 سال از انقلاب مردم بحرین، مردم هنوز از مواضع خود عقب ننشسته‌اند. با آنکه نظام پول هنگفتی هزینه کرده است اما نتوانسته مردم را به سکوت وادارد و به زانو درآورد. شاهدیم انقلاب همچنان ادامه دارد، راهپیمایی‌ها در مسیر درستش ادامه دارد، مطالبات مردم به جای خود باقیست و نظام نتوانسته است دستاوردی داشته باشد بلکه در این مسیر به بن‌بست رسیده و برای خروج از این وضعیت و بن بست‌سیاسی، راهی جز تن دادن به مذاکره با نمایندگان ملت ندارد که برجسته‌ترین آنها آیت‌الله عیسی احمد قاسم است.

در حال حاضر اگر کشوری در پی میانجیگری میان مبارزان و رژیم بحرین باشد آیا شما حاضرید در گفتگوهای سیاسی حاضر شوید؟

برای ما مانعی نیست اما متاسفانه نظام حاکم بر بحرین تمامی راه های مذاکره را مسدود کرده است ما شاهد میانجیگری قطر بودیم که حکومت بحرین آن را ناکام گذاشت. شاهد میانجیگری کویت بودیم که نظام آن را ناکام گذاشت. بسیاری از کشورهای دیگر برای وساطت آماده بودند مثل کشور عمان، جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها اما تندروی‌های عربستان، امارات و نظام آل‌خلیفه مانعی در برابر همه این واسطه‌ها بودند.

شما پیامی که می‌توانید به دولت بحرین بدهید و اعلام کنید آماده مذاکره‌اید، چیست؟

ما برای مذاکره آماده‌ایم اما مذاکراتی برابر و شجاعانه می‌خواهیم، ما خواستار گفتگویی هستیم که طرف مقابل حرف‌های ما را بشنود و حقوق ما را محترم بشمارد. گفتگویی بدون پیش شرط که در آن منافع کشور بر منافع شخصی ترجیح داده شود. ما از چنین گفتگویی که در آن طرف‌های منطقه‌ای و بین المللی چون سلطان نشین عمان یا کویت به عنوان تضمین کننده حضور داشته باشند، استقبال می‌کنیم اما متاسفانه شرایط برای گفتگو مهیا نیست زیرا عربستان به شدت بر آل خلیفه فشار آورده است و آل‌خلیفه هم خواستار گفتگو نیست. ما خواستار گفتگوی عادلانه هستیم گفتگویی که سبب برون رفت کشور از این تنگنا و رسیدن به ساحل آرامش باشد.

آیا ما می‌توانیم این اظهارات شما را به عنوان پیامی صلح‌آمیز برای نظام بحرین تلقی کنیم؟

بلی، من از شما که این فرصت را برایم فراهم کرده‌اید تشکر می‌کنم و در پیام خود این جمله را اضافه می‌کنم که حاکمیت با کفر باقی می‌ماند اما با ظلم باقی نمی‌ماند. از ریختن خون مردم دست نگه دارید و قبل از آنکه فرصت ها از دست برود در پی آشتی برآیید، اگر امکان مصالحه وجود داشته باشد، مخالفان شما انسان‌های کینه توزی نیستند، آنان مصلحت کشور را می‌خواهند و خواستار آسیب رساندن به کشور و نظام نیستند. با توجه به این شرایط، اگر فضا آماده باشد ما از گفتگوی جدی و واقعی استقبال می‌کنیم.