عبور از سیاستورزی اصولی به سیاستورزی توییتری
هوچیگری مجازی به سبک محمود صادقی
اگر تا دیروز، امثال «سیّد حسن مدرس» و «عبدالحسین دیالمه» در نقش وکالت مردم، سیاستورزی را وسیلهای برای دفاع از حق مردم و ظلمستیزی به کار میبستند، امروز افرادی چون محمود صادقی در همان جایگاه، سیاستورزی را تبدیل به بازیهای رسانهای و جناحی کردهاند.
احد شیرزاد: دگرگونی و تغییرات گسترده در عرصه ارتباطات و تکنولوژیهای رسانهای، عرصه سیاست و سیاست ورزی را نیز دستخوش تغییرات قابل ملاحظه کرده است. اگر تا دیروز، روشنفکران و سیاستمداران، مواضع خود را در قالب کتاب یا سخنرانی به جامعه عرضه میکردند و محصولی قاعدهمند و دارای چارچوب به مخاطب عرضه میداشتند، امروز شاهد اظهارنظرهای آنی و چند کارکتری توئیتری و اینستاگرامی از سوی نخبگان، خواص و سیاسیون جامعه هستیم. در پارهای موارد، سیاستمداری که از سوی جامعه، مأمور به ایفای نقش خاصی در ساختارهای حاکمیت شده است، خود را تا سرحد یک فعّال رسانهای پائین میکشد و عرصه را تبدیل به مشتزنیهای سیاسی و دعواهای قبیلگی میکند.
اگر تا دیروز، امثال «سیّد حسن مدرس» و «عبدالحسین دیالمه» در نقش وکالت مردم، سیاستورزی را وسیلهای برای دفاع از حق مردم و ظلمستیزی به کار میبستند، امروز افرادی چون محمود صادقی در همان جایگاه، سیاستورزی را تبدیل به بازیهای رسانهای و جناحی کردهاند.
محمود صادقی که خود برآمده از فضای جوزدگی و قبیلهگرایی سیاسی است، مصداق خوبی برای نسل جدید سیاستورزان اینترنتی میتواند باشد. سیاستورزانی که تا پیش از ورود به نهادهای قدرت، کنش خاصی از آنها مشاهده نمیشود، اما پس از حضور در ساختارهای حاکمیت، با تمسک به فضای جدید رسانهای و تغییرات ایجاد شده در سبک سیاستورزی، یک شبه تبدیل به قهرمانان عدالتخواهی میشوند.
در مثال محمود صادقی، وی پس از ورود به مجلس، با شایعه پراکنی علیه قوه قضائیه خبرساز شد و زمانی که حکم جلب وی صادر شد، به جای تمکین به قانون، به هشتگهای توئیتر تمسک جست و موجی را علیه قوه قضائیه به راه انداخت.از آن روز به بعد، توئیتهای شاذ محمود صادقی یکی پس از دیگری خبرساز میشد.حضور مجازی صادقی آنقدر پررنگ بود که نقش وکالت مردم در سایه حضور مجازی وی قرار گرفت و همین مسئله بارها مورد کنایه کاربران فضای مجازی قرار گرفت.
محمود صادقی سبکی را در پیش گرفته بود که تحقیق و راستیآزمایی شایعات و شنیدهها نقش کمرنگی در آن داشت، و وی در برخی اوقات با بازنشر شایعات، به تشویش اذهان عمومی دامن میزد.
محمود صادقی که خود برآمده از فضای جوزدگی و قبیلهگرایی سیاسی است، مصداق خوبی برای نسل جدید سیاستورزان اینترنتی میتواند باشد
در یکی از این موارد، وی در توئیتی، یکی از بدهکاران کلان بانکی را به آیتالله مکارم شیرازی از مراجع تقلید منتسب کرد. موضوعی که پیشتر کذب آن اعلام شده بود و صادقی بدون یک جستوجوی اینترنتی ساده، باز به آن دامن زد. این موضوع، واکنشهای زیادی را به دنبال داشت و صادقی که به شوری آش خود پی برده بود، توئیت خود را پس گرفت و اعلام کرد که محرز شد نامبرده هیچگونه رابطه مالی یا نسبتی با آیتالله مکارم شیرازی ندارد.
قرائتهای خاص صادقی از حوادث و اتفاقات بینالمللی و داخلی نیز در نوع خود قابل تأمل است.وی زمانی که مسلمانان میانمار زیر ضرب وحشیانهی بوداییهای افراطی بودند، به جای محکوم کردن سکوت مجامع بینالمللی و آمریکا، به رسانه ملّی تاخت و نوشت: «بخش خبری ساعت ۲۱ سیما، آسمان را به ریسمان بافت تا فاجعه کشتار مسلمانان میانمار را به آمریکا و اسرائیل ربط دهد! چرا؟!».
پس از نامگذاری شعار سال ۹۷، صادقی بار دیگر با قرائتهای خاص و البته شایعهپراکنیهای خود خبرساز شد. وی به نقل از یکی از زائران حرم مطهر امام رضا(ع) مدعی شد که درهای پی وی سی سرویسهای بهداشتی حرم، ساخت کشور اتریش هستند. وی هشتگ حمایت از کالای ایرانی را نیز پیوست توئیت خود کرده بود!
طولی نکشید که مشخص شد مارک مورد اشاره صادقی، متعلق به یک شرکت ایرانی است و وی، یک بار دیگر شایعهپراکنی کرده است.باید به انتظار نشست و دید که تحولات جامعه به چه سمتی پیش میرود و آیا سیاستورزان اینترنتی نقش پررنگی را در هدایت افکار عمومی خواهند داشت یا خیر؟
ارسال نظر