پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسن شهیدانی- دشمنی با جمهوری اسلامی ایران٬ به مراحل حساس و نفس گیر رسیده است.

بعد از ناکامی معاندین از مواجهه متعارف(سخت و نرم)٬ اکنون استراتژی تقابل تغییر کرده است.

در وضعیت جدید دیگر روشنفکران عرفی یا عصیانگرهای خشونت گر پرچم دار نیستند. حالا پرچم دشمنی با نظام ایران به دست جریان های مذهبی افتاده است!

مقابله مذهبی با یک نظام دینی(بازنمایی مجدد تئوری مذهب علیه مذهب) گرچه دشوار به نظر می رسد اما کاری ترین راه مواجهه با یک نظام دینی حتمن همین است.

تجربه تاریخی دشمن٬ او را مجاب کرده که تقریبا راهی ندارد جز اینکه همه تخم مرغ هایش را در همین سبد تقابل مذهبی قرار دهد.

تولد و تقویت جریان های مذهبی خشونت گرا با ادبیات جهادی و تکفیری٬ در منطقه٬ یکی از نمودهای این دوران جدید است.

در داخل نیز فعال کردن گسل های مذهبی با تحریک مجامع فرقه ای برخوردار از تعصبات مذهبی٬ به مثابه تکمیل پازل پیچیده دشمن است.

داستان آتش زدن درب مساجد(پویش ری استارت)٬ حمله به اماکن مقدس در جریان آشوب های کور۹۶ ٬ ماجرای کشف حجاب اجباری سازمان یافته٬ حمله به رجال مذهبی٬ ماجرای شورش دراویش٬ و اکنون اهانت به مفاهیم مقدس همچون ولایت فقیه و دفاع مقدس آنهم با زبان یک معمم از تبار گروه موسوم به تشیع لندنی٬ تنها نمونه هایی از اتفاقات خبرساز ماه های اخیر بوده که می توان آن را مصداق نوعی آنارشیسم مذهبی برشمرد که به نظر می رسد به صورت هوشمند توسط دشمن طراحی و اجرا می شود‌.

در تقابل با حربه پیچیده دشمن٬ قطعا واکنش و اظهار نظرهای حوزویان (در سطوح مختلف) بسیار اثرگذار خواهد بود.

دقیقا در چنین فضایی است که مسأله جداسازی انقلاب و نظام از پشتوانه های مذهبی و حوزوی٬ به عنوان یک مسأله جدی دنبال می شود و در صورتی که بلای سکولاریسم حوزوی همه گیر گردد٬ این آنارشیسم مذهبی به گسست می انجامد و بحران مشروعیت دینی عینیت می یابد.

عملکرد طیف غیر انقلابی حوزه در برخورد با وقایع اخیر٬ بسیار انفعالی و برخلاف سیره مستمره سلف صالح بوده است که همواره بر حفظ نظام اجتماعی (ولو نظام سلطنتی گرفتار استبداد) و حفظ اصل دیانت حساسیت داشته اند. اما اکنون بخشی از بدنه جریان هویت اندیش در قم (شاید به تبعیت از رویکرد رایج در حوزه نجف منهای مرجع اعلی) دامن کشان از کنار حوادث سرنوشت ساز این روزها کنار کشیده است و گاه لازمه حفظ حوزه ها را عدم دخالت در مسائل بر می شمارد.

عدم التفات به نقش تاریخی روحانیت در مقابله با آنارشیسم مذهبی٬ ممکن‌ است نتایج تلخ و خسارتباری را نه فقط برای نظام اسلامی که برای اساس دیانت و شریعت به دنبال داشته باشد. چه اینکه اساسا نه توده های مردم و نه دشمنان ایران و‌اسلام٬ قائل به تفکیک سرنوشت دیانت٬ نظام اسلامی و حوزه علمیه نیستند!